۱۳۹۴ تیر ۲۷, شنبه

نیهلیسم اخلاقی (16)


انتقاد رادیکال از اخلاق
از سوفیست ها تا نیچه 
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

بخش دوم
«اخلاق»  
ادامه

·        انطباقات اخلاق مورد نظر نیچه با اخلاق مینیمال اساسی اند و بر عناصر زیر مبتنی اند:

1
شعار اخلاقی نیچه
بر در اردوگاه استثمار و مرگ بوخن والد


·        نیچه به عوض سخن گفتن از اصل اخلاقی «نهی از پایمال کردن حقوق دیگران»، از اصل اخلاقی «به هرکس همانقدر که در می آورد»، سخن می گوید.
·        (نیچه، «در فراسوی نیک و بد»، پاراگراف 186)

·        (این همان شعار ناسیونال ـ سوسیالیسم آلمان است که بر در اردوگاه های استثمار و مرگ نقش می بندد. مترجم) 

2 
·        نیچه با برسمیت شناسی برابرحقوقی و یا داد (عدالت) به معنی اصل بی طرفی و یا به زبان خودش، «برابر تلقی کردن اراده و خواست خود با اراده و خواست دیگران» مخالفت می ورزد.
·        (نیچه، «در فراسوی نیک و بد»، پاراگراف 259)

3 
·        نیچه با اعتبار عام (یونیورسال) داشتن اخلاق مخالفت می ورزد.
·        او اخلاق باب میل خود را در نظر دارد و آن را «اخلاق برای همه» می نامد.
·        (نیچه، «در فراسوی نیک و بد»، پاراگراف 228)

·        منظور او موازینی اند که «در مورد همه قابل کاربست باشند» و «بتوان آنها را تعمیم داد، حتی در هر جا که مجاز به تعمیم نباشند.»  
·        (نیچه، «در فراسوی نیک و بد»، پاراگراف 198)
 
4 
·        نیچه تنظیم صلح آمیز اختلاف منافع بر اساس فونکسیون اخلاق، به مثابه «وسیله ای بر ضد هر نوع از مبارزه به طور کلی» را آماج انتقاد قرار می دهد.
·         (نیچه، «مجموعه آثار»، جلد 2، پاراگراف 11) 

·        نیچه با این فهرست از موازین «اخلاقی» ـ بی اعتنا به اینکه بدان چه نامی بدهیم ـ ما را به توضیح او از مسائل مربوطه نزدیکتر می آورد.

1
·        در این رابطه تعریف از مفهوم «اخلاق» دیگر تعیین کننده نیست:  
·        اینجا می توان هم هر سیستمی از رفتارها و هنجارهای دلبخواهی را اخلاق نامید و هم سیستم های هنجاری معین با محتوای دقیقا تعریف شده را.
 

2 
·        از این فهرست موازین «اخلاقی» بی واسطه ـ و نه بر اساس کلنجار مفهومی تنظیم شده ـ نیچه می توان دریافت که او سودای عرضه شالوده ای برای همه جریانات و مکاتب مشترک فلسفه اخلاق در سر می پروراند.

3 
·        نیچه همه عناصر نظرات فلسفه اخلاق را که تا آن زمان تشکیل یافته بودند و در حال حاضر نیز به مثابه عناصر صرفنظر ناپذیری در درک مینیمال از اخلاق نقش بازی می کنند، گرد آوری می کند.

4 
·        اینکه هدف نیچه فقط تخریب تصورات اخلاقی سنتی معینی نیست، ربطی به تفسیر ندارد.
·        چون خود نیچه در این زمینه اطلاعات صریح و روشن عرضه می دارد.   

5 
·        اگر ما اظهارات نیچه را در رابطه با مفهوم اخلاق در نظر گیریم، آنگاه می توانیم چند و چون مخالفت او با اخلاق را دقیقتر تعیین کنیم:
·        دعوا بر سر این نیست که آیا این قواعد رفتاری بطور کلی وجود داشته باشند و یا نه.

6 
·        نیچه هم صریحا مخالف خلأ هنجاری است.
·        نیچه هم مخالف هرچه بادا باد آنارشیستی است.

7
·        اخلاق اشرافی نیچه ـ همانطور که بعدا خواهیم دید ـ طرز عمل و رفتار معینی را پیشاپیش تعیین می کند که وارونه منهیات اخلاقی پایه ای اند.

8 
·        اخلاق ستیزی نیچه ماهیتا حمله بر اخلاق مینیمال بوده و خواهد بود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر