۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۱, یکشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (۸۹)


ویرایش و تحلیل
 از
فریدون ابراهیمی
  
هیچ شفاعت کننده ‏ای مفیدتر از توبه نیست‏
  نهج البلاغه،
قصار الحکم ۳۷۱

·        امام اول اهل تشیع، در این جمله به مقایسه شفیع با توبه می پردازد و توبه را مفیدتر و مؤثر تر از هر شفیع قلمداد می کند.

·        زبان حیدر کرار به تیزی ذوالفقار است.
·        این بدان معنی است که شیر خدا هم در حرف رادیکال و قاطع و پیگیر است و هم در عمل.
·        هم در تفکر رادیکال و قاطع و پیگیر است و هم در پیکار.

·        چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه می رسیم؟  

1
هیچ شفاعت کننده ‏ای مفیدتر از توبه نیست‏

·        به این دلیل که شفیع می تواند انبیاء، اولیاء، ائمه و امثالهم باشد.
·        یعنی مثلا رسول اکرم و یا آل عبا و شخص شخیص خود او باشد.
·        توبه به نظر امام اول، مهم تر، مفید تر و مؤثر تر از حبیب الله، کلیم الله، خلیل الله، رسول الله و غیره است.
·        به عبارت عام تر، توبه مهم تر و مفیدتر و مؤثر تر از همه اوتوریته های مذهبی است.

·        این اما به چه معنی است؟

2
هیچ شفاعت کننده ‏ای مفیدتر از توبه نیست‏.

·        این به معنی وارد کردن نسبیتی در اعتبار اوتوریته های بی چون و چرای مذهبی است.
·        این به معنی ثانوی تلقی کردن اوتوریته های مذهبی است.
·        این به معنی نقش تعیین کننده قایل شدن به عمل فردی هر کس در رابطه با معبود و برده دار آسمانی و در تحلیل نهائی، در رابطه با طبقه حاکمه برده دار زمینی است.

·        چرا و به چه دلیل امام اول نظام برده داری ـ اسلامی این چنین رادیکال برخورد می کند؟

·        مگر این برخورد او به معنی فرمی از رویزیون (تجدید نظر)  در تئولوژی (شریعت) اسلامی نیست؟
·        چرا باید توبه شخصیِ هر کس مفید تر از شفاعت مثلا رسول الله باشد؟

3
هیچ شفاعت کننده ‏ای مفیدتر از توبه نیست‏.

·        امام اول و خلیفه چهارم، حیدر کرار و شیر خدای نظام برده داری با این جمله، صحنه ای را در خاطر خویش مجسم می سازد که برده عاصی و فراری به هر دلیل برمی گردد، می خواهد که یوغ بردگی را دوباره بر گرده کشد و بر سر دو راهی زیر قرار می گیرد:

الف
·        راه اول، پیدا کردن کسی است که واسطه سازش او با ارباب، با خداوند بنده گردد.
·        یعنی از عوض او خواهان عفو گناه بنده عاصی و فراری گردد و حتی ریش خود را نزد ارباب گرو بگذارد تا از اعدام او امتناع ورزد و به استثمار او قناعت کند.

·        انعکاس آسمانی ـ انتزاعی همین فرد واسطه، شفیع و یا شفاعت کننده است.

ب
·        راه دوم این است که بنده خود در نهایت سرافکندگی و پشیمانی نزد ارباب رود و چکمه های خون آلود او را لیس بزند، ضجه و زاری سر در دهد، تا ارباب به عوض شکنجه و اعدام، دوباره او را به کار گمارد، مورد استثمار قرار دهد و بسان گاو و خر، آذوقه ی بخور و نمیری در آخورش بیندازد.

4
هیچ شفاعت کننده ‏ای مفیدتر از توبه نیست‏.

·        امیر مؤمنین شق دوم را بر شق اول برتر می شمارد.
·        چون در این مورد، خودستیزی بند، یعنی تخریب خود بنده به دست خودش به کمال می رسد.
·        چون در این صورت، روح و روان و عزت و شخصیت بنده توسط خود او لگدمال می شود و او به بنده طراز نوین، به بنده ی بنده تر از بنده ی قبل از عصیان و فرار، استحاله می یابد.
·        یعنی از سر تا پا زباله واره می شود.
·        چنین بنده زباله واره ای می تواند حتی به میرغضبی بدل شود و بنده های عاصی دیگر را شکنجه دهد.
·        لو دهد.
·        اعدام کند.
·        فونکسیون جاسوس و خبرچین طبقه حاکمه برده دار را به عهده گیرد.

5

هیچ شفاعت کننده ‏ای مفیدتر از توبه نیست‏.

·        امیر مؤمنین را هرگز نباید دستکم گرفت.
·        او فرد عادی و معمولی نبوده است.
·        او تجسم بی چون و چرای دیالک تیک طبقه و سردار عملی و نظری طبقه بوده است:

الف
·        امیر مؤمنین اولا یکی از اعضای عالی رتبه طبقه حاکمه برده دار بوده است.
·        خود او صاحب بنده، غلام و کنیز و غیره بوده است.
·        در غزوات به هنگام برده سازی دختران و زنان اسیر چه بسا اختلاف منافع میان رسول خدا و شیر خدا پدید می آمد.
·        به عنوان مثال در جنگ خیبر، هم خود رسول اکرم خواهان تصاحب دختر زیبائی بوده و هم خود شیر خدا و آخر سر، رسول خدا کوتاه می آید و از خیر جانان جوان می گذرد.

ب
·        امیر مؤمنین ثانیا یکی از سرداران رزمی و ژنرال های جنگی طبقه حاکمه برده دار بوده است.

ت
·        او ثالثا تئوریسین، نظریه پرداز، تئولوژیسین، فقیه، نماینده سیاسی و ایدئولوگ مهم طبقه حاکمه برده دار بوده است.

6
هیچ شفاعت کننده ‏ای مفیدتر از توبه نیست‏.

·        امیر مؤمنین به همین دلیل برای دفاع از منافع استراتژیکی طبقه حاکمه برده دار، حتی از اوتوریته های مذهبی کلاسیک مهم، یعنی از انبیاء و اولیاء سلب اعتبار می کند:
·        او توبه شخصی بنده را بر شفاعت هر کس برتر می شمارد.

·        این عملا تأییدی بر تقدم وجود اجتماعی بر شعور اجتماعی است.
·        این به معنی تقدم منافع مادی (طبقاتی) بر منافع ایده ئولوژیکی (عقیدتی، تئولوژیکی، مذهبی، دینی) است.

7
هیچ شفاعت کننده ‏ای مفیدتر از توبه نیست‏.

·        این جمله امام اول اما ـ بی اعتنا به اینکه خود امام بدان واقف باشد و یا نباشد ـ حاوی هسته مثبت ستایش انگیزی است.
·        امام در این جمله سرحدات فرماسیونی را در می نوردد و وارد قلمرو ارزشی ـ اتیکی بورژوائی می شود.

·        چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه می رسیم؟    

8

هیچ شفاعت کننده ‏ای مفیدتر از توبه نیست‏.

·        امام اول در این جمله، دیالک تیک فرد و اوتوریته را به شکل دیالک تیک بنده و شفاعت کننده بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن فرد (بنده) می داند.

·        او بدین طریق، عینا و عملا، یعنی بی اعتنا به اینکه خود بداند و یا نداند، بخواهد و یا نخواهد، به مدافعه از ایندیویدوئالیسم (فردگرائی) بورژوائی می پردازد.

·        این به معنی در نوردیدن سرحدات فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری و حتی فئودالی است.

·        اکنون در جمهوری اجامر خوانش های متضادی از میراث امام اول وجود دارد.

·        در فیسبوک ما حداقل با دو خوانش از نهج البلاغه آشنا می شویم:

الف
·        خوانش ارتجاعی ـ خرافی از آن که جملات قصار خرافی، ارتجاعی، ضد علمی، ضد منطقی و ضد خلقی نهج البلاغه را انتشار می دهد.

ب
·        خوانش مترقی ـ خلقی از آن که جملات قصارمثبت و مترقی نهج البلاغه را انتشار می دهد.

·        مراجعه کنید به  ایندیویدوئالیسم (فردگرائی)، سیری در جهان بینی امیرالمؤمنین  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری    

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر