آلن بدیو
(زادهٔ ۱۹۳۷)
درنگی
از
شین میم شین خالد سول پور
«بدیو»
میگوید:
در جهان هیچ «کلّ واحد»ی وجود ندارد.
آنچه هست، مجموعهای از
چیزهای گوناگون و پراکنده است.
همانطور که ذکرش گذشت،
آلن بدیو
بی اعتنا به دیالک تیک جزء و کل است.
یعنی
منکر کل و مطلق کننده جزء است.
آلن بدیو
نمی داند که هر اتم حتی فی نفسه، کلی است که از اجزائی به نام پروتون و الکترون و نوترون و غیره تشکیل یافته است.
انکار کل واحد به معنی انکار اتم و مطلق کردن پروتون و الکترون و نوترون و غیره است.
اجزائی که شرط وجودی شان، وجود پیشاپیش اتم است.
میان پروتون و الکترون و نوترون و غیره و اتم رابطه دیالک تیک عنصر و سیستم برقرار است.
آلن بدیو عناصر مجزا و منفرد را مطلق می کند تا هم منکر پیوند آنها شود و هم منکر سیستم به مثابه کل شود.
خالد رسول پور
از چنین بیسواد حواس پرت بدبختی برای خود مرجع تقلید می سازد و رساله او را رونویسی و منتشر و تبلیغ و ترویج می کند.
آنچه هست، مجموعهای از
چیزهای گوناگون و پراکنده است.
این ادعای آلن بدیو، بدان معنی است که اجزای هر کلی، اجزای لایتجزا و منفرد مطلق و بی ارتباط با یکدیگرند.
اگر در مثال اتم بمانیم، پروتون جدا از الکترون است.
این به معنی انکار دیالک تیک پروتون و الکترون (فریدریش انگلس) است.
در قاموس آن بدیو
پروتون بی اعتنا به اتم و الکترون و غیره به طور پراکنده وجود دارد.
چنین چیزی محال است.
اگر چنین بود، هیچ چیزی پدید نمی آمد.
مثال:
اگر اتم هیدروژن اکسید شود، یعنی الکترونش را از دست بدهد و پروتونی باقی بماند،
پروتون بسان دیوانه ای به راه می افتد وبا سرعت نور دنبال الکترونی می گردد تا چارچوب دیالک تیکی جدیدی کسب کند.
درست به این دلیل کنش ها و واکنش های شیمیایی صورت می گیرند.
مثلا پروتون تنها با اتم کلر ترکیب می شود و اسید کلریدریک تشکیل می یابد.
با اتم اکسیژن ترکیب می شود و آب تشکیل می یابد.
هر جامعه یا هر نظم فکری،
این کثرت را در
قالب یک «وضعیت» سازمان میدهد و وانمود میکند که همهچیز هماهنگ و کامل
است.
اما در هر وضعیت، همیشه چیزی وجود دارد که در این نظم جایی ندارد و
دیده یا بازنمایی نمیشود.
کدام کثرت؟
اگر کل واحدی وجود نداشته باشد، چگونه می تواند کثرتی وجود داشته باشد؟
آلن بدیو و خالد رسول پور
معنی کثرت را هم نمی دانند.
کثرت به تنهایی وجود ندارد.
هیچ چیز به تنهایی وجود ندارد.
کثرت در دیالک تیک وحدت و کثرت وجود دارد.
اگر «آنچه که هست، مجموعهای از
چیزهای گوناگون و پراکنده است»، ما با چیزهای منفرد مجزا و بی ارتباط به یکدیگر سر و کار داریم و نه با کثرتی، نه با وحدتی از چیزهای منفرد مجزایی.
آلن بدیو
ادعا می کند که جامعه «مجموعهای از
چیزهای گوناگون و پراکنده» را در یک «وضعیت» سازمان می دهد و چنان وانمود می کند که این چیزهای سازمانیافته با همدیگر هماهنگ اند و سیستم کاملی را تشکیل می دهند.
اما از این خبرها نیست.
برای اینکه چیزی نامرئی در هر «وضعیت» وجود دارد.
چیز نامرئی که از دید آلن بدیو، «رخداد» است.
«رخداد»
لحظهای است که این خلاء یا غیاب سر
برمیآورد و نظم موجود را میگسلد.
«رخداد»
قابل پیشبینی یا برنامهریزی
نیست.
ناگهان اتفاق میافتد و نگاه ما به جهان را دگرگون میکند.
انقلابها، کشفهای علمی، آثار بزرگ هنری یا تجربهی عشق
همگی میتوانند
«رخداد» باشند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر