۱۴۰۴ آذر ۱۳, پنجشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأعراف ) (۵۰۲)

صفحه ای از نور(دانلود متن، ترجمه، صوت)/ صفحه 151(سوره اعراف، آیات 1 الی 11)  - استاد منشاوی | ضیاءالصالحین

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

﴿۞ وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۚ أَفَلَا تَتَّقُونَ﴾
[ الأعراف: ۶۵]

و بر قوم عاد، برادرشان هود را فرستاديم. 

گفت:

 اى قوم من، اللّه را بپرستيد كه شما را جز او خدايى نيست، 

و چرا نمى‌پرهيزيد؟

کریم
در این آیه، پس از ذکر تجارب تاریخی مربوط به قوم نوح، به ذکر تجاربی از قوم عاد می پردازد:
ارسال رسولی و اعلام وحدانیت الله و ضرورت اطاعت از الله و نکوهش آنان به سبب ناپرهیزگاری شان.

﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ﴾
[ الأعراف:  ۶۶]

مهتران قوم او كه كافر شده بودند، گفتند: 

مى‌بينيم كه به بيخردى گرفتار شده‌اى و پنداريم كه از دروغگويان باشى.

 
کریم
در این آیه، به دیالک تیک طبقه حاکمه و توده در قوم عاد اشاره می کند:
اعضای طبقه حاکمه که کافر شده اند،

هود (رسول خدا) را به خردستیزی و دروغگویی متهم می کنند.

﴿قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَٰكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ﴾
[ الأعراف: ۶۷]

گفت: 

اى قوم من، در من نشانى از بيخردى نيست، من پيامبر پروردگار جهانيانم.

﴿أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ﴾
[ الأعراف: ۶۸]

پيامهاى پروردگارم را به شما مى‌رسانم و شما را اندرزگويى امينم.

هود

در این آیه، خودش را به عنوان رسول الله و اندرزگو معرفی می کند و اتهام وارده را رد می کند.
هود اما  جز ادعا، دلیلی نداند و ندارد.
رسول خدایی نامرئی بودن را چگونه می توان اثبات کرد؟
مشکل همه پیامبران همین است.
رسالت (پیامبری) از زمین به آسمان رفته است:
رسولان (قاصدان و پیامبران) خوانین و سلاطین
مدرکی کتبی و مهر و موم شده از اربابان خود به همراه داشته اند.

هود

اما کتاب مقدسی حتی در دست نداشته است.

چیزی که حضرت موسی و عیسی و محمد داشته اند.

﴿أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ ۚ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً ۖ فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
[ الأعراف: ۶۹]

آيا از اينكه بر مردى از خودتان از جانب پروردگارتان وحى نازل شده است تا شما را بترساند، تعجب مى‌كنيد؟ 

به ياد آريد آن زمان را كه شما را جانشين قوم نوح ساخت و به جسم فزونى داد. 

پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد، باشد كه رستگار گرديد.

کریم
در این آیه، تنها دلیلی که بر حقانیت نوح و عود عرضه می دارد، این است که نوح و عود از اعضای اقوام مربوطه اند.
کریم همین معیار را در مورد موسی و عیسی و محمد هم به خدمت می گیرد.
معلوم نیست که منظور کریم از برتری جسمانی قوم عاد بر قوم نوح چیست که نعمتی تلقی می شود و شکری بر آن واجب است.
شکری که پیش شرط رستگاری است.
شکر به مثابه پیش شرط رستگاری خود سؤآل انگیز است.
پیش شرط رستگاری اصولا باید اعمال خیر افراد باشند و نه شکرگزاری سوبژکتیو و لفظی و ادایی و اطواری.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر