ولادیمیر پوتین (۱۹۵۲)
درنگی
از
شین میم شین
پوتینیسم
چیست و در پی چیست؟
پوتینیسم
جریان ایده ئولوژیکی اکلکتیکی (التقاطی) چند طبقه ای
است:
۱
پوتینیسم
قبل از همه
جریان ایده ئولوژیکی اوپورتونیستی هر دمبیلی بی پرنسیپ
است.
۲
پوتینیسم
جریانی ضد پرولتری و ضد مارکسیستی ـ لنینیستی
است.
این
اما
مانع آن نمی شود
که
اگر مصلحت بداند،
خود را طرفدار پرولتاریا جا بزند و جلوی دیدگان از دهشت دریده مردم
بوسه بر داس و چکش بزند.
منظور از خصلت اوپورتونیستی پوتینیسم
همین است.
این یکی از مشخصات مشترک فاشیسم (نازیسم) با پوتینیسم
است.
هیتلر هم اسم حزب ضد پرولتری و ضد بشری خود
را
حزب ملی ـ سوسیالیستی کارگران آلمان
(ناسیونال ـ سوسیالیستی آلمان)
نامیده بود.
در حالیکه
ماهیتا
هم
ضد ملی
بود
و
هم
ضد سوسیالیستی.
هیتلر
در واقع
نماینده اولیگارشی مالی آلمان بود.
باز هم
این مانع آن نمی شود
که
پوتین
خود را نازی ستیز دو آتشه جا بزند
و
با شعار نازی زدایی بر لب
کشور همسایه اش را مورد حمله قرار دهد.
پوتین
بدین طریق و با این ترفند و بند بازی
دل و دین کم و نیست های فلسفه فقیر ظاهربین را می رباید.
حزب کم و نیست روسیه
به
همین دلیل و شاید هم از ترس
کم و بیش
به
تأیید کردوکارهای پوتین و حزب توطئه گر توطئه ـ تئوری پرور
می پردازد.
۳
پوتینیسم
ایده ئولوژی ضد سویه تیستی (ضد شوروی)
است.
این البته مانع آن نمی شود
که
پوتین
سالروز پیروزی ارتش سرخ اتحاد شوروی بر فاشیسم
را
با
جلال و جبروت تام و تمام
همه ساله
جشن بگیرد.
از
رزمندگان جان از مهلکه به در برده جنگ میهنی
عوام فریبانه
قدردانی کند
و
ضمن
تلعین لنین
به
تجلیل از استالین
بپردازد
و
دل و دین استالینیست های بی شعور جهان
را
برباید.
پوتینیسم
ایده ئولوژی رویزیونیستی ـ هیستوریستی عمیقا ارتجاعی
است.
پوتین
تشکیل اتحاد جماهیر شوروی پس از انقلاب اکتبر
را
انحرافی در تاریخ امپراطوری روسیه
می داند
و
به
تجلیل از تزاریسم و رجعت مجدد به تزاریسم
می پردازد.
وجه مشترک پوتینیسم با فوندا منتالیسم (طالبانیسم و خمینیسم)
همین جا ست.
فوندامنتالیسم
هم
سودای برگشت به ریشه های هزار سال قبل
را
از
سویی
و
رجعت به فرماسیون فئودالی
را
از
سوی دیگر
در سر می پرورد.
پوتینیسم
به همین دلیل
ایده ئولوژی رستاوراسیونیستی ارتجاعی
شبیه فوندامنتالیسم
است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر