شین میم شین
باب اول
در عدل و تدبیر و رأی
حکایت نوزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۵۲)
بخش یازدهم
۱
سپاهی، که عاصی شود با امیر
ورا تا توانی، به خدمت مگیر
معنی تحت اللفظی:
نظامیان عاصی با امرا
را
نباید به خدمت گرفت.
سؤال
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک طبقه حاکمه و (۱)
را
به شکل دیالک تیک امیر و سپاهی بسط و تعمیم می دهد.
جواب
سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک طبقه حاکمه و توده را به شکل دیالک تیک امیر و سپاهی بسط و تعمیم می دهد و از پادشاه می خواهد که از استخدام سپاهی
که علیه پادشاه عصیان کرده است،
یعنی انسانی شخصیتمند و مستقلی بوده است،
خودداری کند.
برای سعدی،
سلسله مراتب فئودالی
امر مقدسی است.
اطاعت سپاهی از امیر،
همانقدر مقدس است،
که
اطاعت بنده از بنده دار، رعیت از ارباب و انسان از خدا.
سپاهی، که عاصی با فرمانده خویش شده باشد،
یعنی استقلال اندیشه و عمل داشته باشد،
به نظر سعدی باید استخدام نشود.
در سرتاسر جامعه طبقاتی،
تا چشم کار می کند،
از معیار عینی و علمی خبری نیست،
اما آنجا که منافع طبقه حاکمه به نحوی از انحاء تهدید می شود، قوانین و مقررات و هنجارها و معیارها
مثل قارچ از زمین می رویند.
سؤال
سپاهی باید مطیع و فرمانبر باشد و اگر به منافع (۲) خود واقف باشد و تن به فرامین نمایندگان سیستم حاکم ندهد، باید بلافاصله اخراج شود و مادام العمر بیکار بماند.
جواب
سپاهی باید مطیع و فرمانبر باشد و اگر به منافع طبقاتی خود واقف شد و تن به فرامین نمایندگان سیستم حاکم نداد، باید بلافاصله اخراج شود و مادام العمر بیکار بماند.
معلم تربیت
را
دیگر رهنمودی در چنته نیست.
اگر هم اعتراضی بود، می تواند تئوری بنیاد را از توبره خاک گرفته بیرون کشد و سپاهی عاصی را بد بنیاد مادرزاد و طبیعی و خداداد معرفی کند و تربیت ناپذیری اش را نتیجه بگیرد و حتی حکم اعدامش را صادر کند و در گوشی حالی اش کند که اعدامش او را و دیگران را از شرش رها می سازد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر