پروفسور دکتر رولف ماکس
(۱۹۷۵)
برگردان
شین میم شین
فصل پنجم
رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ
با
سیاست خارجی آنها.
۱۸۶
· در مصوبه کمیته حزبی استان گوانگ ژو بنا بر رهنمودی از مائوتسه تونگ (۷ ماه مه ۱۹۶۶) اعلام می شود:
· «این سند، ما را به راه راست جهت غلبه تدریجی بر سه تفاوت بزرگ زیر رهنمون می شود:
الف
· به غلبه بر تفاوت میان شهر و ده
ب
· به غلبه بر تفاوت میان کارگر و دهقان
پ
· به غلبه بر تفاوت میان کار فکری و کار جسمی
۱۸۷
· این سند، ما را ضمنا به راه راست گذار به کمونیسم رهنمون می شود.
۱۸۸
· این برنامه، خاتمه کامل انقلاب سوسیالیستی است.
۱۸۹
· این برنامه ی گذار به کمونیسم در کشور ما ست و ضمنا برنامه واقعیت یابی (جامعه عمل پوشی) کمونیسم در کل جهان خواهد بود.»
۱۹۰
· در این سند، غلبه بر «سه تفاوت بزرگ» وظیفه بیواسطه اعلام می شود.
· (نانفنگ ریبائو، ۱۳. ۸. ۱۹۶۶)
۱۹۱
· در این سند از نکات زیر مجددا پرده برمی افتد:
الف
· از بی اعتنایی مائوئیست ها به شرایط عینی
ب
· از بی اعتنایی مائوئیست ها به روابط علی (علتی ـ معلولی) جامعه ای
پ
· از بی اعتنایی مائوئیست ها به مراحل عینا (به طور عینی) تعیین شده ی توسعه اقتصادی و اجتماعی
ت
· از قاطی کردن مستمر آماجگذاری جامعتی ـ سیاسی مائوئیست ها و سرکردگی گرایی آنها در جنبش انقلابی جهانی.
۱۹۲
· طرح جامعتی ـ سیاسی «انقلاب فرهنگی» نه فقط به معنی تضعیف سیاسی جدید طبقه کارگر چین، بلکه ضمنا تضعیف اجتماعی فراتر رونده این طبقه اجتماعی بوده است.
۱۹۳
· بدین طریق، تقویت هر چه بیشتر عدم وحدت (پراکندگی، تشتت) اجتماعی و ایده ئولوژیکی فراتر این طبقه اجتماعی با آن طرح در رابطه بوده است.
۱۹۴
· آماج این طرح جامعتی ـ سیاسی «انقلاب فرهنگی»، بیگانه سازی اجتماعی و ایده ئولوژیکی هر چه بیشتر طبقه کارگر جمهوری خلق چین از هسته طبقه کارگر و تضعیف هر چه بیشتر نقش اجتماعی و ایده ئولوژیکی هسته در درون طبقه بود.
۱۹۵
· «انقلاب فرهنگی» به معنی اوج خاصی از فشار سیاسی ـ اخلاقی بر طبقه کارگر چین بوده است.
۱۹۶
· گروه مائو توانسته بود بخش بزرگی از طبقه کارگر چین را بی اثر و خنثی و مفلوج سازد.
۱۹۷
· علل اصلی برای آن به شرح زیر بوده اند:
الف
· نیروهای مارکسیستی ـ لنینیستی در کشور، پیشاپیش به شدت تضعیف شده بودند.
ب
· طبقه کارگر چین به میزان زیادی از جنبش کارگری بین المللی جدا شده بود.
پ
· لئو شائوچی و پیروانش در رهبری کشور در پی پیوند اصولی شان به کورس ناسیونالیستی ـ خرده بورژوایی، مواضع متضاد و ناپیگیرانه ای اتخاذ کرده بودند و به توده، روی نبرده بودند.
ت
· نیروی مبارزاتی طبقه کارگر چین در اثر تضادهای اجتماعی و ایده ئولوژیکی داخلی نیرومند که در وهله اول، پیامد سیاست مائوئیستی بودند، تضعیف شده بود.
ث
· منافع متفاوت اقشار و گروه های منفرد طبقه کارگر مانع درک منافع طبقاتی مشترک می گشتند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر