هانی شافت
(۱۹۲۰ ـ ۱۹۴۵)
و
همرزم
رزمندگان آنتی فاشیست کمونیست شهید از هلند
میم حجری
۱۶۸۰
آخرین نسخه طرح صیانت:
ضبط همه دادههای کاربران ایرانی
در صورت تصویب این نسخه به عنوان قانون، چنانکه در این متن آمده، از آن پس «همه دادهها نیز ضبط و نگهداری خواهند شد» و طبق این طرح، «ذخیرهسازی و پردازش دادههای کاربران ایرانی مطابق مصوبات شورا و ضوابط و مقررات مربوطه» یک روال عادی خواهد بود
ما زنان
خوب باشد.
داده های زنان و نران جمکران که تحفه نیستند تا ضبط کردن شان فاجعه باشد
چه بهتر از این:
چون در این صورت لازم نیست به فیسبوق و غیره
پول بدهند تا صاحبنظران انگشت شمار را روانی کند.
۱۶۸۱
به آنان که با قلم، تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار میکنند
فرهاد
تباهی دهر را؟
عجب خرافه است.
۱۶۸۲
کودکان و تجاوز
۱۶۸۳
نگاه طالبانی حاکمیت ؛ گفتمان سازی حول ارزشهای ارتجاعی ناموس و غیرت
احمد راهدار،
«عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی امام خمینی»:
در
ماجرای قتل اهواز،
یک مرد ایرانی مورد ظلم قرار گرفته بود
او غیرت ورزیده بود
غیرت از مصادیق ایمان است
خداوند بنده غیور را دوست دارد
تعریف مفهوم ظلم در قران
هم
همین است:
ظالم کسی است که به عهد بسته شده با اربابش وفادار نباشد.
خواه
ارباب اسمانی
باشد
و
خواه
ارباب زمینی
از
شوهر
تا
رهبر
۱۶۸۴
پرولتاریا از دید مارکس و هر مارکسیست اصیلی سوبژکت تاریخ است.
اصطلاح و مفهومی به عنوان اوبژکت تاریخ اصلا وجود ندارد.
گئورگ لوکاچ هگلیانست بوده است.
وحدت سوبژکت و اوبژکت خرافه عرفانی در فلسفه ایدئآلیستی ـ عینی هگل بوده است.
دکتر فریدونی سوبژکت را تحت اللفظی معنی می کند.
سوبژکت تاریخ و سوبژکتیویته
یکی از کشفیات بزرگ مارکس و انگلس بوده که در تزهایی راجع به فویرباخ استدلال و اثبات شده است
کاشف پرولتاریا به مثابه سوبژکت تاریخ در فرماسیون اقتصادی سرمایه داری مارکس و انگلس بوده است.
انگلسی که فریدونی
عمدا فراموش می کند.
مراجعه کنید به زندگی مارکس و انگلس
زندگی مارکس و انگلس (فصل اول) (بخش اول) http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8839
زندگی مارکس و انگلس فصل دوم (بخش دوم) http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8881
سوبژکت تاریخ
در دوران های ماقبل سرمایه داری کی بوده است؟
مراجعه کنید
به
تأملی در تزهایی راجع به فویرباخ (بخش اول) http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3025
تأملی در تزهایی راجع به فویرباخ (بخش دوم) http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3090
تأملی در تزهایی راجع به فویرباخ (بخش سوم) http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3155
تأملی در تزهایی راجع به فویرباخ (بخش چهارم) http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3221
۱۶۸۵
تلویزیون کومله، برنامه ی دیدار، سخنرانی دکتر فرشید فریدونی با عنوان "نقدی بر مارکسیسم ایرانی و توده ایسم" در تاریخ
۱۶۸۶
محتوای طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی آیین زرتشت چی بود؟
چگونه به این نتیجه رسیده اید که زرتشت نماینده کمون اولیه بوده است؟
نماینده کمون اولیه
به احتمال قوی مزدک (و بعدها مزدکیان و خرمدینان) بوده اند
که
توسط مغان زرتشتی
در دربار پادشاه سر سفره قتل عام شده اند
۱۶۸۷
بدترین درد دندان درد است
مغز
نه
دردی که بیماران مبتلا به ایدز وسرطان و همین کرونا می کشند
وحشتناک است
دندان درد را هم خودت می توانی قبل از دسترسی به دندانپزشک و یا بیمارستان
آرامش بخشی
مثلا با زدن میکرکروم و یا حتی ویسکی و عرق سگی به محل درد
و
هم میتوانی با مسواک زدن درونی و برونی پس از هر وعده غذا پیشگیری کنی
۱۶۸۸
شاید هم انسان بودن به این باشه ک حتی اگه دلتم گرفته، بتونی برا دل ها مرهم باشی هنوز
آلبته انسان جمکرانی بودن.
پزشکزاد در آسمون و ریسمون از طبیبی روایت دارد که سواد خواندن و نوشتن ندارد
در عوض
کلی مشتری دارد.
پزشکان چنینند در عیرانزمین
۱۶۸۹
واسه بچه ت پدر یا مادر نباش
رفیق باش
پایه باش
باهاش پابه پاش برو
تو اونو ببر زیر بارون تا لذتشو بچشه
باهاش شبونه و تنهایی قدم بزن
رفیقونه باهاش حرف بزن
کل کل کن
بزار بدونه یه رفیق پایه باحال و به روز
که داره که مواظبشه
آرام
فایده ندارد.
به قول مش کریم:
زنان تان و فرزندان تان اسباب آزمایش تان
و
دشمنانتانند.
قرآن مش کریم مملو از فلسفه و دیالک تیک است
این قانون دیالک تیکی پیوست و گسست است که مش کریم بر زبان رانده است
۱۶۹۰
براتون آهنگ بفرستم؟
ثمر
قحط آهنگ که نیست
می خواهی زیره به کرمان بفرستی و قاتل به جماران؟
۱۶۹۱
عشق مولد به مولود
مثلا عشق مادر وپدر به فرزند
و
یا
عشق آهنگر به آهن در شعر نیما
اصیل ترین و قوی ترین و عمیق ترین عشق است
ولی
مثل بقیه عشق ها یکطرفه است
فرزند
حتی بوسه مادر و پدرش را احساس نمیکند
آندو را اصلا آدم حساب نمی کند
کلفت و نوکر حساب می کند
حتی از همراهی با انها شرم می کند
رفیق معنی دیگری دارد
۱۶۹۲
خوشحالی همون لحظه ای هست که با عشق یه کاری رو انجام میدی
حتی درست کردن یه فنجون چای
آخرین بازمانده
آخرین بازمانده
فیلسوف است.
اصیل ترین عشق در هستی = عشق مولد به مولود
مثلا
عشق مادر ـ پدر به فرزند
عشق آشپز به طعام
عشق نجار به پنجره
عشق خیاط به البسه
عشق قهوه چی به قهوه و چای
نیما هم می دانست و گفتگوی اهنگر با آهن در شعرش شبیه گفتگوی عاشق با معشوق بود
۱۶۹۳
آهنگر
در درون تنگنا، با کوره اش، آهنگر
فرتوت
دست او بر پتک
و به فرمان عروقش دست
دائماً فریاد او این است، و این است فریاد تلاش او:
« ـــ کی به دست من
آهن من گرم خواهد
شد
و من او را نرم خواهم دید؟
آهن سرسخت!
قد برآور، باز شو، از هم دوتا شو، با خیال من یکی تر زندگانی کن!»
زندگانی چه هوسناک است، چه شیرین!
چه برومندی دمی با زندگی آزاد بودن،
خواستن بی ترس، حرف از خواستن بی ترس گفتن، شاد بودن!
او به هنگامی که تا دشمن از او
در بیم باشد
( آفریدگار شمشیری نخواهد بود چون)
و به هنگامی که از هیچ آفریدگار شمشیری نمی ترسد،
ز استغاثه های آنانی که در زنجیر زنگ آلوده ای را می دهد تعمیر...
بر سر آن ساخته کاو راست در دست،
می گذارد او ( آن آهنگر)
دست مردم را به جای دست های خود.
او
به آنان، دست، با این شیوه خواهد داد.
ساخته ناساخته،یا ساخته ی کوچک،
او، به دست کارهای بس بزرگ ابزار می بخشد.
او، جهان زندگی را می دهد پرداخت!
۱۳۳۱
۱۶۹۴
ای شادی رمیده، به دامان کیستی؟
بزمم خموش مانده، گل افشان کیستی؟
عمری به جستجوی دردت در به در شدم
ای آشکار ناشده، پنهان کیستی؟
لب تشنه مانده ام به تمنّای رحمتی
ای ابرِ رفته، سایه و باران کیستی؟
خالی است گوش من ز گل آهنگِ عشرتی
ای نای خوشنواز، غزلخوانِ کیستی؟
در تیرگی فسرد شبستان عمر من
مهرِ کجا شدیّ و چراغان کیستی؟
سرمست نیستم که بر انگیزم آتشی
ای چشم مست، ساقی دوران کیستی؟
مانی به مرغ شب که نوایت فسانه کرد
ای مرغک نهفته به زندان کیستی؟
جان منیّ و لیک ندانم تو دلشکن
دلدادۀ که هستی و جانان کیستی؟
محمد زهری
۱۶۹۵
دوئالیسم خرافی زنان و نران
۱۶۹۶
من دیگه نمیتونم و هر روز یک قدم نزدیک تر میشم به اینکه بالاخره خودمو ببرم توی خواب ابدی
یاس
در ممالک پیشرفته
دهها سال است که بیماران مبتلا به امراض لاعلاج
خواهان مرگ قبل از موعد مقرر اند
و
باید از هفت خوان رستم بگذرند تا به حضور عزرائیل شرفیاب شوند.
مملکت ما
که
مشکلی در این زمینه ندارد.
چون شخص شخیص عزرائیل بر اریکه قدرت نشسته است
و
بی پروا سر می برد
و
قداره در دستی و کله خونآلود در دست دیگر
در خیابان به راه می افتد
و
خرمن هلهله و هورا
از علما و فقها و حکما
درو می کند.
مگر داداشی، دوست پسری، پدری نداری
که
تنت از شر سرت خلاص کند
و
تو را به آرزویت برساند
۱۶۹۷
زنهار تا توانی اهل نظر میازار
دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده
حافظ
منظور خواجه از اهل نظر چیست
اگر عیاش زنباره و بچه باز نیست؟
۱۶۹۸
دلم گرفته دوست دارم با یکی حرف بزنم ولی حوصله هیچ کیو ندارم
نگار
مگر همین حرفی که زده ای،
نوعی حرف زدن نیست؟
ضمنا
اگر کسی حرفی برای زدن داشته باشد
کسی نمی تواند جلودارش گردد.
راستی حرف چیست و پیش شرط رویش گل حرف بر زبان چیست؟
۱۶۹۹
اگه از دشمن هامون؛ شبهه و شهوت گرفته بشه، چیز دیگه ای برای مقابله دارن؟!
محدثه
منظور؟
۱۷۰۰
یه روزی یکی بالاخره منو دوست میداره
صوفی
ما تو را بی تردید دوست داریم.
دوست داشتن این و آن
ولی
چه فایده ای دارد.
خردمندان از دوست داشته شدن توسط این و آن بیزارند.
چون دوست داشته شدن
به معنی چیزواره گشتن است.
دشمن داشته شدن
صدهزار بار بهتر از دوست داشته شدن است.
چون این نشانه موضع داشتن و آدم بودن و خودمختار بودن است
۱۷۰۱
یه زیرنویس کامل و خوب میتونه دیدت رو به کل نسبت به اون فیلم تغییر بده
علی
بیشک.
ولی
هر اثر هنری
که
مزین به زیرنویس و عنوان و توضیح و تفسیر و تقدیم و غیره باشد
چیزی کم دارد.
اثر هنری آن است که بی نیاز از این چیزها باشد
۱۷۰۲
مازیار و رمان
کسی که در ۲۳ سالگی
توان تحریری از این دست دارد
هنرمند بزرگی باید باشد.
یکی از خصایص مهم هنرمندان
تمایل به تنهایی برای تبیین و تحریر و تنظیم و تصنیف و تشکیل هنری ـ استه تیکی اندیشه است.
پیکاسو
هم
با این و آن مشکل دارد
۱۷۰۳
فیلم
اصولا
باید بی نیاز از حرف
باشد.
حرف ما این است.
هر رشته هنری
زبان خاص خود را دارد.
فرق رمان و موعظه و فلسفه با فیلم و نقاشی و عکس و آهنگ و غیره همین است
هنر سینمایی
قبلا اصلا متکی به حرف و صوت نبوده است
مثلا فیلم های اولیه چارلی چاپلین و غیره
۱۷۰۴
از تاثیر رسانه ها که علاوه بر مسجد و محرم وصفر و ماه رمضان نباید غافل شد ظرف ۴۳ همواره شبانه روز اسلام را به مردم تنفیه کردند حالا آن چیزی که سبب حرکت مردم شده فقراست که همه را بهم چسبانده و فصل مشترک درصد زیادی از مردم است یادمان باشد که ما سابقه۱۴۰۰سال اسلام را به دوش میکشیم
البرز
اگر تیز بنگریم
اینها اصلا مسلمان نیستند
اسلام برای اینها همان نژاد برای هیتلر ومسیحیت برای فرانکوست
اسلام و نژاد و مسیحیت
بهانه برای چپاول اند
اسلام به قول خودتان سابقه ۱۴۰۰ ساله دارد و تازگی ندارد
تعیین کننده ی شعور
وجود است
ماهیت هر ایده ئولوژی را طبقه مربوطه تعیین میکند
۱۷۰۵
زیربنا و روبنا ـ نقش منطق هگلی در تکامل ماتریالیسم تاریخی ـ دیالکتیکی
سمینار احیای مارکسیستی در کلن( آلمان)
مارکسیسم ایرانی؟
۱۷۰۶
مارکس تحت تأثیر رمانتیسم بود؟
چون شعر می گفته؟
۱۷۰۵
خواب
واجب تر از نان و آب است.
بی خوبی
نوعی شکنجه است و موجب امراض لاعلاج می شود.
۱۷۰۶
کافر ها هم دعا میکنن؟
مازیار
کافر از مفاهیم ۱۴۰۰ سال قبل است.
مفهومی کپک زده و نامعاصر است.
طبقه بندی بشریت به مؤمن و ملحد
فاقد ارزش و اعتبار علمی و عینی است و فقط به درد عوامفریبی می خورد.
ضمنا
منظور از دعا چیست؟
۱۷۰۷
امروز ۲۲ بهمن هم تولد پدرمه هم تولد مادرم. و این خیلی قسنگه که تولد پدر و مادرت تو یه روز باشه. اما اینکه خیلی وقته پیش همدیگه نیستن آزاردهندهست. میدونی چی میگم؟
مازیار
همه جا همینه.
ازدواج فاقد اکتوئالیته است
نامعاصر است.
افراد بیشتر از زیرپوش خود
همسر عوض می کنند.
دلیلش رواج گلوبال خردستیزی و سلب آدمیت از ادم ها
توسط طبقات حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
است.
افراد بند تنبانی شده اند
چون
جز بند تنبان
چیز بهتری ندارند و ندانند.
۱۷۰۸
لعنت به بی کَسی
فرگال
منظور از بیکسی چیست؟
امروزه به برکت انقلاب علمی و فنی
کسی نمی تواند بیکس باشد.
هیچکس تنها نیست.
به آسانی خوردن آب خنک
میتوان با کسی آشنا شد و هماندیشی کرد
دوران فراق و هجر و انتظار و غربت و غیره گذشته است
بهتر هم همین است.
زنده باد پیشرفت خجسته اجتماعی
۱۷۰۹
آره.
یکی از دلایل پسیکولوژیکی (روانی) بقای مذاهب
بی پناهی اعضای جامعه طبقاتی است.
اگر جامعه
پناهگاه اعضایش گردد
فاتحه بلندی بر مذاهب خوانده می شود.
۱۷۱۰
ضرغامی:
تورگردان خارجی به من گفت
هیچ کجا این آزادی که خانمها در ایران دارند را ندیدهام.
خوارج در خرپروری و خردوشی خبره عالم اند
مش ضرغام.
اگر خر شوی و سر کیسه را شل کنی
اطلاعات بهتری تحویلت می دهند
در هیچ کجای جهان
سر زنان به بهانه های بند تنبانی
بریده نمی شود.
فقط باید چشم داشت و دید و گوش داشت و شنید
و
از
دهشت
مثل بید بر خود لرزید.
دهشت = وحشت سرشته به حیرت
۱۷۱۱
هنوز از شوک قتل رومینا اشراقی ۱۶ ساله به دست پدرش، قتل مبینا سوری ۱۴ ساله توسط شوهرش که یک آخوند بود و…چندی نگذشته بود که سربریدن غزل (مونا) ۱۷ ساله، قلب مردم بزرگ ایران و بشریت را لرزاند و اشکها را بر چشمها جاری کرد.
در این شکی نیست که با روی کار آمدن فاشیسم مذهبی و نظام آپارتاید ضد زن جمهوری اسلامی، تمامی قوانین این نظام بر ضد حقوق زنان و بانوان ایران نوشته شده است. اما این موضوع تمام ماجرا نیست.
فاجعه ی خوف انگیز و وحشتناکی که برای غزل(مونا) حیدری در اهواز رخ داد، ریشه در قوانین عشیره ها و قبیله ها دارد.
حدود ۲۰ سال پیش با دیدن فیلم «عروس آتش» با این پدیده ی تکاندهنده آشنا شدم و بعد نیز مطالعات بیشتری در این مورد داشتم.
دو روز پیش مجددا این فیلم را بر روی یوتوب دیدم و از صمیم قلب متاثر شدم.
در حقیت پدیده های نانوشته ی بسیار در آوری در نقاط محروم ایران وجود دارد. از جمله ختنه ی دختران در دهات و روستاهای چندین استان کشور که تعدادی مددکار اجتماعی در ایران مستندی در این مورد درست کرده اند.
موضع سر بریدن غزل (مونا) حیدری را همه میدانند و من نمی خواهم به این موضوع بپردازم.
اما شوربختانه قتل فرزند، خواهر و یا همسر بدلایل ناموسی در طی ۴۳ سال گذشته تبدیل به یک اپیدمی وحشتناک اجتماعی در سراسر ایران شده است.
پس از سرنگونی نظام ضد ایرانی و ضد انسانی جمهوری اسلامی، بایستی انبوهی مطالعه و کارهای فرهنگی برای عبور از این فجایع سنتی و اجتماعی انجام شود.
مجتبی فتحی
اين و جلاد يعني عمو وپدرش ميدانستند كه با دست خودشان دارند اين دختر را به دست جلاد ميسپارند ولي اين كار را كرد ه اند
تا وقتي يك حكومت مردمي نباشد تا وقتي قوانين ضد زن در كشور ما جاري هست
اين گونه قتلها پاياني ندارد
فقط يك راه جاره هست تمام زنان عليه اين حكومت بپا خيزند ما زنان ايران فقط دنبال مد و بو تاكس و ... زيور الات و زندگي لاكچري هستيم دنبال زيبايي صورت و پوست و هيكل و ... با ستاره هاي هاليوود مسابقه هيكل ميدهيم ولي براي رفاه و امنيت جاني مان بي خياليم تا حالا براي احقاق حقوقمان چي كار كرد ه ايم تا حالا به كدامين مجامع بين المللي شكايت كرد ه ايم
خوب بعد ميخواهيم اين قتلها نباشه
بايد عليه اين قوانين شورش كرد
ولي ما تسليم و مشغول مد و ... هستيم و براي ابراز. روشنفكري هم مطلبي در فيس عليه قتل
مونا ها مينويسيم زنان افغانستان از فرداي حاكميت طالبان در خيابان هستند و دنبال گرفتن حق خودشان ولي فرهنگ غالب در كشور اخوند زده ما اينچنين نيست البته زنان مبارزي مانند اتنا و نرگس محمدي و ... هستند ولي انگشت شمار بايد اين مقاومت و اتحاد زنان عليه زور گويي حكومت و قوانين تبديل به يك حركت سراسزي عليه قوانين ضد زن شود
نیما نوری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر