۱۴۰۰ بهمن ۲۸, پنجشنبه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۵۶)

  [Mao Zedong] 

پروفسور دکتر  رولف ماکس

(۱۹۷۵)

برگردان

شین میم شین

فصل پنجم

رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم

با

 رسالت تاریخی طبقه کارگر

مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ 

با

سیاست خارجی آنها.

ادامه 

 

۱۹۸

·    اما بخشی از طبقه کارگر چین نیز وجود داشته که به مقاومت سرسختانه مبادرت ورزیده است.

 

۱۹۹

·    در ماه ژانویه سال ۱۹۶۷ بخشا حتی به برخوردهای مسلحانه در شهرهای شانگهای، نانکینگ، شنیانگ، سیان، کانتون و غیره منجر شده است.

 

۲۰۰

·    در این زمان کارگران، فونکسیونرهای (فعالان) سندیکایی، فونکسیونرهای محلی حزب کمونیست چین و مدیریت های کارخانه ها به تشکیل همبودهای (اجتماعات) اکسیونی (عملی) مبادرت ورزیده اند.

 

۲۰۱

·    در همان ماه، کارکنان راه آهن در سراسر چین دست به اعتصاب زده اند.

 

۲۰۲

·    در شهرهای شانگهای، تینستین و دایرن کارگران بنادر اعتصاب کرده اند.

 

۲۰۳

·    در شهر شانگهای  به دلیل دست کشیدن کارگران از کار، آب رسانی، برق رسانی و حمل و نقل بخشا مختل شده است.

 

۲۰۴

·    در استان های هنان و شانکسی معادن ذغال سنگ تعطیل شده اند.

 

۲۰۵

·    کارگران دست از کار کشیده اند و خواهان دستمزد بیشتر شده اند.

 

۲۰۶

·    در سراسر کشور، جنبش مقاومت نسبتا وسیعی وجود داشته است که در وهله اول بر ضد تجاوزات غیرقانونی باندهای (واحدهای شبه نظامی) مائو بود.

 

۲۰۷

·    این جنبش مقاومت اما پیوسته به هم نبوده است.

·    فاقد کوئوردیناسیون بوده است.

·    فاقد رهبری یکدست و یکپارچه بوده است،  تا بتواند آن را نه فقط بر ضد باندهای مائو، بلکه بر ضد گروه مائو در رهبری کشور سوق دهد.

 

۲۰۸

·    گروهبندی گرد آمده دور مائوتسه تونگ توانسته بود بخش نسبتا کوچکی از طبقه کارگر چین  را و قبل از همه کارگران به لحاظ اجتماعی فقیر را مثلا کارگران کمکی و فصلی را مورد سوء استفاده مستقیم قرار دهد.

·    در نیتجه، در ماه دسامبر ۱۹۶۶ در کارخانه ها به تشکیل سازمان های «زعوفان» (شورش) نایل آمده بود. 

 

۲۰۹

·    تشکیل این سازمان های «زعوفان» (شورش)، نقطه اوج تفرقه افکنی در طبقه کارگر چین بوده است.

 

۲۱۰

·    گروه مائو به کمک اقشار فقیر طبقه کارگر، حمله بر شرایط مادی زندگی کل طبقه کارگر را جامه عمل می پوشانده است.  

 

۲۱۱

·    در جریان «انقلاب فرهنگی» در تداوم بخشیدن به گرایشات موجود در سال ۱۹۶۵، دوباره پرداخت مزایای کارگران قطع شده است.

·    جای پرداخت دستمزد بنا بر تعداد قطعات را، بسان دوره سیاست «جهش بزرگ به پیش»، پرداخت دستمزد بنا بر ساعات کار گرفته است.

·    (الف ابر، «توسعه وضع مادی طبقه کارگر چین از سال ۱۹۵۷»، در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۱۲۴)   

 

۲۱۲

·    گروه مائو پس از تخریب نظام دموکراتیکی ـ خلقی در مرحله اول «انقلاب فرهنگی»، اکنون در مرحله دوم آن، (از فوریه ۱۹۶۷ تا پلنوم نهم در آوریل ۱۹۶۹) به تشکیل ارگان های دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی خود تحت عنوان «کمیته های انقلاب» پرداخته است.

 

۲۱۳

·    این ارگان ها تحت سیطره کامل ارتش بوده اند و اعضای آنها که عمدتا نظامی بوده اند، توسط ارتش تعیین شده اند.

 

۲۱۴

·    زحمتکشان چین کمترین تأثیری در تشکیل «کمیته های انقلاب» نداشته اند.

 

۲۱۵

·    این ارگان ها («کمیته های انقلاب») با منافع خلق چین مطابقت نداشته اند.

·    آنها  ابزارهای سیطره بر خلق بوده اند.

 

۲۱۶

·    در ماه اکتبر ۱۹۶۷ رهنمود لازم برای تشکیل حزب مائوئیستی صادر شده است.

 

۲۱۷

·    گروه مائو به ابزاری جهت بسیج توده پهناوری در راه سیاست ابرقدرتگرایی شووینیستی و برای سیطره خود بر پایگاه سیاسی و اجتماعی وسیع نیاز داشته است.

 

۲۱۸

·    برای رسیدن به این آماج ها از اسامی و سنن انقلابی حزب کمونیست چین سوء استفاده به عمل آورده اند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر