پروفسور دکتر رولف ماکس
(۱۹۷۵)
برگردان
شین میم شین
فصل پنجم
رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ
با
سیاست خارجی آنها.
۱۹۸
· اما بخشی از طبقه کارگر چین نیز وجود داشته که به مقاومت سرسختانه مبادرت ورزیده است.
۱۹۹
· در ماه ژانویه سال ۱۹۶۷ بخشا حتی به برخوردهای مسلحانه در شهرهای شانگهای، نانکینگ، شنیانگ، سیان، کانتون و غیره منجر شده است.
۲۰۰
· در این زمان کارگران، فونکسیونرهای (فعالان) سندیکایی، فونکسیونرهای محلی حزب کمونیست چین و مدیریت های کارخانه ها به تشکیل همبودهای (اجتماعات) اکسیونی (عملی) مبادرت ورزیده اند.
۲۰۱
· در همان ماه، کارکنان راه آهن در سراسر چین دست به اعتصاب زده اند.
۲۰۲
· در شهرهای شانگهای، تینستین و دایرن کارگران بنادر اعتصاب کرده اند.
۲۰۳
· در شهر شانگهای به دلیل دست کشیدن کارگران از کار، آب رسانی، برق رسانی و حمل و نقل بخشا مختل شده است.
۲۰۴
· در استان های هنان و شانکسی معادن ذغال سنگ تعطیل شده اند.
۲۰۵
· کارگران دست از کار کشیده اند و خواهان دستمزد بیشتر شده اند.
۲۰۶
· در سراسر کشور، جنبش مقاومت نسبتا وسیعی وجود داشته است که در وهله اول بر ضد تجاوزات غیرقانونی باندهای (واحدهای شبه نظامی) مائو بود.
۲۰۷
· این جنبش مقاومت اما پیوسته به هم نبوده است.
· فاقد کوئوردیناسیون بوده است.
· فاقد رهبری یکدست و یکپارچه بوده است، تا بتواند آن را نه فقط بر ضد باندهای مائو، بلکه بر ضد گروه مائو در رهبری کشور سوق دهد.
۲۰۸
· گروهبندی گرد آمده دور مائوتسه تونگ توانسته بود بخش نسبتا کوچکی از طبقه کارگر چین را و قبل از همه کارگران به لحاظ اجتماعی فقیر را مثلا کارگران کمکی و فصلی را مورد سوء استفاده مستقیم قرار دهد.
· در نیتجه، در ماه دسامبر ۱۹۶۶ در کارخانه ها به تشکیل سازمان های «زعوفان» (شورش) نایل آمده بود.
۲۰۹
· تشکیل این سازمان های «زعوفان» (شورش)، نقطه اوج تفرقه افکنی در طبقه کارگر چین بوده است.
۲۱۰
· گروه مائو به کمک اقشار فقیر طبقه کارگر، حمله بر شرایط مادی زندگی کل طبقه کارگر را جامه عمل می پوشانده است.
۲۱۱
· در جریان «انقلاب فرهنگی» در تداوم بخشیدن به گرایشات موجود در سال ۱۹۶۵، دوباره پرداخت مزایای کارگران قطع شده است.
· جای پرداخت دستمزد بنا بر تعداد قطعات را، بسان دوره سیاست «جهش بزرگ به پیش»، پرداخت دستمزد بنا بر ساعات کار گرفته است.
· (الف ابر، «توسعه وضع مادی طبقه کارگر چین از سال ۱۹۵۷»، در «طبقات و روابط طبقاتی در جمهوری خلق چین»، ص ۱۲۴)
۲۱۲
· گروه مائو پس از تخریب نظام دموکراتیکی ـ خلقی در مرحله اول «انقلاب فرهنگی»، اکنون در مرحله دوم آن، (از فوریه ۱۹۶۷ تا پلنوم نهم در آوریل ۱۹۶۹) به تشکیل ارگان های دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی خود تحت عنوان «کمیته های انقلاب» پرداخته است.
۲۱۳
· این ارگان ها تحت سیطره کامل ارتش بوده اند و اعضای آنها که عمدتا نظامی بوده اند، توسط ارتش تعیین شده اند.
۲۱۴
· زحمتکشان چین کمترین تأثیری در تشکیل «کمیته های انقلاب» نداشته اند.
۲۱۵
· این ارگان ها («کمیته های انقلاب») با منافع خلق چین مطابقت نداشته اند.
· آنها ابزارهای سیطره بر خلق بوده اند.
۲۱۶
· در ماه اکتبر ۱۹۶۷ رهنمود لازم برای تشکیل حزب مائوئیستی صادر شده است.
۲۱۷
· گروه مائو به ابزاری جهت بسیج توده پهناوری در راه سیاست ابرقدرتگرایی شووینیستی و برای سیطره خود بر پایگاه سیاسی و اجتماعی وسیع نیاز داشته است.
۲۱۸
· برای رسیدن به این آماج ها از اسامی و سنن انقلابی حزب کمونیست چین سوء استفاده به عمل آورده اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر