۱۳۹۹ اسفند ۲۲, جمعه

درنگی در اخلاق الاشراف عبید زاکانی (۲۸)

   Bild
  

خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
 (۷۰۱ ـ ۷۷۲ هجری قمری)
رساله اخلاق الاشراف
نهايت خساست

 
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
 

باب سوم 

در عفت 

 مذهب منسوخ

در سیر اکابر سلف مطالعه افتاده است که در ازمنه ماضیه 

عفت 

را 

یکی از خصایل اربعه شمرده اند

و در آن فرموده اند: 

عفت عبارتست از پاکدامی

 و لفظ عفیف بر آن کس اطلاق کردندی 

که 

چشم از دیدن نامحرم

و 

گوش از شنیدن غیبت

و 

دست از تصرف در مال دیگران 

و 

زبان از گفتار فاحش

و 

نفس از ناشایست 

بازداشتی. 

 

عبید در این باب اخلاق الاشراف

فضیلت اخلاقی عفت

را

از دید فلاسفه مذهب منسوخ توضیح می دهد.

یعنی

از

دید نمایندگان ایده ئولوژیکی اشراف فئودال و روحانی.

 

عیب تحلیل عبید این است

که

به

ماهیت طبقاتی اخلاق (اتیک)

اعتنایی ندارد.

عبید نمی داند که اخلاق پدیده ای روبنایی ـ ایده ئولوژیکی است.

اخلاق حاکم

اخلاق طبقه حاکمه است.

ولی طبقات اجتماعی مختلف هم اخلاق طبقاتی خاص خود را دارند.

حسن تحلیل عبید

طبقه بندی نظرات اخلاقی

به

نظرات طبقه حاکمه

(فلاسفه مذهب منسوخ)

و

نظرات قارامیش توده

(فلاسفه مذهب مختار)

است

که

بهتر از هیچ است.

۲

عفت عبارتست از پاکدامنی

این تعریف لغوی و تحت اللفظی مفهوم اخلاقی عفت است.

پاکدامنی

باید مورد تحلیل فلسفی ـ علمی (مارکسیستی ـ لنینیستی) قرار گیرد تا ارزیابی شود.

مثال:

کلفتی

برای امرار معاش در خانه ارباب فئودالی جان می کند و چه بسا مورد سوء استفاده و استثمار جنسی قرار می گیرد و حتی آبستن می شود.

از دید فلاسفه مذهب منسوخ

این کلفت بخت برگشته

دامن آلوده است و نه پاکدامن.

ولی

زن فئودالی

 که

رعایا و نوکرانش 

را

مورد سوء استفاده و استثمار جنسی قرار  می دهد،

پاکدامن

است.

ضمنا

نوکرانش

دامن آلوده اند.

اشراف فئودال

زنان و توله های همدیگر را تعویض می کنند.

عروس های رعایا

قبل از رفتن به خانه داماد

به

کاخ ارباب برده می شوند.

ولی

کسی نه خود اربابان را و نه زنان و توله های شان را دامن آلوده محسوب نمی دارد.

از عبید چه پنهان

که

تحلیل چیزها و پیده ها و انسان ها

باید

مشخص باشد و نه مجرد (انتزاعی)

و

گرنه

جای تحلیل را تحریف می گیرد.

مثال دیگر:

اعضای طبقات حاکمه

هر زیبا روی مذکرو  مؤنث

را

صیغه می کنند و مورد استثمار جنسی قرار می دهند 

ولی

 کسی آنها را دامن آلوده قلمداد نمی کند.

فقط

قربانیان این استثمار جنسی

را

دامن آلوده می دانند.

 

معاییر اخلاقی فئودالی

عمدتا

سوبژکتیو

و

چه بسا

ضد اخلاقی اند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر