۱۳۹۸ آبان ۱۳, دوشنبه

سیری در جهان بینی فریدون توللی (مل) (۱۱)


فریدون توللی
(۱۲۹۸ – ۱۳۶۴)
شاعر، باستان شناس، مترجم، نویسنده، ادیب و طنزپرداز
 
ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون


مُل

هدف این قطعه، 
پرده گیری از کار پارسا نمایانِ سالوس است 
که 
به 
قولِ خواجه شیراز 
«چون به خلوت می روند، آن کار دیگر می کنند»!
 
فریدون توللی
در
 این پیشگفتار
به
اختصار، 
محتوای قطعه خود
را 
پیشاپیش
توضیح می دهد.
 
ما 
قبل از تحلیل قطعه فریدون توللی
به
تحلیل همین پیشگفتار او
خطر می کنیم:
 
۱
هدف این قطعه، 
پرده گیری از کار پارسا نمایانِ سالوس است 
که 
به 
قولِ خواجه شیراز 
«چون به خلوت می روند، آن کار دیگر می کنند»!
 
  برای تأمل بر روی این پیشگفتار،
بهترین راه،
تأمل بر روی مفاهیم (کلمات، واژه های) این حکم (جمله) او ست.
 
بدین طریق
ضمنا
تمرین و تعلم و تعلیم تفکر مفهومی
صورت می گیرد:
 
۲
 
هدف این قطعه، 
 
هدف
یک مفهوم فلسفی است.
 
هر کس برای رسیدن به هدف، محتاج وسیله درخور
است.
 
یعنی
هدف
در
دیالک تیک فرد ـ وسیله ـ هدف
قرار دارد.
 
توللی 
پرورش یافته در مکتب سعدی 
است
و
بسان سعدی
دیالک تیکی 
می اندیشد:
 
توللی
در 
این مفهوم
دیالک تیک فرد ـ وسیله ـ هدف
را
به
شکل دیالک تیک فریدون ـ قطعه ـ هدف بسط می دهد.

یعنی
این قطعه تحت عنوان مل
وسیله ای
برای رسیدن به هدفی
است.

هدف توللی
چیست؟

۳
هدف این قطعه، 
پرده گیری از کار پارسا نمایانِ سالوس است
 
هدف شاعر توده و حزب توده
از
تحریر این قطعه تحت عنوان مل
افشای روحانیت
است.
 
 
توللی
اما
برخورد تمایزمندی به روحانیت دارد.
 
این برخورد شاعر توده و حزب توده به روحانیت،
ماهیتا
همان برخورد دهخدا به اسلام است.
 
قشر روحانیت 
در
قاموس شاعر توده و حزب توده
دیالک تیکی از پارسا و پارسانما
و
دیالک تیکی از صادق و سالوس
است.
 
این برخورد دهخدا و توللی به اسلام و روحانیت
ستایش انگیز و ضمنا حیرت انگیز است.
 
چون
برخورد علمی به اقشار اجتماعی
باید هم به همین طرز و طریق باشد.
 
اقشار اجتماعی
مثلا
روشنفکران
طیفی
را
تشکیل می دهند.
 
طیفی
که
بیانگر تعلقات طبقاتی متفاوت و حتی متضاد
است.
 
۴
هدف این قطعه، 
پرده گیری از کار پارسا نمایانِ سالوس است 
که 
به 
قولِ خواجه شیراز 
«چون به خلوت می روند، آن کار دیگر می کنند»!
 
 
 سرمشق توللی
در
افشاگری روحانیت پارسانما و سالوس
خواجه شیراز
است:
 
واعظان 
کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس:
«توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟»
گوییا باور نمی‌دارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند
یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند
ای گدای خانقه
 بر جه 
که
 در 
دیر مغان
می‌دهند آبی که دلها را توانگر می‌کنند
حسن بی‌پایان او 
چندان
 که 
عاشق می‌کشد
زمره دیگر
 به 
عشق 
از
 غیب
 سر
 بر می‌کنند
بر در میخانه عشق 
ای ملک
 تسبیح
 گوی
کاندر آن جا طینت آدم مخمر می‌کنند
صبحدم از عرش می‌آمد خروشی 
عقل گفت:
«قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند.»
 
پایان
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر