۱۳۹۶ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

حقوقفلسفه (فلسفه حقوق) (۶)

پروفسور دکتر ویلهلم رایموند بایر
(۱۹۰۲ ـ ۱۹۹۰)
فیلسوف حقوق
حقوقدان آلمانی
مارکسیست ـ لنینیست
مؤسس انجمن بین المللی هگل
در سال ۱۹۷۴
مانع شرکت یورگن هابرمس
در کنگره هگل در دانشگاه لومونوسف در مسکو شد.
 
برگردان
شین میم شین


III
  جریانات مختلف حقوقفلسفه  

 بطور خلاصه می توان گفت که حقوقفلسفه به جریانات زیر تقسیم می شود.
·      جریاناتی که هر کدام ـ به نوبه خود ـ به انواع و رشته های مختلف تقسیم می شوند:

۱
حقوقفسفه تئولوژیکی

۱
·      حقوقفلسفه تئولوژیکی، حقوق را با اکت (عمل) خلقت الهی و در برخی از موارد با رحمات الهی در رابطه می داند.

۲
·      خدا به آدمیان ترحم کرده و آنها را به زندگی تحت سیطره دولت و هنجارهای حقوقی رهنمون شده است.

۳
·      مسائل فلسفه مذهب ـ اینجا ـ در البسه حقوقی ـ قضائی مطرح می شوند.

۴
·      پیدایش حقوق ـ اینجا ـ با پیدایش انسان گره زده می شود (حقوقفلسفه آنتروپولوژیکی آغازین) و به عهده خدا گذاشته می شود.

۵
·      حقوقفلسفه تئولوژیکی معاصر در اکثر اوقات، حقوق طبیعی را درمان همه دردها جا می زند و اثبات راسیونال (عقلی) آن را که در روزگاری مرسوم بوده، از عرصه بدر می راند.

۶
·      حقوق طبیعی همیشه دو جنبه حقوق را مشروط کرده است :

الف
·      جنبه مثبت، مشخص و معتبر حقوق را.

ب
·      جنبه فراقانونی، الهی و لذا بلند مرتبه حقوق را.

۷

هلموت کوئینگ
(1912 ـ 2000)
 پروفسور حقوق در دانشگاه فرانکفورت
 مؤلف آثار بیشمار.

·      این امر آنگاه هم که به قول هلموت کوئینگ، «فلسفه حقوقی نوع ایدئال نظام حقوقی را برجسته می کند» مصداق دارد.
·      (هلموت کوئینگ، «خطوط اصلی حقوقفلسفه»، ۱۹۵۰، ص ۷)

۸
·      حقوق طبیعی به ایمان به خدا می رسد.
·      غافل از اینکه آن ـ بلحاظ تاریخی ـ برای مدتی مرجع سیاسی و اغلب اوتوپیکی برای مطالبات بورژوازی نوخاسته در پس از انقلاب فرانسه بوده است.

۹
·      لازم به یادآوری است که انقلاب سوسیالیستی برای اثبات حقانیت خود به حقوق طبیعی نیاز ندارد.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر