۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

سیری در شعر «ناگه غروب کدامین ستاره؟» (۴)


مهدی اخوان ثالث
  (م. امید)
  (۱۳۰۷ ـ ۱۳۶۹)
 
ویرایش و تحلیل از 
شین میم شین
 
ناگه غروب کدامین ستاره؟  
(۱۳۴۱ ـ ۱۳۵۰)
ادامه

  مستیم، مستیم، مستیم
 مستیم
 و 
دانیم، 
هستیم.

 ای 
ـ همچو من ـ
بر زمین اوفتاده،
 برخیز،
 شب دیرگاه است، 
برخیز

 دیگر نه دست و نه دیوار
 دیگر نه دیوار، نه دوست
  دیگر نه پای و نه رفتار.


  تنها توئی با من،
 ای خوبتر تکیه گاهم،
  چشمم، چراغم، پناهم.

 من 
ـ بی تو ـ
  از خود نشانی نبینم،
تنهاتر از هرچه تنها
  همداستانی نبینم.
*****

 با من بمان، 
ای تو خوب، ای یگانه!
 برخیز، برخیز، برخیز!

 با من بیا، ای تو از خود گریزان
 من بی تو، گم می کنم راه خانه.

 با من سخن سر کن، 
ای ساکت پر فسانه
 آئینه بی کرانه.

 می ترسم، 
ای سایه، 
می ترسم، ای دوست
 می پرسم،
 آخر بگو، تا بدانم،
 نفرین و خشم کدامین سگ صرعی مست
 این ظلمت غرق خون و لجن را
 چونین، پر از هول و تشویش کرده است؟   
 
 ای کاش می شد بدانیم،
  ـ  ناگه ـ
غروب کدامین ستاره
 ژرفای شب را، چنین بیش کرده است؟

 هشدار، 
ای سایه،
 ره تیره تر شد
  دیگر نه دست و نه دیوار
  دیگر نه دیوار، نه دوست

  دیگر به من تکیه کن، 
ای من، 
ای دوست،
 اما
 هشدار، 
کاین سو، کمینگاه وحشت
و آن سو، هیولای هول است
  وز هیچیک، 
هیچ مهری نه بر ما.

  ای سایه، 
ـ ناگه ـ
دلم ریخت، 
افسرد،
ای کاش می شد، بدانیم،
 ناگه کدامین ستاره فرو مرد؟
ادامه دارد
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر