محورهای
یازده گانه سیاست حزب توده ایران
در
برابر جمهوری اسلامی
سرچشمه:
(راه توده)
ویرایش
و تحلیل از
مسعود
بهبودی
کوشش بی امان برای انتقال بازرگانی کشور به
دولت،
گسترش
تعاونی ها و کوتاه ساختن دست سرمایه داری بازاری ـ تجاری
از شبکه توزیع مایحتاج عمومی،
که
متکی به اصول مندرج در قانون اساسی انجام شد.
·
علامه راه «توده» چنان وانمود می
کند که انگار حزب توده تصمیمگیر اصلی در کشور بوده است.
·
به همین دلیل ادعا می کند که هم
بازرگانی کشور را به دست دولت سپرده، هم تعاونی ها را گسترش داده و هم دست سرمایه
داری بازاری ـ تجاری را از توزیع مایحتاج عمومی کوتاه کرده است.
·
این هارت و پورت ها را می توان جزو
تبلیغات علامه راه «توده» برای جمع آوری لایک در فیس آباد نادیده گرفت، ولی ادعای
آخر او را نمی توان زیر علامت سؤال قرار نداد:
که
متکی به اصول مندرج در قانون اساسی انجام شد.
·
این ادعای علامه به چه معنی
است؟
1
کوشش
بی امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت،
گسترش
تعاونی ها و کوتاه ساختن دست سرمایه داری بازاری – تجاری
از شبکه توزیع مایحتاج عمومی،
که
متکی به اصول مندرج در قانون اساسی انجام شد.
·
این بدان معنی است که دولتی کردن
بازرگانی کشور، گسترش تعاونی ها و کوتاه کردن دست بورژوازی تجاری از توزیع مایحتاج
عمومی جزو قانون اساسی جمهوری اجامر اند.
·
علامه راه «توده» کمترین زحمت لازم
را به مغز احتمالا گچ بسته و از کار افتاده خود نمی دهد تا به نکات زیر
بیندیشد:
الف
که
متکی به اصول مندرج در قانون اساسی انجام شد.
·
وجود مفاهیمی در قانون اساسی هر کشور که ضامن اجرای
آنها نیست.
·
قوانین اساسی چه بسا رو نویسی های
مکانیکی از یکدیگرند.
·
آخوند های با عمامه و بی عمامه که
قانون اساسی جمهوری اجامر را تدوین کرده اند، چه بسا معنی مفاهیم مربوطه را حتی را نفهمیده اند.
·
نوشتن قانون معینی، چیزی است و
جامه عمل پوشاندن بدان، چیز بکلی دیگری است.
·
گفتیم که در قانون اساسی وستفالین
آلمان، اجتماعی کردن مالکیت بر وسایل تولید هست.
·
بنا بر منطق تق و لق راه «توده»
باید گفت که آلمان امپریالیستی کشوری سوسیالیستی است.
ب
کوشش
بی امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت
·
انتقال بازرگانی کشور به دولتی که
اکثریت اعضای با و بی عمامه آن از بورژوازی تجاری تشکیل شده، چگونه می تواند انجام
گیرد و چه نتایجی را به دنبال می آورد؟
·
منافع طبقاتی به این سادگی که
علامه خیال می کند، صحنه را از وجود منحوس خویش خالی نمی کنند.
·
دولت بورژوازی می تواند با تصویب
تبصره هائی کمر محکم ترین قوانین را بشکند و پوسته ای توخالی از آنها باقی گذارد.
·
علامه راه «توده» فراموش می کند که
در این جهنمدره هر آخوندی تاجری است.
2
امروز،
بسیار دقیق تر و آشکارتر از سال 58 و 59 می توان شاهد بود،
که سرمایه داری تجاری ایران چگونه توانست از این
کار
به قیمت بزرگ ترین جنایات جلوگیری کرده
و
گلوی انقلاب را در چنگال خویش بگیرد.
·
حواس علامه راه «توده» واقعا
پریشان است.
·
همان کسی که یک ثانیه قبل ادعای
زیر را کرده، بلا فاصله همان ادعای خود را نفی می کند و اصلا به روی خود نمی آورد:
کوشش
بی امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت،
گسترش
تعاونی ها و کوتاه ساختن دست سرمایه داری بازاری – تجاری
از شبکه توزیع مایحتاج عمومی،
که
متکی به اصول مندرج در قانون اساسی انجام شد.
·
چگونه می توان هم ادعای انجام شق
القمر «دولتی کردن تجارت و گسترش تعاونی و کوتاه کردن دست بورژوازی تجاری» را به
خواننده حتی خرفت و خر قبولاند و هم ادعای «جلوگیری از انجام این شق القمر» را؟
·
ما اینجا با ساده ترین پیش شرط های
تفکر منطقی سر و کار داریم.
·
این طرز «تفکر» علامه راه «توده»
با قانون تناقض ممنوع ارسطو حتی در تضاد آشکار است.
قانون تناقض ممنوع
«حکم الف و نفی
آن نمی توانند هر دو همزمان حقیقی باشند.»
قانون منطق صوری که ارسطو فرمولبندی کرده است و بنا بر
آن
احکام متناقض
نمی توانند حقیقی باشند.
(ارسطو، «متافیزیک» 6 ، ب 1011)
3
امروز،
بسیار دقیق تر و آشکارتر از سال 58 و 59 می توان شاهد بود،
که سرمایه داری تجاری ایران چگونه توانست از این
کار
به قیمت بزرگ ترین جنایات جلوگیری کرده
و
گلوی انقلاب را در چنگال خویش بگیرد.
·
معنی تحت اللفظی جفنگ، ضمن ویرایش
الفاظ علامگان:
·
بورژوازی تجاری با دست زدن به جنایاتی،
دو کار کرد:
·
اولا جلوی انجام شق القمر «دولتی
کردن تجارت و گسترش تعاونی و کوتاه کردن دست بورژوازی تجاری از توزیع» را گرفت.
·
ثانیا گلوی عنگلاب را در چنگالش
(؟) گرفت.
4
بورژوازی تجاری جلوی انجام شق القمر «دولتی کردن تجارت و
گسترش تعاونی و کوتاه کردن دست بورژوازی تجاری» را گرفت.
·
اکنون علامه راه «توده» درست در
سنت دشمن آشتی ناپذیرش، یعنی نامه «مردم»، طبقه حاکمه را به دو زیر طبقه مثبت و
منفی، انقلابی و ارتجاعی طبقه بندی می کند:
الف
·
زیر طبقه مثبت را بورژوازی صنعتی،
کشاورزی، نظامی، فرهنگی، آب، انرژی و غیره تشکیل می دهند.
ب
·
زیر طبقه منفی را بورژوازی تجاری
تشکیل می دهد.
5
·
البته این طبقه بندی طبقه حاکمه هم
به دلیل حواس پرتی در علامگان هر دو طرف جبهه (راه «توده» و نامه «مردم») چندان
پایدار نمی ماند.
·
چون امروز ابلیس منفور، بورژوازی
تجاری است، فردا می تواند حجتیه باشد و یا بورژوازی نظامی باشد.
·
مثلا سپاه پاسداران با آن رهبر
عظیم الجثه باشد.
6
·
پس از این طبقه بندی طبقه حاکمه،
سیاست دهها دار و دسته مدعی نمایندگی حزب توده فعال می شود:
الف
·
دسته ای از ولایت فقیه و به قول
حریفی از «کل نظام ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی» به دفاع برمی خیزد.
·
برای اثبات انقلابی بودن خمینی و
خلخالی و خامنه ای و اجامر دیگر، عکس هائی از دیدار پسر خمینی با فیدل کاسترو
منتشر می شوند.
·
چه بهتر از این.
·
نه به زحمت ورق زدن کتب بالینی نیک
آیین نیازی می افتد و نه به اقامه دلیل و اندیشه.
·
عکس جای خالی اندیشه را پر می کند
و هوادار هپیلی هپو هلهله سر می دهد و هورا می کشد و مست می شود و شعار می دهد:
·
«نخوانده
لایک بزنیم به فرمایشات استاد.»
ب
·
دسته دیگر تحت پرچم دروغین حزب
توده به دفاع از مثلث کروبی و موسوی و زهرا رهنورد برمی خیزد که زیرطبقه مثلا مثبت
طبقه حاکمه را نمایندگی می کنند.
·
همه زوایای مثلث در حصر بسر می
برند تا اگر احیانا خون خلق به جوش آید، مهره های طبقه حاکمه عوض شوند و حاکمیت
طبقه حاکمه ادامه یابد.
·
حصر واژه ای عربی است و معنی اش،
آب نمک است.
·
اینجا هم نه تحلیلی، نه دلیلی، نه
حتی تأملی مشاهده می شود.
·
اینجا فقط فتوا داده می شود.
·
هوادار خر خیال می کند که خاوری با
مثلث موسوی و کروبی و رهنورد در آسمان هشتم جلسه هفتگی دارد.
ت
·
دسته دیگر از احمدی نژاد طرفداری
می کند و طرفدار عدالت است.
·
این دسته بر خلاف دو دار و دسته
دیگر هم اهل عکس است و هم اهل شعار.
·
دوسیه ای از مقالات حزب توده قدیم
دارد که هر وقت نیازی افتد، فوری پیدا می کند و منتشر می سازد.
7
سرمایه
داری تجاری ایران چگونه توانست از این کار
به قیمت بزرگ ترین جنایات جلوگیری کرده
و
گلوی انقلاب را در چنگال خویش بگیرد.
·
بنا بر این جفنگ علامه راه «توده»،
در جمهوری اجامر، جنایاتی صورت گرفته اند.
·
جل الخالق.
·
مگر می شود که در بهشت برین بر روی
زمین، جنایتی هم صورت گیرد!
·
خواننده هنوز از حمام حیرت بیرون
نیامده، که تبصره ای وارد عمل می شود:
·
جانی بالفطره نه شیوخ جماران، بلکه
تاجران بوده اند.
·
آنهم البته نه همه تاجران، نه همه اقشار
طبقه بورژوازی تجاری، بلکه فقط و فقط بورژوازی بازاری ـ تجاری بوده است.
·
فتوای «بکش هر نفسکش» را، نه خمینی
از جماران، بلکه تاجران از حجره های بازار صادر و اجرا کرده اند.
·
برای چی؟
8
سرمایه
داری تجاری ایران چگونه توانست از این کار
به قیمت بزرگ ترین جنایات جلوگیری کرده
·
برای جلوگیری از شق القمر «دولتی
کردن تجارت، گسترش تعاونی و کوتاه کردن دست بورژوازی تجاری از توزیع مایحتاج
عمومی»
·
این اما به چه معنی است؟
·
چرا جنایات جرثومه ی بورژوازی
تجاری ـ بازاری فقط شامل حال سران مظلوم حزب توده شده و نه شامل حال سران دولت،
مجلس و شوراهای نگهبان و خبرگان و علامگان و حوزه های علمیه و غیره؟
9
سرمایه
داری تجاری ایران چگونه توانست از این کار
به قیمت بزرگ ترین جنایات جلوگیری کرده
·
برای پاسخ به این سؤال فقط می توان
به این نکته اشاره کرد که علامه راه «توده» دچار توهم است و یا قصد توهم پراکنی
دارد.
·
بنا بر این توهم، همه کاره در
جمهوری اجامر، نور الدین کیانوری بوده است و نه روح الله خمینی.
·
اگر دلیل منطقی کسی خواست، قحط
دلیل که نیست.
·
نور الدین کیانوری از طایفه شیخ فضل الله نوری بوده است که انقلابیون فتنه ی مشروطه به دارش زده اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر