نصرت
رحمانی
(۱۳۰۸
- ۱۳۷۹)
درنگ
·
دمي درنگ، دلم ز اين شتاب مي لرزد
·
چنان حباب كه بر موج آب مي لرزد
·
به انزواي من، آهسته تر بيا، اي شعر
·
ز زخمه هاي نسيمت رباب مي لرزد
·
غزال من، چه شنيدي ز باد، اي صياد
·
درون مردمكت، اضطراب مي لرزد
·
بريز، جام لبالب ز شعر تر، ساقي
·
به پلك زنده ي بيدار، خواب مي لرزد
·
كدام مرد به ميدان، حريف مي طلبد
·
كه زير پاي سواران ركاب مي لرزد
·
كمر به چنگ تهمتن سپرد و تن برهاند
·
چه پهنه اي است كه افراسياب مي لرزد
·
چه فتنه خاست كه بر باد، داده است ورق
·
كه دل ز گفتن حرف حساب مي لرزد
·
بهانه بشكن و بنشين، ز شب، دمي باقي است
·
به زير خرقه، سبوي شراب مي لرزد
·
چه غنچه اي ست لبانت، چو زنبق وحشي
·
به چشمه سار، نگه كن، سراب مي لرزد
·
به آفتاب نگويي:
·
«چه رفت با ما دوش»
·
به كلك خسته ي من شعر ناب مي لرزد.
پایان
ویرایش
از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر