۱۳۹۴ مهر ۲۷, دوشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (370)


پروفسور دکتر هورست هولتسر
فصل هشتم
علوم اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان شین میم شین
فصل هشتم
بخش پنجم
ایده ئولوژیزه کردن کاپیتالیسم
ماکس وبر
پیشکش
 به
 عبدالحسین نوشین 
(1285 ـ 1350)

5
·        اما علیرغم شکست جنبش کارگری ـ سوسیالیستی که با تشکیل جمهوری وایمار در رابطه بوده، نباید فراموش کرد که بدون تظاهرات و اعتصابات جنبش کارگری که بویژه در سال های 1917 ـ 1918 صورت گرفتند، «رژیم فئودالی ـ سلطنتی» سرنگون نمی شد، اربابان فئودال تحت تعقیب قرار نمی گرفتند و جمهوری بورژوائی ـ پارلمانی تشکیل نمی شد.
·        («تاریخ جنبش کارگری»، جلد 3، 1917 ـ 1923، 1966، ص 197)

6
·        جنبش کارگری علاوه بر این، در راه احراز «حقوق و آزادی های دموکراتیکی مهم زیر مبارزه کرده بود:   

الف
·        در راه احراز حق انتخابات همگانی به انضمام حق انتخابات همگانی زنان  

ب
·        در راه احراز آزادی ائتلاف، تجمعات و مطبوعات  

ت
·        در راه نیل به مطالبه دیرین جنبش کارگری در زمینه 8 ساعت کار در روز و تصویب قانونی آن  

پ
·        در راه مبارزه بر ضد قوانین استثنائی ارتجاعی بر ضد کارگران کشاورزی و نظام نیمه فئودالی در روستاها  

7
·        اگرچه این دستاوردها از چارچوب مناسبات بورژوائی ـ دموکراتیکی فراتر نبوده اند  اما در هر صورت شرایط مناسب لازم برای مبارزه طبقه کارگر در راه رهایش خود محسوب می شوند.»
·        (همانجا)   

8

کودتای کاپ ـ لوت ویتس (13 مارس 1920)  
کودتائی بر ضد جمهوری وایمار به سردمداری کاپ و لوت ویتس با حمایت اریش لودن دورف
کودتاچیان از وابستگان فعال و بازنشسته ارتش و نیروی دریائی
 و از اعضای حزب خلقی ـ ملی آلمان (د. ان. فا. پ) بودند
طبقه کارگر برای مقابله با کودتا از حربه اعتصاب عمومی استفاده کرد 
و با دادن قربانیان بیشمار پس از 5 روز مغلوب ساخت.
اکنون در شهرهای مختلف آلمان یادبودهائی برای کارگران به خاک و خون افتاده برپا ست.

·        بورژوازی کاپیتالیستی حداقل، پس از سال 1920 و پس از شکست کودتای کاپ (13 مارس 1920)، نشان می دهد که علیرغم مبارزات جنبش کارگری چه موانع عظیمی در راه رهایش اجتماعی پرولتاریا بر پا داشته است.

9
·        بورژوازی کاپیتالیستی بر پایه قدرت اقتصادی دمبدم فزاینده خود و با توسل به «کیفیت» های بروکراتیکی دیکتاتوری هیندنبورگ ـ لودن دورف، راه خود را مصممانه در جهت فرم حاکمیت انحصاری ـ دولتی ادامه می دهد و تلاش می ورزد که به کمک فاشیسم و آنتی کمونیسم به آماج نهائی اش نایل آید.

10
·        ماکس وبر فقط می تواند تا سال 1920، شاهد توسعه ما بعد جنگ جهانی اول باشد.
·        چون در سن 56 سالگی به طرز غیر مترقبه ای در مونیج جان به جان آفرین تسلیم می کند.
·        (کسلر، «راجع به ماکس وبر»، مقدمه، ص 9، 1979)   

11

·        فعالیت ماکس وبر در مونیخ پس از اقامت کوتاهمدتی در وین (1918) از ژوئن 1919 با تقبل کرسی استادی دانشگاه از برنتانو آغاز می شود.  

12
·        این به معنی برگشت مجدد ماکس وبر به دانشگاه بوده است.
·        چون او در سال 1903 به سبب بیماری دانشگاه را ترک گفته بود.  

13
·        ماکس وبر با ورود به انجمن سیاست اجتماعی در سال 1888 گام آغازین را در راه ترقی شغلی خود برمی دارد.
·        بعد به اخذ مدرک دکترا و در سال 1893 در برلین به اخذ مدرک استادی و مدرک استاد خارق العاده نایل می آید.
·        موضوعات پژوهش او رشته های روم، آلمان و حقوق تجاری  بوده اند.

الف
·        تز دکترای او در زمینه توسعه اصل همبستگی و دارائی های خاص انجمن تجارت آزاد مجامع ملی و اصناف در شهرهای ایتالیا (1889) بوده است.
·        اساتید او، گلد اشمیت و گنایت بوده اند.

ب
·        موضوع مدرک استادی دانشگاه ماکس وبر، «تاریخ کشاورزی روم و اهمیت آن برای حقوق دولتی و خصوصی» (1891 ـ 1892) بوده است.
·        استاد مربوطه مایتسن بوده است.       

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر