۱۳۹۴ آبان ۲, شنبه

سیری در شعریی از سیمین بهبهانی (12)


تحلیلی از
 مسعود بهبودی

پیشکش
به
 فاطمه مدرسی تهرانی 
(سیمین فردین) 
(١٣۲٧ ـ ۱۳۶۸) 
مترجم
 نویسنده
فوق لیسانس حسابداری
کارمند شرکت نفت
توده ای
در تهران به دنیا آمد
۴۰  سال بعد
در اوین تهران تیرباران شد.

«ﺁﺩﻣﻬﺎ» ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ.
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ، ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺕ.

·        به روایت کریمی در قرآن کریم آمده است، که شعرا دروغگویانند.
·        سیمین بهبهانی اما بیشتر وارونه اندیش و وارونه بین و وارونه نما ست، تا دروغگو.
·        چون در جامعه اجامر در سطوح ملی و بین المللی از دیرباز نه «آدم ها»، بلکه حوا ها می آیند و گاهی در زندگی آدم ها می مانند و گاهی در خاطره های شان.
·        درست به همین دلیل، به همراه حوا، جهیزیه ای هم به هر مصیبتی و با هر ذلتی تهیه و روانه خانه آدم داماد می شود.
·        حوا دست خالی به خانه آدم نمی رود.

سؤال ولی این است که چرا سیمین بهبهان این مسئله را وارونه نمودار می سازد؟

1
«ﺁﺩﻣﻬﺎ» ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ.
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ، ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺕ.

·        دلیل این وارونه اندیشی و وارونه بینی و وارونه نمائی شاید جایگاه اجتماعی ممتاز خود شاعر باشد.
·        اگر حوا احیانا به اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و یا بورژوازی تعلق داشته باشد، در آن صورت می تواند در قصر فئودالی و یا بورژوائی خویش بنشیند و آدم ها بیایند و وارد زندگی اش شوند.
·        پس از مدتی که شکمی از عزا در آوردند، بروند و خاطره ای از خود برای حوا به میراث نهند یا مثل کنه به میزبان چاق و چله و دست و دلباز بچسبند و بمانند تا ضمنا هنرمند گردند.

2
«ﺁﺩﻣﻬﺎ» ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ.
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ، ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺕ.

·        کوته اندیشی شاعر در این بند شعر، ضمنا این است که تداوم و شکست همبائی حوا و آدم را به اراده آدم محول می کند و حوا را تا حد هیچ و پوچ تنزل می دهد:
·        در فلسفه سیمین، فقط مرد است که به همبائی و همزیستی با زن و یا به طلاق و جدائی از او اراده می کند.
·        زن در این زمینه کاره ای نیست.

3
·        اگر سیمین از برج عاج خود لحظه ای پایین می آمد و با دو و یا سه ضعیفه گفتگوی مختصر و مفیدی می داشت، متوجه قضیه می شد.
·        ماندن و رفتن و برگشتن آدم ها، در اکثر موارد نه به اراده مطلق خود آنها، بلکه به اراده حوا ها صورت می گیرد.
·        حتی در صورت هنرمند بودن مرد و کنه واره چسبیدن به زن، نقش تعیین کننده از آن  زن است.
·        از سیمین نباید پنهان باشد، آدم ها از حوا ها به میزانی لذت و ریاضت به نصیب می برند که حوا ها حاضر و مایل به عرضه آن هستند.

4
·        در رابطه حوا با آدم دیالک تیک چرکین عجیبی به کار می افتد.
·        امدن و رفتن و برگشتن آدم ها بظاهر و فقط بظاهر به اراده آنها ست.
·        ایکاش نویسنده رئالیست جسوری در بیغوله عه «هورا» پیدا می شد و تجارب زنده اعضای بیغوله را جمعبندی می کرد.
·        حوا ها در بدترین حالات حتی دستخالی نیستند، بلکه تسلیحات سوهان خورده شگرفی در اختیار دارند و می توانند دمار از روزگار آدم ها در آورند و در می آورند.

5
«ﺁﺩﻣﻬﺎ» ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ.
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ، ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﮔﺎﻫﻲ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﺕ.

·        سیمین اگر با وکیلی سر سخن باز می کرد با شعار سنتی زنان بیغوله عه هورا آشنا می شد:

مالم، حلال ـ جانم، آزاد.

·        این شعار زنان است که ترک شوهر می کنند و از جهیزیه و کابین و چه بسا حتی از فرزندانی که خود زاییده اند و پرورش داده اند، صرفنظر می کنند.
·        برای تصحیح انعکاس وارونه سیمین بهبهان، باید آن را وارونه کرد:

حوا ها می آیند
گاهی در زندگی، آدم ها می مانند
گاهی در خاطرات شان.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر