پروفسور
دکتر هورست هولتسر
فصل
هشتم
علوم
اجتماعی / جامعه شناسی
برگردان
شین میم شین
فصل
هشتم
بخش
پنجم
ایده
ئولوژیزه کردن کاپیتالیسم
ماکس
وبر
پیشکش
به
عبدالحسین
نوشین
(1285
ـ 1350)
38
·
«شرایط» فوق الذکر در قاموس ماکس وبر، نقاط
اوج اند که در رأس توسعه و تکامل جامعه گرد می آیند تا «اقتصاد کاپیتالیستی و دولت
مدرن» متکی بر عوامل زیر را با «استفاده از انسان ها و توانائی های آنها با شیوه
های زیست عملی راسیونال معین » امکان پذیر سازند:
الف
·
«اقتصاد کاپیتالیستی و دولت مدرن» متکی بر
اداره راسیونال جامعه را
ب
·
متکی بر اقتصاد و تکنیک راسیونال
را
ت
·
متکی بر حقوق راسیونال را
پ
·
«اقتصاد کاپیتالیستی و دولت مدرن» زیور یافته
و مزین به هنر راسیونال را
·
(هابرمس، «تئوری های کومونیکاتیو (مبتنی بر
تبادل نظر) عمل»، ص 226
·
ماکس وبر، «اتیک پروتستانی»، ص 20)
39
·
«اقتصاد کاپیتالیستی» و «دولت مدرن» در قاموس
ماکس وبر، مکمل یکدیگرند و به تحکیم یکدیگر می پردازند.
40
·
هسته «اقتصاد کاپیتالیستی» را
کارخانجات و شرکت های کاپیتالیستی تشکیل
می دهند و تعیین کننده آنها عوامل زیرند:
الف
·
جدائی بودجه خانه (شخصی) از بودجه کارخانه
ب
·
حسابداری (محاسبه سرمایه)
ت
·
سمتگیری در جهت بازار کالا، بازار سرمایه
(بازار مالی)، بازار کار
پ
·
استفاده از نیروهای کار بلحاظ صوری
(فرمال)، «آزاد»
ث
·
استفاده از معارف علمی
41
·
هسته دستگاه دولت راسیونال را نهادهای
دولتی تشکیل می دهند که بر عناصر زیر مبتنی اند:
الف
·
بر سیستم مرکزی (سانترالیزه گشته)
مالیاتی
ب
·
بر دستگاه نظامی هر لحظه گوش به
زنگ
ت
·
بر انحصاریت سیستم حقوقی و اعمال
زور (قانونی)
پ
·
بر اداره بطور بروکراتیک سازمان
یافته ی متشکل از کارمندان متخصص
·
(بندیکس، «آثار ماکس وبر»، 1964، ص 321)
42
·
حقوق فرمال وضع شده به عنوان ساز و
برگ (مدیوم) برای سازماندهی عناصر زیر
بکار می رود:
الف
·
برای سازماندهی اقتصاد کاپیتالیستی
ب
·
برای سازماندهی دولت مدرن
ت
·
برای سازماندهی روابط میان آندو
·
(ماکس وبر، «مقولات سوسیولوژیکی اصلی اقتصاد
ورزی و کیفیات فرمال حقوق مدرن» در ماکس وبر، «اقتصاد و جامعه» نیمه جلد اول، ص 43،
ص 644
·
ماکس وبر، «اقتصاد و جامعه»، نیمه جلد
دوم، ص 1034)
43
·
«اقتصاد کاپیتالیستی»، «دولت مدرن» و حقوق
فرمال اما بنظر ماکس وبر نه فقط بیانگر
ماهوی راسیونالیته غربی اند، بلکه ضمنا حاوی چیزهای بیشتری اند.
44
·
از آنجا که ماکس وبر، کاپیتالیسم
را مرحله پایانی به اصطلاح «تکاملی ـ منطقی» راسیونالیزاسیون غربی می داند و این راسیونالیراسیون
را به همان سان، به مثابه روند غربی ئی تلقی می کند و کلا آن را غربمحوربینانه، ضامن
رونق تمام ارضی «فرهنگ بشری» یونیورسال محسوب می دارد، کاپیتالیسم و «تمییز» آن را
نیز به مثابه عالی ترین مرحله همان « فرهنگ بشری» قلمداد می کند.
·
(هابرمس، «تئوری های کومونیکاتیو
عمل»، ص 282
·
اشلوختر، «توسعه راسیونالیسم غربی»،
1979، ص 36)
45
·
ماکس وبر، بارها و بارها تأکید ورزیده
که سوسیالیسم به مثابه فرم اجتماعی، آلترناتیو کاپیتالیسم نیست.
·
سوسیالیسم بنظر ماکس وبر، عقبگرد محسوب
می شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر