جمعبندی از
مسعود بهبودی
یانیس ریتسوس
مترجم: فریدون فریاد
این بچه های ما
هنگامی که شفق چادرها را گلگون می کند
هنگامی که در پس سکوت
صدای نخستین شلیک ستاره ی شامگاهی به گوش می رسد
با پاهای باز بر سنگ می ایستند
مشت ها را درون جیب های شان گره می کنند و
برای احضار شامگاهی بالا می روند
و سایه ی خود را مثل شیر به بند کشیده ای از پی می کشند
شکر کن که دروغی سرهم بندی کنند و تحویلت دهند
و نه حقیقتی سهمگین
تا درد خویشتنت فراموشت شود.
1
زندگی در جهنم جامعه طبقاتی
به خودی خود
دشوار است.
2
هر کسی در منجلابی از تضادهای سهمگین
دست و پا می زند.
3
هر کس
به نوبه خود
ذلیل نیازمندی است.
4
دلیل تحویل مستمر و متقابل دروغ به همنوع
نشانه بارز همین ذلت مبتنی بر ناز و راز و نیاز است.
5
دروغ به این دلیل است که تو مقابله به مثل نکنی
و به وقت نیاز ناز نکنی.
6
و گرنه کسی زحمت اختراع دروغ
و تحویل آن به عنوان عذر
به خود نمی دهد.
7
هیچ توانگری «عذر به درگاه» گدائی نمی برد.
8
عذر نیز نشانه راز سرشته به شرم و نیاز است.
چرا و به چه دلیل؟
مگر مسلمان چه کم از مسیحی و یا یهودی دارد؟
1
هر مذهبی فی نفسه فرمی از شعور است.
2
معیار تعیین آدم ها نه مذهب آنها
بلکه خاستگاه و بویژه، پایگاه طبقاتی آنها ست.
3
اسلام بمراتب مترقی تر و علمی تر از یهودیت و مسیحیت و زرتشتیسم و بودیسم و غیره است.
4
محمد صدها بار واقع بین تر، انقلابی تر و علمی اندیش تر
از موسی و عیسی و زرتشت و بودا بوده است.
بحث علمی می کنیم
یا پرت و پلا تحویل یکدیگر می دهیم؟
1
برای چه از موضوع خارج می شویم؟
2
ضمنا مگر تعداد هوادار هر کس
معیار حقانیت او ست.
3
گالیله تنها بود و کلیسا میلیون ها هوادار داشت.
حق مگر با کلیسا بود؟
زمین نمی چرخید و مرکز کاینات بود؟
آدم ها جاهل زاده می شوند و بعد توسط نظام آموزش و پرورش احمق می شوند.
برتراند راسل
این ادعای راسل اولا تعمیم پذیر نیست:
چون نظام آموزشی ـ پرورشی انتزاعی وجود ندارد.
1
هژمونی (سرکردگی) فرهنگی
همه جا و همیشه
در انحصار طبقه حاکمه است.
2
اگر طبقه حاکمه ارتجاعی باشد، استحمار مردم صورت می گیرد.
3
در این مورد حق با راسل است.
4
اگر طبقه حاکمه انقلابی باشد،
روشنگری علمی و انقلابی خلق صورت می گیرد.
5
این ادعای راسل بلحاظ تجربی هم غلط است.
6
چون اگر چنین بود، خود راسل می بایستی جزو احمق ها باشد و محق به ابراز نظر نباشد.
7
ثالثا شعور اجتماعی پدیده ای طبقاتی است
و افسارش به دست پایگاه طبقاتی افراد است.
8
درست به همین دلیل
راسل علیرغم وقوف به ریاضیات
در برهوت پوزیتیویسم سرگردان بوده است
و نظراتش در خارج از حوزه ریاضی
ارزش علمی نداشته اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر