ویرایش
و تحلیل از
فریدون
ابراهیمی
سوره بقره
آیه (٦٨)
قَالُوا
ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا هِيَ ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا
فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَٰلِكَ ۖ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ
گفتند:
«(پس)
از خداى خود بخواه كه براى ما روشن كند اين ماده گاو چگونه ماده گاوى باشد؟
موسی
گفت:
خداوند
مىفرمايد:
«ماده گاوى كه نه پير و از كار افتاده باشد و
نه بكر و جوان
بلكه ميان اين دو باشد.
آنچه
به شما دستور داده شده، (هر چه زودتر) انجام دهيد.»
·
مقتولی افتاده و خدا و پیامبر و
قوم بنی اسرائیل دنبال قاتل او می گردند.
·
این جور پدیده ها اصولا عادی اند.
·
غیر عادی حداقل دو نکته زیر است:
1
·
غیر عادی اولا این است که خدای
کذائی علم کل است و حتی می داند که هزار سال بعد چه حادثه ای رخ خواهد داد.
·
یعنی افشای نام قاتل مورد نظر
برایش کار دشواری نیست.
·
درست در همین جا، دست خدا و پیامبر
و ادیان آسمانی رو می شود.
·
هر کس که ذره ای مغز اندیشنده در
سر داشته باشد، می پرسد که پس علم غیب خدای کذائی کجا ست؟
·
چرا نام قاتل را اعلام نمی کند تا
به مجازات عمل خویش رسد؟
2
·
غیر عادی ثانیا این است که بدون
اراده و فرمان خدای کذائی حتی برگی از درختی پایین نمی افتد، چه رسد به قتل انسانی.
·
بنا بر این جزم الهی، قاتل اصلی و
مسبب همه رخدادهای مثبت و منفی، مفید و مضر ـ در تحلیل نهائی ـ خود خدا ست و قاتل
اصلی اسباب مادی برای اجرای مشیت الهی است.
·
مأمور است و معذور.
·
دم دیگر خروس در همین جا بیرون می زند.
3
«ماده
گاوى كه نه پير و از كار افتاده باشد و نه بكر و جوان
بلكه ميان اين دو باشد.
آنچه
به شما دستور داده شده، (هر چه زودتر) انجام دهيد.»
·
خدا اما خود را به کوچه علی چپ می
زند و کشتن گاو ماده ای را که نه پیر باشد و نه جوان، توصیه می کند تا گوشتش را به
مقتول زنند، زنده شود و قاتل خود را معرفی کند.
4
سوره بقره
آیه (٦٩)
قَالُوا
ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ
صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ
گفتند:
«از
پروردگار خود بخواه كه براى ما روشن سازد رنگ آن چگونه باشد؟
«گفت:
خداوند
مى گويد:
«گاوى
باشد زرد يكدست، كه رنگ آن، بينندگان را شاد و مسرور سازد.»
·
سن و سال گاو که روشن شد، نوبت به
رنگ آن رسید.
5
سوره بقره
آیه (٧٠)
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنَا
مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللَّهُ
لَمُهْتَدُونَ
گفتند:
«از خدايت بخواه براى ما روشن كند كه چگونه گاوى
بايد باشد؟
زيرا
اين گاو براى ما مبهم شده
و اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد!»
·
منطق تق و لق الهی به همین می
گویند.
·
گاو ماده میانسال با رنگ زرد یکدست،
روشن تر از آفتاب است.
·
دلیل ابهام گاو کدام است؟
6
سوره بقره
آیه (٧١)
قَالَ
إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي
الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَا شِيَةَ فِيهَا ۚ قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ ۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا
يَفْعَلُونَ
گفت:
خداوند مى فرمايد:
«گاوى
باشد كه نه براى شخم زدن رام شده
و نه براى آبكشى به زراعت
از هر عيبى بری باشد
و حتى هيچ گونه رنگ ديگرى در آن نباشد.»
گفتند:
«الان
حق مطلب را آوردى!»
سپس
(چنان گاوى را پيدا كردند و) آن را سر بريدند
ولى مايل نبودند اين كار را انجام دهند.
·
خیلی خوب.
·
بعد چی شد؟
7
سوره بقره
آیه (٧٢)
وَإِذْ
قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ
و
(به ياد آوريد) هنگامى را كه فردى را به قتل رسانديد
سپس درباره (قاتل) او به نزاع پرداختيد
و خداوند آنچه را مخفى مى داشتيد، آشكار
مىسازد.
·
پس مقتول زنده شده و نام قاتل خود
را افشا کرده است.
·
چون در غیر این صورت، نتیجه گیری
نهائی و صدور هشدار منطقی نمی نمود.
8
سوره بقره
آیه (٧٣)
فَقُلْنَا
اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا ۚ كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللَّهُ
الْمَوْتَىٰ وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
سپس
گفتيم:
«قسمتى
از گاو را به مقتول بزنيد!
(تا زنده شود، و قاتل را معرفى كند.)
خداوند
اين گونه مردگان را زنده مىكند
و آيات خود را به شما نشان مىدهد
شايد سر عقل بیایید!»
·
چه می شد اگر خدا اسم قاتل را
مستقیما اعلام می کرد تا مردم پس از کلی
مصیبت گاو ماده زرد یکدستی را پیدا نکنند و گوساله ای را یتیم نسازند؟
·
خدا حتما باید قتلی را با قتل
دیگری توضیح دهد؟
9
·
منطق الهی آدمی را به یاد آمبولانس
های تهران می اندازد که برای حمل بیماری به بیمارستان، چند نفر را زیر می گرفتند و
چه بسا به گورستان می فرستادند.
10
سوره بقره
آیه (٧٤)
ثُمَّ
قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ
قَسْوَةً
ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا
يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ
فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ
خَشْيَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا
تَعْمَلُونَ
سپس
دل هاى شما بعد از اين واقعه سخت شد
همچون
سنگ، يا سخت تر!
چرا
كه پاره اى از سنگ ها مى شكافد و از آن نهرها جارى مىشود
و پاره اى از آنها شكاف برمى دارد و آب از آن
تراوش مى كند
و پاره اى از خوف خدا (از فراز كوه) به زير مىافتد
و
خداوند از اعمال شما غافل نيست.
·
هنر نزد قرآنیان است و بس.
·
خدا در این آیه دل بنی اسرائیل را
با سنگ مقایسه می کند.
·
سنگ البته خدا ترس تر از دل بنی
اسرائیل است.
·
سنگ شکاف برمی دارد و از شکاف آن آب
بیرون می زند و یا از فراز کوه به قهقرای دره می افتند.
·
دل بنی اسرائیل اما سخت تر از سنگ
است.
·
نتیجه حاصل از این مقایسه خیلی
خیلی مهم، این است که خدا از اعمال بنی اسرائیل غافل نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر