۱۳۹۳ بهمن ۲, پنجشنبه

تأملاتی در تأملات فروغ اسدپور (۹)

چرخش فرهنگی ژیژک 
فروغ اسدپور 
سرچشمه:
صفحه فیسبوک فروغ اسدپور
مسعود بهبودی

اینجا در رابطه با تحلیل این واقعه،
ضمن محکوم کردن این ترور،
اتفاقا او می باید آموخته هایش حول اقتصاد سیاسی سرمایه داری
و شکاف عظیم بین شمال و جنوب،
و درهم تنیدگی این دو در شکل حضور پررنگ جنوب در گئتوها
و حضور شمال در جنگ های فرقه ای ـ مذهبی ـ قومی خاورمیانه و شمال آفریقا را بیان می کرد.

·        با دقتی اندک در این جمله فروغ اسدپور از چند و چون امام زاده ی «اقتصاد سیاسی سرمایه داری» پرده برمی افتد:
·        با دخیل بستن به این امام زاده، مفاهیم رهگشا برای تحلیل وضع جامعه و جهان به شرح زیر خواهند بود:


الف
شکاف عظیم بین شمال و جنوب

ب
و درهم تنیدگی این دو (شمال و جنوب) در شکل

حضور پررنگ جنوب در گئتوها

و حضور شمال در جنگ های فرقه ای ـ مذهبی ـ قومی خاورمیانه و شمال آفریقا  

·        حالا باید خرواری تخیل خلاق آورد و منظور فروغ اسدپور را از این رهنمود گرهگشا به ژیژک فلک زده دریافت.

1

·        مفاهیم هر کس شناسنامه جهان بینی او را تشکیل می دهند.

·        جلال آل احمد به مثابه نماینده ایده ئولوژیکی فئودالیسم و روحانیت و فاشیسم هم برای «تحلیل» جامعه و جهان از در عقب، به ضریح مفاهیم جغرافیائی ـ فئودالی از قبیل شرق و غرب چنگ می زد و ضمنا همان مفاهیم آباء و اجدادی اش را تحریف می کرد و حتی منشاء آنها را انکار می نمود.

·        چه می توانست بکند؟

2

·        مفاهیم شمال و جنوب فروغ اسدپور نیز از گنجینه مفهومی طبقه حاکمه خردستیز و عوامفریب به خدمت گرفته شده اند.
·        هم مدرن و مد روزند و هم خوشایند به مذاق روشنفکریت همه فن حریف وطنی اند.

·        یکی از هواداران فروغ اسدپور به ما ایراد گرفته بود که چرا واژه «بورژوازی» را بر زبان رانده ایم.
·        چون واژه «بورژوازی» دیگر مدرن و مد روز نیست.


3 
شکاف عظیم بین شمال و جنوب،
و درهم تنیدگی این دو در شکل حضور پررنگ جنوب در گئتوها
و حضور شمال در جنگ های فرقه ای ـ مذهبی ـ قومی خاورمیانه و شمال آفریقا را بیان می کرد.

·        این جمله بندی فروغ اسدپور، فی نفسه بسیار تق و لق است و درک منظور او بسیار دشوار:
·        بزعم فروغ اسدپور جهان ظاهرا  سابقا وحدتمند و یکپارچه دو شقه شده است و دره عمیقی میان شمال جهان و جنوب آن پدید آمده است.

·        ژیژک بزعم فروغ اسدپور می بایستی ترور کاریکاتوریست های فرانسه را با مقولات شمال و جنوب و شکاف عظیم فی مابین تحلیل کند.

·        چرا و به چه دلیل؟


4
شکاف عظیم بین شمال و جنوب،

و درهم تنیدگی این دو در شکل حضور پررنگ جنوب در گئتوها

و حضور شمال در جنگ های فرقه ای ـ مذهبی ـ قومی خاورمیانه و شمال آفریقا را بیان می کرد.

·        ظاهرا به این دلیل که شمال و جنوب با شکاف عظیم ضمنا در هم تنیده اند.
·        چون جنوب کذائی بزعم فروغ اسدپور در گتوها حضور پر رنگ دارد و شمال کذائی در جنگ های فرقه ای ـ مذهبی ـ قومی خاورمیانه و شمال افریقا.

5
·        یا للعجب!
·        این دیگر چه نوعی از استدلال منطقی است؟
·        حضور پر رنگ یکی در گتوها و دیگری در جنگ های آسیا وافریقا چگونه و به چه طریق و ترفند می تواند به انسجام و درهم تنیدگی آندو منجر شود؟
·        ضمنا چگونه می توان در فرم دو چیز متفاوت حضور پر رنگ داشت و ضمنا درهم تنید؟
·        پس محتوای آندو چیز چی می شود؟

6
·        درک منظور فروغ اسدپور در هر صورت آسان نیست.

·        فروغ اسدپور احتمالا یکی دیگر از ترفندهای تئوریکی ـ تحلیلی طبقه حاکمه امپریالیستی را به کار می بندد تا خواننده مطالب خود را گیج و سر در گم کند.

·        این ترفند دیرآشنا استه تیزاسیون نام دارد.


7

شکاف عظیم بین شمال و جنوب،

و درهم تنیدگی این دو در شکل حضور پررنگ جنوب در گئتوها

و حضور شمال در جنگ های فرقه ای ـ مذهبی ـ قومی خاورمیانه و شمال آفریقا را بیان می کرد.

·        اگر کسی تخیل خلاق داشته باشد، شاید این جمله فروغ را بدان معنی تفسیر کند که دلیل ترور کاریکاتورکش های فرانسوی، شرکت امپریالیسم در جنگ های مذهبی آسیا و افریقا و گتونشینی خوارج در حواشی متروپول ها ست.

·        البته کسی لازم نیست از فروغ اسدپور دلیلی برای ادعای خویش طلب کند.

·        چون دلیل روشنی وجود ندارد.
·        ولی مغلطه می توان کرد و همه چیز هستی را بطور سوبژکتیو می توان به یکدیگر ربط داد.

·        و گرنه تحریک و تشدید تضادهای مختلف از دینی تا قومی و نژادی و ملی و شرکت در کارزارهای ملی و مذهبی و نژادی و غیره تازگی ندارند.
·        درد خود فروغ فقر فلسفه است.

8
·        حریف طنازی می گفت:
·        از واکنش کلکتیو سران دول امپریالیستی به ترور چند نفر از کاریکاتورکش های فرانسوی در پاریس احتمال آن می رود که همین ترور از سوی خود طبقه حاکمه سازمان داده شده باشد.

·        در ترور همین القاعده در مادرید بیش از دویست برابر این ترور اخیر آدم کشته شد.
·        ولی از حضور پر رنگ اجامر امپریالیستی در مادرید خبری نبود.

9
·        اینکه هنوز چیزی نیست.
·        به بهانه همین ترور، تشکیل سازمان اطلاعاتی تمام اروپائی و ورود ارتش به کوچه و خیابان و کنترل شدیدتر و عمیقتر جهنم جامعه تدارک دیده می شود.

10

·        حریف دیگری بر آن بود که این ترور شاید دسیسه کنسرن مدفوعاتی مربوطه باشد.

·        یعنی چیزی از جنس مرگ ناگهانی الویس پرسلی ـ خواننده مشهور امریکائی ـ باشد که محبوبیت او را صد برابر کرد و فروش ترانه های او را هزار برابر.

·        کس در این واویلا چه می داند.
·        کاریکاتور نامه ای که چند صد نفر بیشتر مشتری نداشت، در مدت کوتاهی محبوبیت تیراژه ای (رنگین کمانی) را  کسب کرد و تیرازش به صدها هزار رسید.

·        آن سان که شمال و جنوب فرانسه حسابی در هم تنیدند و جدا کردن شان محال است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر