پروفسور
دکتر الفرد کوزینگ
برگردان شین
میم شین
4
تئوری
حقیقت ماتریالیسم دیالک تیکی
ادامه
25
·
ظاهرا تعالیم مربوط به حقیقت مطلق و نسبی درعرصه ریاضیات
و منطق قابل استفاده نیستند.
·
اما علیرغم آن قوانین ریاضی نیز به این طریق نسبی می
شوند که معنی معین دقیق خود را تنها در
چارچوب سیستم معینی دارند.
·
مثلا قانون «از دو نقطه، خطی تشکیل می یابد» در هندسه
هذلولی معنی
دیگری دارد تا در هندسه اقلیدسی.
·
مراجعه کنید به به سیستم در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
26
·
منطق مدرن نشان می دهد که مفهوم ساده لوحانه سرهم بندی
شده ی حقیقت می تواند به آنتی نومی منجر شود.
·
(تارسکی، «مفهوم حقیقت در زبان صوری شده»)
·
مراجعه کنید به به آنتی نوم در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
27
·
ظاهرا تعریف ارسطوئی
حقیقت تعریف بی خلل و صریحی است:
·
«(,p’)
زمانی دقیقا حقیقی است که (p)
حقیقی باشد!»
·
مثلا حکم «زمین یک سیاره است» وقتی دقیقا حقیقی است که
زمین یک سیاره باشد.
·
باید توجه داشت که اینجا ( p) دو بار مطرح می شود:
الف
·
,p’
حاکی از یک جمله است (ادعا ست. مترجم):
·
(مثلا «زمین یک سیاره
است»)
ب
·
(p) حاکی از یک واقعیت امر
است.
28
·
این تفاوت گذاری در تفکیک ابژکتزبانی و متا زبانی نقش
بزرگی بازی می کند.
·
مراجعه کنید به به اوبژکتزبان، متازبان در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
29
·
اگر (p) یک جمله حکمی باشد، پس می توان
بر اساس تعریف فوق الذکر یک آنتی نوم بوجود آورد که با آنتی نوم «دروغگو» خویشاوند
است.
·
مراجعه کنید به به آنتی نوم در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
30
·
ولی اگر (p) بمثابه جمله حکمی در چارچوب زبان
های صوری شده (یعنی نه در زبان محاوره ای) معینی مطرح باشد، می توان از این آنتی
نوم اجتناب کرد.
31
·
از دیدگاه ماتریالیسم دیالک تیکی، حقیقت نباید شامل حال فرم
های زبانی (یعنی جمله حکمی) بلکه باید تنها شامل حال آن چیزی باشد که مورد نظر است.
·
(چیزی که حکم در باره اش
صادر می شود.)
32
·
هر حکمی اگرچه در قالب جمله حکمی بیان می شود (زبان بنظر
مارکس واقعیت اندیشه است) ولی با آن یکی نیست.
33
·
احکام عبارتند از طبقات تجریدی (انتزاعی) جملات حکمی هم معنی.
34
·
با این برداشت هم آنتی نوم فوق الذکر از بین می رود و هم
نسبی کردن حقیقت.
·
نسبی کردن حقیقت، که در موارد دیگر به سبب امکان در نظر
گرفتن سیستم های زبانی متفاوت صورت می گیرد.
35
·
تعریف تارسکی نیز حقیقت
زبان محاوره ای را از آنتی نوم مبرا می سازد، اگر ( p) نه یک جمله حکمی، بلکه
یک حکم تصور شود.
·
(تارسکی، «مفهوم حقیقت در زبان
صوری شده»)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر