رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (2)

 

میم حجری 

سید علی صالحی 
اشتباه می‌کنند بعضی‌ها

که اشتباه نمی‌کنند! 
بايد راه افتاد، 
مثل رودها که بعضی به دريا می‌رسند
بعضی هم به دريا نمی‌رسند.
رفتن، هيچ ربطی به رسيدن ندارد!

·        عجب!

1

·        پس دو دو تا چهارتائی وجود ندارد.

·        پس حقیقت عینی ئی وجود ندارد.

·        همه از دم اشتباه می کنند.

2

·        سؤال اما این است که چرا خود حریفان از نیچه ها و نیچه واره های مرده تا نیچه ها و نیچه واره های زنده  اشتباه نمی کنند و مرتب پند و اندرز و رهنمود می دهند؟

3

·        مثل رودها باید رفت، به دنبال هر خری، بی تأملی حتی.

·        شاید به دریائی رسید، شاید هم از لجنزاری سر در آورد.

·        مهم رفتن است و نه پیش از رفتن، اندیشیدن!

4

اقبال لاهوری

 

·        مهم موج واره بودن (اقبال لاهوری) و سر بر صخره کوبیدن است و نه تعیین پیشاپیش هدف، شناخت راه و پرهیز از بر خورد به صخره و سنگ ویرانگر

5

·        مهم آرامش خود را عدم خود دانستن است (اقبال لاهوری) و نه رعایت دیالک تیک حرکت و سکون و نه تعیین پیشاپیش مقصد و آماج!

6

·        خیلی ها همین پندها و اندرزهای زعمای فاشیسم و ایراسیونالیستم (خردستیزی)  را جامه عمل پوشانده اند و می پوشانند:

الف

·        در جنگ های جهانی اول و دوم

ب

·        در حمله به یوگوسلاوی و عراق و لیبی و سومالی و افغانستان و سوریه و الی اخر.

ت

·        در آوانتوریسم های راست و چپ!

پ

·        در چریکیسم، فوندامنتالیسم، آئین شهادت

7

·        نتیجه کار اما جهانی ویرانه بوده با دهها میلیون کشته و صدها هزار مجروح و علیل و آواره و بی پناه و بی سرپناه!

8

·        خردستیزی همین است، دیگر.

·        خردستیزی خویشاوند دیرین خرابکاری و خر وارگی است.

حریف 
به راه بادیه رفتن به از نشستنِ باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم. 
(سعدی) 
درست همانطور که فقط با به آب زدن می توان شناکردن را فرا گرفت؛
از ترسِ اشتباه کردن نباید به انفعال روی آورد. 
املای ننوشته غلط ندارد.

·        در خیلی از دعاوی هسته رنگ پریده ای از حقیقت یافت می شود.

1

·        درست به همین دلیل است که هر دروغ هر عوام فریبی با گذشت زمان مقبول می افتد و چه بسا حتی مقبولیت عام کسب می کند و توده گیر می شود.

2

·        آره به قدر وسع خویش کوشیدن و دل به دریا زدن خوب  است، ولی نه کافی است و نه بدون تدارک فکری و مادی قابل توصیه است.

3

·        کار اصولا باید از کله بگذرد.

·        کار باید پیش اندیشیده باشد، سنجیده باشد.

·        و گرنه کار محسوب نمی شود. 

4

·        و گرنه چنین کرد و کاری می تواند حتی به خرابکاری بدل شود، به آنارشی، خودستیزی و جامعه ستیزی.

5

·        رعایت دیالک تیک عینی هستی الزامی است:

6

·        دیالک تیک اندیشه و عمل (پراتیک و تئوری) یکی از این دیالک تیک های صرفنظرناپذیر عینی است.  

پایان