۱۳۹۲ شهریور ۲۷, چهارشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (13)



سرچشمه :
صفحه فیس بوک پیرایه یغمائی  

پرسش و پاسخ معلم و شاگرد :
معلم :  وقتی بزرگ بشی چه می کنی ؟
شاگرد: عروسی!
معلم: نه، منظورم اینه که چكاره میشی ؟
شاگرد: داماد!
معلم : ببین، منظورم اینه وقتی بزرگ بشی چی کار می کنی؟
شاگرد: زن می گیرم!
معلم: احمق، وقتی بزرگ بشی، برای پدر و مادرت چه می کنی؟
شاگرد: عروس می ارم!
معلم: لعنتی ، پدر و مادرت در آینده از تو چی میخوان؟
شاگرد : نوه !  



میم حجری

·        این پرسش و پاسخ میان معلم و شاگرد انعکاس استه تیکی و تیپیکی (نمونه واره) روانشناسی جامعه و جهان مفلوج ما ست.
·        جامعه و جهانی بشدت بیمار و بغایت عقب مانده ویا عقب رانده.
·        محتوای تفکر همین پرسش و پاسخ را می توان در ذره به ذره و سلول به سلول ارگانیسم و اندام جامعه و جهان با تأسفی عصب سوز به تماشا نشست و از ته دل بی سر و صدا و بی قطره ای اشک، زار زار گریست.
·        آنچه ساده می نماید و لبخندی بر لب خواننده می نشاند، فاجعه ای مهیب است که جامعه و جهان را به جهنمی بدل می سازد.  
·        ما همین پرسش و پاسخ را مورد تأمل قرار می دهیم تا اگر خواننده ای پیدا شد، استنباطات ما را تصحیح و یا تدقیق و یا حتی نقد و نفی و رد شوند:

1

·        در نگاه سطحی به این پرسش و پاسخ ـ حتی ـ می توان دریافت که مردم این «جامعه جهنم واره» تا درجه جانوران سقوط کرده است.
·        چون اگر همین سؤالات ساده معلم را جلوی نباتی، حشره ای و یا جانوری بگذاری، با زبان بی زبانی همین جواب های شاگرد بخت برگشته مدرسه را دریافت خواهی کرد:
·        هدف الاهداف نیای نباتی و حشره ای و حیوانی ما هم همین بوده است:
·        جفتگیری ـ تکثیر ـ تداوم نوع.

2

·        آنچه در رابطه با نباتات، حشرات و حیوانات هدف و آماج ماکسمیمال و حداکثر بوده و است، در رابطه با انسان ها هدف و آماج مینیمال و حداقل و اولیه محسوب می شود.

·        چون برای کسب توان جفتگیری و تولید مثل لیاقت انسانی خاصی الزامی نیست.

·        درست به همین دلیل، هدف الاهداف گشتن جفتگیری و تولید مثل و یا سکس در جوامع امپریالیستی فاجعه است، اگرچه کمترین تردیدی در ضرورت تولید مثل و تکثیر و حفظ نوع و بازتولید نسل و جامعه و جهان وجود ندارد.  

3


·        مطلق و هدف الاهداف گشتن ازدواج کذائی و سکس از خلأ خطیری در کله اعضای جامعه خبر می دهد.
·        از بحران ارزشی و فکری و فرهنگی عمیق و فراگیر خبر می دهد.
·        چون فکر و ذکر اصلی فقط کسانی می تواند جفتگیری و تولید مثل و سکس باشد، که تا درجه نبات و جانور و حتی نازلتر از آنها سقوط کنند و غیر از نیاز غریزی و طبیعی «خدا دادی و مادر زادی» چیزی در کله و چنته نداشته باشند.

·        اما چرا و به چه دلیل چنین سقوطی صورت گرفته است؟  

4

·        شاید علت این سقوط فکری و فرهنگی در جامعه ما سیطره چند هزارساله فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی فئودالی و بنده داری باشد که لگامش بدست روحانیت و تئولوژی (فقه، شریعت) عهد عتیق بوده است.

·        آنچه در صدر اسلام در مقایسه با توحش و بربریت حاکم مترقی بوده، دیری است که در پله های توسعه و تکامل بعدی جامعه به مانعی جدی و فرساینده بدل شده است.

·        فکرش را هم نمی توان کرد که در اوایل دهه دوم قرن بیست و یکم در کشوری، دیده شدن موئی، روئی، چشم و ابروئی و در جهانی، بزرگی و کوچکی قد و آلات تناسلی و زیبائی صورت و غیره به مسئلة المسائل تمام اجتماعی و تمام ارضی ارتقا یابد و  میلیون ها دلار از ثروت شخصی و ملی صرف مبارزه با بی حجابی، بد حجابی و نوع پوشش و جراحی بینی و سینه و آلات تناسلی و غیره گردد.  

·        آدم حتی از شنیدن «استدلالات» زعمای ملی و بین المللی قوم دچار وحشتی سرشته به شرم می شود، چه برسد به شنیدن و خدا نکرده دین کرد و کار حضرات.

5

·        شاید علت ایدئالیزاسیون حوایج غریزی (اعتلای حوایج غریزی به عرش اعلی) در سطوح ملی و در مقیاس بین المللی محتوای عوام فریبانه و سیاسی داشته باشد:
·        اول ایدئولوژی عهد عتیق را (مثلا اسلام ناب محمدی را، نیچه ئیسم و ایراسیونالیسم و نیهلیسم و غیره را)  به خورد خلایق می دهند، بعد همان ارزش ها، هنجارها، ایدئال ها و معیارهای ارزشگذاری را به درجه ارزش ها، هنجارها و ایدئال ها و معیارهای ارزشگذاری عام و یونیورسال ارتقا می دهند و برای جامه عمل پوشاندن مطلق به آنها جامعه و جهان را به جهنم بدل می کنند.

·        هدف اصلی حفظ و تحکیم حاکمیت طبقه حاکمه است.
·        این تشبثات ایدئولوژیکی همه از دم وسیله اند.
·        چه بسا حتی بهانه اند.

·        حریفی می گفت:
·        قبل از پیروزی ضد انقلاب (سفید)  فوندامنتالیستی از یکی از حضرات سیاسی ـ مذهبی پرسیدم که تبلیغ شورانگیز و دیوانه وار قرآن و شریعت و خرافه آنهم در اواخر قرن بیستم گرایشی ارتجاعی نیست.

·        طرف جواب داده بود که اسلام بهترین وسیله برای بسیج مردم مذهبی و عمدتا بی سواد کشور است.  

6

·        علت دیگر ایدئالیزاسیون غریزه را باید در دیالک تیک غریزه و عقل جست.

·        برای گرم نگه داشتن تنور خردستیزی، بهترین راه تقویت غریزه است.

·        غریزه تنها نیروی قدر قدرتی است که بهتر از هزاران آیه و آیت الله، فیلسوف و متفکر می تواند خانه خرد را از بیخ و بن خراب کند و خرد اندیشنده را یا تار و مار و یا در بهترین حالت خانه نشین سازد.

7


·        غریزه ضمنا اشباع ناپذیر است.
·        غریزه اژدهائی مهیب است که سیری سرش نمی شود.

·        به همین دلیل است که در همه مکاتب فلسفی متعلق به همه طبقات اجتماعی واپسین (فلسفه بنده داری، فئودالی و بورژوائی واپسین) تجلیل غریزه (ایدئالیزاسیون سکس، غذا، و در رابطه با آندو توریسم، تجمل و غیره) و تحقیر عقل برجستگی خارق العاده ای کسب کرده است.   

8

·        این مسئله را امروزه بهتر از سابق می توان مورد بررسی تجربی حتی قرار داد:
·        فقط کافی است، زنی و یا مردی لخت شود و وسایل مربوط به تولید مثل را و فیلمی از عملیات جنسی را در اینترنت به تماشا بگذارد و در طرفة العینی میلیون ها لایک درو کند و چه بسا حتی میلیونر شود.

9

·        تخریب فکری و فرهنگی تمام ارضی (گلوبال) ببرکت همین غریزه مثلا جنسی صورت می گیرد.

·        میلیاردها ساعت از وقت ارجمند و بی جانشین بشریت صرف تماشای فیلم ها و عکس ها و گزارشات جنسی و خور و خواب و تجمل و غیره می شود.
·        عرصه ای از جامعه یافت نمی شود که ایروتیزه و پورنوفیزه نشده باشد.
·        امروزه اصلا نمی توان ورزش، موسیقی، هنر، فیلم و غیره در سینما، تلویزیون و یا انترنت تماشا کرد که حاوی عناصر جدی از سکسوئالیزاسیون و پورنوفیکاسیون نباشد.  

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر