۱۳۹۲ شهریور ۲۸, پنجشنبه

تحلیلی بر شعر «له له و تنفس» از سیاوش کسرائی (3)


تحلیلی از شین میم شین

سعدی
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار اند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری!

·        در سرزمین سیاوش چه بسا شاعرانی زیسته اند و می زیند که ناتوان از شنودن صداهائی از این دست اند.
·        فرق، تفاوت و چه بسا، تضاد سیاوش با گله شاعران گندنده در خویش، در امید لایزال سیاوش است که از جهان بینی ماتریالیستی ـ دیالک تیکی او سرچشمه می گیرد.

1
·         سیاوش شاعر امید لایزال است.
·        اما از امید تا امید فرسنگ ها فاصله است.

2

·        شعرای دیگری نیز هستند که چه بسا همسنگر سیاوش بوده اند و از امید دم زده اند و به امید خویش نازیده اند.

3

·        امید سیاوش اما امیدی رزمنده است، نه توسری خور و منفعل.
·        امید سیاوش امیدی بالنده است، بسان گیاهان، بسان نهالان.

4

·        شاعر در این بند شعر، تخمیر خاک را می شنود، نبض خلق را، تنفس دریای زنده را.
·        خلق بمثابه مقوله ای دشوار:
·        تضادمند چون دریا.
·        مهربان و هراسناک در آن واحد.
·        تجسم دیالک تیکی از مهر و قهر.

5

·        ناظم حکمت منظومه بلندی در این زمینه دارد که خلق ـ اگر اشتباه نکنیم ـ به مثابه تجسم دیالک تیک خدمت و خیانت مطرح می شود.

در زیر پاشنه هر در
در پشت هر مغز
من له له سگان مفتش را
ـ پی جوی و هرزه پوی ـ
احساس می کنم
حتی.

1

·        شاعر اما ـ بی کمترین شباهت به همگنان ـ به تئوری رهائی بخش مسلح است.
·        او هرگز کور و کودن و کوته بین نبوده است.

2

·        او حیات را در داربست دیالک تیکی اش می بیند، در ساختار تضادمندش.

3

·        او له له سگان مفتش را در زیر پاشنه هر در و حتی در پشت هر مغز احساس می کند، که کاری جز پی جوئی و هرزه پوئی ندارند:
·        کسانی که به علل مختلف، نان سفره خود را از سخن چینی و جاسوسی فراهم می آورند.
·       از طریق تدارک اسباب زجر و شکنجه و آزار طرفداران پیشرفت اجتماعی.

4

·        روشنگری همواره با اختناق در فرم های مختلف آن همراه است.

5

·        تلاش برای رهائی هرگز خالی از خطر و مخاطره، اسارت و سرکوب نبوده است.

6

·        آزادی تنها چیزی است که در زر ورق هدیه نمی گنجد.
·        آزادی را کسی تمی تواند به کسی هدیه و سوقات دهد و هرگز نمی دهد.
·        آزادی را باید در نبردی دشوار بدشواری بدست آورد و در نبردی دشوار بدشواری حفظ کرد، توسعه داد و استحکام بخشید.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر