۱۳۹۲ شهریور ۲۵, دوشنبه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (11)

تندیس تفتیش عقاید
عکس های توابین در اوائل دهه ۶۰
عکسها از خبرگزاری امپریالیستی بی بی سی     
سرچشمه :
صفحه فیس بوک صمد ارسی
میم حجری

·        تواب بودن را خدا شامل حال حتی شمر ذی الجوشن نکند.

1

·        محکوم نه تواب، بلکه نظامی است که تواب می سازد.

·        محکوم نه گالیله ها، بلکه نظام مبتنی بر تفتیش عقاید (انگیزیسیون) قرون وسطائی است که انسان ها را بر سر دو راهی تخریب مادی و یا معنوی قرار می دهد و در هر صورت نابود می سازد.

2

·        آدم، آدم است و توان مقاومت آدمی در زیر زجر و شکنجه ی جسمی و روحی حد و سرحدی دارد.

3

·        ایدئالیزه و مطلق کردن مقاومت در زیر شکنجه بدترین ستمی است که به مبارزان می توان روا داشت.

4

·        این همان تئوری به آتش کشیدن پل های پشت سر مبارزان از سوی صلاح الدین ها، فاشیست ها و فوندامنتالیست ها از بن لادن با خمینی است.

5

·        چیزها و پدیده ها و سیستم ها (انسان ها) را فقط در حالت طبیعی شان  می توان مورد ارزیابی عینی و رئالیستی قرار داد و نه در حالات استثنائی.

6

·        همان صخره ای که هیچ چیز در سرسختی و سماجت به گردش حتی نمی رسد، با انفجار آتشفشانی، گاز واره و حتی  اتم واره می شود.

7
·        حریفی می گفت:
·        45 روز زیر شکنجه مقاومت کردم و از صمیم قلب همچنان و هنوز سپاسگزار رئیس ساواک شهر و شکنجه گر خویشم که دست از سرم برداشت.

8

·        چون اگر یک روز دیگر شکنجه ام داده بودند، حتی ذره ای توان مقاومت برایم باقی نمانده بود و می شکستم.

9


·        در کشور ما از مبارزین، توانی در حد حداکثر مطلق می طلبند.
·        اصلا معلوم نیست که به چه حقی؟

10

·        کسانی که مادام العمر طرفدار باد بوده اند و هیچ کاری نکرده اند، بیشرمانه به انتقاد بیرحمانه از اعضای احزاب و سازمان ها و غیره چپ می پردازند و انگی نیست که به آنها نزنند.

11

·        به چرخش چشمی مبارز انقلابی بدبختی که نه دنیا دارد و نه آخرت، به خائنی استحاله می یابد.

12

·        ولی کسی که همیشه به فکر خویش بوده و کمترین اعتنائی به سرنوشت ملت و کشور نداشته، سربلند و سرافراز به زندگی ادامه می دهد.

13

·        بنظر ما باید به این بیرحمی در داوری پایان داده شود.

14

·        ایرادات و اشتباهات نظری و سپس عملی یکدیگر را بهتر است بطور عینی و رئالیستی تحلیل کنیم و یادآور شویم تا تکرار نشوند و از زحمات و خدمات یکدیگر قدر دانی کنیم.

15
·        شاید کسی که خائن می نامیم خر بوده است.

16

·        شاید اصلا پایگاه طبقاتی فئودالی، یا بورژوائی و یا خرده بورژوائی (به قول خود صمد) داشته است.

17

·        طبیعی است که هر عضو هر طبقه ـ بی اعتنا به ادعایش ـ دیر یا زود به اصل خویش برمی گردد و موضعگیری سیاسی درخور معینی از خود نشان می دهد.

18
·        خیانت و غیره معنی دیگری دارند.

19

·        طرف، فئودال زاده است و از روحانیت دفاع می کند.
·        روحانیتی که هم بلحاظ خاستگاه طبقاتی، هم بلحاظ پایگاه طبقاتی و هم بلحاظ ایدئولوژیکی نماینده کلاسیک فئودالیسم است.
·        اگر چنین کسی موضع دیگری بگیرد، استثناء خواهد بود.
·        با پوزش

پایان
·         

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر