سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
عشق را و درد
را
(خرداد 1367)
·
شبنم سحرندیده بود
·
گاه رفتنش نبود و رفت
·
شعله می نمود
·
پر کشید ـ خامشانه
ـ در نگاه ما
·
دود بود و رفت
·
زورقی سپید بود
·
سوی بحر بی
کرانه، در شبی چنین
·
بادبان گشود و
رفت
·
نازنین ما
·
عشق را و درد را
·
در تنی فشرده، آزمود
و رفت
پایان
مطمعنا الن مرثیه ای برای یک جریان سیاسی پویا نیست شاید ترک وطن ورفتن بتبعید ناخواسته عشق ودرد را لمس کرده ازموده رفته واین شعر وصفالحال شاعر عزیزی باشد که اورا میشناسیم
پاسخحذف