دانش تجربی
پروفسور دکترالفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین
·
دانش تجربی، مفهومی
فلسفی (و زبان محاوری ای) است که طرف مهم رابطه انسان با محیط زیست طبیعی و
اجتماعی اش را منعکس می کند.
1
·
باید
میان دانش تجربی بمثابه روند و دانش تجربی بمثابه نتیجه آن روند تفاوت قائل شد.
2
·
بنا بر
درک ماتریالیستی ـ دیالک تیکی دلیل نهائی هر دانش تجربی ئی، واقعیت عینی است که
انسان ها در پراتیک اجتماعی خویش بطرق مختلف از جمله ادراک، مشاهده و تغییر مادی
آن، بطور بیواسطه با آن تماس برقرار می کنند، آشنا می
شوند و تجربه اش می کنند.
3
·
پراتیک
اجتماعی باغچه ای است که دانش تجربی بر آن می روید، ولی نمی توان آن دو را یکسان
تلقی کرد، همانطور که نمی توان باغچه و گیاه را یکسان تلقی نمود.
4
·
ثمره
روند دانش تجربی (که همواره مشمول پراتیک می شود) دانش تجربی است که هنوز بطور نظری
(تئوریکی) حلاجی نشده است.
·
ولی پیش
شرط مهمی برای شناخت نظری (تئوریکی) محسوب می شود.
5
·
معارف (معرفت
ها، شناخت ها) تجربی حاصله از تجربه بیواسطه، حلقه واسط میان دانش تئوریکی و
پراتیک اند.
6
·
از این
رو ست که دانش تجربی در هر دو زمینه زیر نقش مهمی بازی می کند:
الف
·
هم در
فهم درست تئوری
ب
·
و هم در
کاربست درست تئوری در پراتیک.
7
·
مفهوم دانش
تجربی در ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی بطور یکجانبه محدود به ادراک حسی بود و لذا
مجزا از پراتیک اجتماعی بود.
·
از این
رو، دانش تجربی تنها بمثابه دانش تجربی فردی در نظر گرفته می شد.
8
·
ماتریالیسم
دیالک تیکی (برعکس ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی)، علاوه بر خصلت فردی دانش تجربی،
خصلت اجتماعی آن را نیز در نظر می گیرد و مفهوم دانش تجربی را هم بلحاظ محتوا وسعت
می بخشد و هم با در نظر گفتن آن بمثابه دانش تجربی بالنده ی بشریت، بلحاظ دامنه
گسترش می دهد.
9
·
بنظر انگلس «علوم طبیعی مدرن، قانون منشاء تجربی هر محتوای
فکری را چنان وسعت می بخشند که آن محدودیت و فرمولبندی سابق خود را دور می افکند.
10
·
علوم
طبیعی با برسمیت شناختن توارث خواص اکتسابی، سوبژکت دانش تجربی را از فرد به نوع منتقل
می کند.
11
·
افراد منفرد،
دیگر نباید حتما هر چیزی را شخصا تجربه کنند.
·
دانش
تجربی منفرد هر فرد می تواند تا درجه معینی بوسیله نتایج حاصل از تجارب نیاکان او
جایگزین شود.»
·
(کلیات
مارکس و انگلس، جلد 20، ص 529)
12
ریچارد آوناریوس
(1843 ـ 1896)
فیلسوف آلمانی
از نمایندگان
امپیریوکریتیسیسم
·
ایدئالیسم
ذهنی، دانش تجربی را با ادراک یکی می گیرد و آن را قاعدتا به مقوله مرکزی سیستم
های فلسفی خود تبدیل می کند.
·
(اوه ناریوس، « نقد دانش تجربی محض»)
الف
جورج برکلی (1685
ـ 1753)
اسقف، تئولوگ،
امپیریست و فیلسوف ایرلندی ـ انگلیسی
مؤسس ایدئالیسم
ذهنی
·
جورج برکلی دانش
تجربی را حتی بمثابه جریان روانی محض قلمداد می کند.
ب
دیوید هیوم (1711
ـ 1776)
فیلسوف، اقتصاددان
و تاریخدان
از نمایندگان
برجسته روشنگری انگلستان
از اقتصاددان ما
قبل اقتصاد کلاسیک
معلم کانت و از
دوستان و همفکران آدام اسمیث
·
دیوید هیوم
دانش تجربی را بهم پیوستن ایده ها بنا بر عادت می داند.
ت
ایمانوئل کانت (1724
ـ 1804)
برجسته ترین
نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
·
بنظر کانت، دانش تجربی با شناخت یکسان است.
·
دانش
تجربی شناخت مرکب است که تنها بوسیله فرم های تفهیم
تجسمی و مفاهیم اپریوریستی فهم که بکمک شان احساس ها مورد کند و کاو قرار
می گیرند تا به وحدت ترکیبی دست یابند، امکان پذیر می گردد.
پ
·
نئوکانتیانیسم با آغاز
از کانت و با اشاره به هیوم
و برکلی، دانش تجربی را بطور کلی خالق اشیا می نامد.
13
·
مفهوم «دانش
تجربی» مفهوم صریح و روشنی نیست:
الف
·
مفهوم «دانش
تجربی» هم استنتاجات ماتریالیستی را امکان پذیر می سازد.
ب
·
و هم استنتاجات
ایدئالیستی ـ ذهنی را.
14
·
از این
رو، مفهوم «دانش تجربی» را باید به زبان علمی در تعریف صریح و در خطوط جهان بینانه
واضح و روشن مورد استفاده قرار داد.
15
·
به قول
لنین، «درپشت کلمه دانش تجربی، بی تردید هم می تواند گرایش ماتریالیستی در فلسفه
نهفته باشد، هم گرایش ایدئالیستی و هم گرایش کانتی و
هیومی.
·
دانش
تجربی هم گرایش ماتریالیستی و هم گرایش ایدئالیستی در فلسفه را شامل می شود و در
هم آمیزی آنها را تضمین می کند.»
·
(کلیات
لنین، جلد 14، ص 143، 148)
مراجعه
کنید به پراتیک،
شناخت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر