۱۳۹۰ فروردین ۱, دوشنبه

فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم (2)

پروفسور ماتهویس کلاین
برگردان شین میم شین

بخش دوم
مراحل مختلف توسعه سوسیالیسم

• توسعه سوسیالیسم تا پیروزی کامل آن از مراحل مختلفی می گذرد.
• «اگر ما روند تاریخی از پیدایش عناصر سوسیالیسم در نظام ضد فاشیستی ـ دموکراتیک تا عصر حاضر را در نظر گیریم، آنگاه با دو مرحله توسعه مواجه می شویم:

مرحله اول
توسعه سوسیالیسم

• در مرحله اول از طرق زیر، بنبان های سوسیالیسم پبریزی می شوند:

1

• از طریق انتقال گام به گام وسایل تولید به دست خلق


2

• از طریق سازماندهی اقتصاد مبتنی بر برنامه

3

• از طریق توسعه تدریجی اتحادیه های تولید کشاورزی، اتحادیه های صنایع دستی و کارخانجات با سهام دولتی و فرم های سوسیالیستی تجارت

4

• از طریق اصلاحات مهم آموزشی.

*****

• این مرحله با پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی و با اجرای کامل سیستم قوانین اقتصادی سوسیالیسم به پایان می رسد.»


I
ضرورت گذار به انقلاب سوسیالیستی

• ضرورت گذار به انقلاب سوسیالیستی و ساختمان بنیان های سوسیالیسم از تضادهای بنیادی امپریالیسم سرچشمه می گیرد که به شرح زیر اند:

1

• تضاد خصلت اجتماعی نیروهای مولده با مناسبات تولیدی مبتنی بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید.

2

• تضاد تولید اجتماعی فراگیر با تصاحب خصوصی و بویژه انحصاری ـ کاپیتالیستی فراورده های تولیدی.

3

• تضادهای موجود میان سازماندهی آگاهانه و برنامه ریزی شده کار و تقسیم کار در کارخانجات و شرکت های سرمایه داری با هرج و مرج (آنارشی) تماماجتماعی تولید.

4

• تضادهای موجود میان سطح توسعه علوم و خودپوئی و یا شعور غلط در اداره و رهبری جامعه.

5

• تضادهای موجود میان سطح توسعه جامعه و وجود و سلطه یک طبقه استثمارگر که مبارزه طبقاتی آشتی ناپذیر طبقه کارگر و متحدانش را بر ضد طبقه سرمایه دار و مبارزه آشتی ناپذیر نیروهای صلح طلب را بر ضد نیروهای جنگ طلب به دنبال می آورد.

*****

• این تضادها پس از برقراری دیکتاتوری پرولتاریا از بین می روند.


II
وظایف دیکتاتوری پرولتاریا

• دیکتاتوری پرولتاریا دو وظیفه اساسی به عهده دارد:

وظیفه اول

• وظیفه اول دیکتاتوری پرولتاریا عبارت است از در هم شکستن مقاومت طبقات استثمارگر سرنگون شده، سرکوب آنها و جلوگیری از اقدامات سیاسی آنها برای احیای نظام اجتماعی کهنه.

وظیفه دوم

• وظیفه دوم دیکتاتوری پرولتاریا عبارت است از تحول سوسیالیستی اقتصاد و مجموعه زندگی اجتماعی.

*****

• حل این تضادها با ملی کردن سوسیالیستی تولید بزرگ سرمایه داری آغاز می شود.

• در کشورهائی که طبقه ای از فئودال ها و زمینداران کاپیتالیستی بزرگ وجود دارد، قدرت اقتصادی آنها از طریق سلب مالکیت و واگذار کردن اراضی به دهقانان زحمتکش از بین برده می شود.

• طبقه کارگر می تواند با تکیه بر بخش سوسیالیستی در اقتصاد ملی که در پی ملی کردن تولید بزرگ سرمایه داری بوجود می آید، دو فرم اقتصادی اصلی باقی مانده، یعنی تولید کالائی کوچک و بقایای سرمایه داری خصوصی را به فرم های اقتصادی سوسیالیستی تبدیل کند.

• برای از بین بردن عناصر سرمایه داری خصوصی ـ قبل از همه ـ از وسایل اقتصادی استفاده می شود، وسایل اقتصادی ئی که تناسب نیروها را به نفع تحکیم و رشد بخش سوسیالیستی تغییر می دهند.
• سیاست اقتصادی طبقه کارگر و متحدین او در زمینه غلبه بر سرمایه خصوصی، در دیکتاتوری پرولتاریا ـ قبل از همه ـ از طریق مسابقه اقتصادی صورت می گیرد.

• استفاده از وسایل اقتصادی مانع استفاده از وسایل سیاسی نمی شود.

• وسایل اقتصادی و سیاسی توأمان، سیاست دولت پرولتری را تشکیل می دهند.
• این سیاست در رابطه با نمایندگان فرم های اقتصادی سرمایه داری که به دولت سوسیالیستی وفادار می مانند، عمدتا از طریق اقناع و تجدید تربیت صورت می گیرد.

• بهسازی شرایط زندگی مادی و فرهنگی مردم توسعه سریع صنعت، کشاورزی و فرهنگ سوسیالیستی را الزامی می سازد.
• با گسترش بخش سوسیالیستی در اقتصاد ملی، قوانین اقتصادی سوسیالیسم هر چه بیشتر وارد عمل می شوند و اهمیت برنامه ریزی سوسیالیستی واحد رفته رفته بالا می رود.
• با توسعه مبتنی بر برنامه ـ بویژه ـ صنعت سوسیالیستی، یعنی پایه مادی ـ فنی سوسیالیسم تشکیل می گردد.
• در کشاورزی برای استفاده معقول از تکنیک مدرن و بهره گیری از معارف علمی جهت بالاتر بردن راندمان کار، چاره ای جز گذار از تولید فردی دهقانی به تولید اتحادیه ای وجود ندارد.
• اجتماعی کردن تولید کالائی پراکنده دهقانان و صنعتگران دستی از طریق ورود داوطلبانه آنها به اتحادیه ها صورت می گیرد.

• در رابطه قانونمند با تحول سوسیالیستی اقتصاد ملی، توسعه بعدی قدرت دولت سوسیالیستی و تحول سوسیالیستی مجموعه ایدئولوژی و فرهنگ صورت می گیرد.

• انقلاب فرهنگی سوسیالیستی به همپیوندی (اینتگراسیون) انقلاب سوسیالیستی با ساختمان سوسیالیسم کمک می کند.
• توسعه قدرت دولت سوسیالیستی تنها تحت رهبری طبقه کارگر و حزب آن و با تحکیم مداوم وحدت طبقه کارگر با اقشار و طبقات دیگر خلق امکان پذیر است.

• دموکراسی سوسیالیستی نشاندهنده قوت رو به رشد دولت سوسیالیستی است، که با شرکت آگاهانه و بیواسطه زحمتکشان در رهبری دولت و اقتصاد وسعت و ژرفا می یابد.

• با اتمام ساختمان بنیان های سوسیالیسم، قوانین اقتصادی سوسیالیسم به تأثیرگذاری کامل نایل می آیند و با پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی در کلیه عرصه های اقتصاد ملی، امکانات اجتماعی و اقتصادی برای احیای کاپیتالیسم از بین می رود.

• در برنامه حزب سوسیالیست متحده آلمان دموکراتیک می خوانیم:

• «طبقه سرمایه دار از بین رفته است.
• دیگر بورژوازی بزرگ و زمیندار بزرگ وجود ندارد.
• دهقانان بزرگ سابق ـ اکنون ـ در اتحادیه های تولیدی کشاورزی عضو شده اند.
• سیستم استثمار انسان بوسیله انسان ـ اکنون ـ از بین رفته است.
• آنتاگونیسم طبقاتی که در جامعه مبتنی بر استثمار وجود داشت، تقریبا بطور کامل از بین رفته است.
• ادامه حیات صنایع خصوصی کوچک نمی تواند در این وضع تغییری ایجاد کند.
• زیرا این صنایع با اقتصاد سوسیالیستی بطور تنگاتنگ پیوند خورده اند.
• از بین بردن استثمار انسان بوسیله انسان، بحران های اقتصادی، بیکاری، عدم تأمین اجتماعی طبقه کارگر بزرگترین دستاورد سوسیالیسم اند.»

مرحله دوم
توسعه سوسیالیسم

• در مرحله دوم توسعه سوسیالیسم، ساختمان همه جانبه و فراگیر سوسیالیسم به محتوای اصلی کردوکار طبقه کارگر و متحدینش بدل می شود.

• «با پیروزی مناسبات تولیدی سوسیالیستی، وقت آن فرامی رسد که کلیه عناصر سیستم اجتماعی سوسیالیسم، از جمله خود مناسبات تولیدی بر مبنای سوسیالیسم توسعه یابند.

• بدین طریق در نتیجه مبارزه انقلابی طبقه کارگر، در نتیجه استفاده آگاهانه حزب از قوانین توسعه ـ در مقایسه با سرمایه داری ـ فرماسیون اجتماعی کیفیتا نوینی، یعنی سوسیالیسم تشکیل می گردد.
• آنگاه، قانونمندی ها و مقولات فرماسیون اجتماعی سوسیالیستی، از جمله تولید کالا، قانون ارزش، قیمت و سود بر بنیان اجتماعی ـ اقتصادی خاص خود عمل می کنند.
• این مقولات در سوسیالیسم نیز وجود عینی دارند.
• زیرا آنها در شرایط مشخص رابطه متقابل نیروهای مولده و مناسبات تولیدی کنونی عمیقا ریشه دوانده اند.
• بنابرین، وظیفه کردوکار علمی رهبری در ساختمان فرماسیون اجتماعی سوسیالیستی نه غلبه بر این مقولات، بلکه استفاده کامل از آنها به نفع زحمتکشان است.»

• استفاده درست از قوانین اقتصادی توسعه نیروهای مولده را، توسعه مناسبات تولیدی سوسیالیستی را و تحول مجموعه روابط اجتماعی را امکان پذیر می سازد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر