۱۴۰۳ دی ۲۴, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (خ) خودپویی (خود به خودیت، ضد دیالک تیکی آگاهی) (۲)

 

پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن

برگردان

شین میم شین

 

 

۷

«عمل آگاهانه» و «روند آگاهانه»

 

·    به شروط زیر از «عمل آگاهانه» و یا «روند آگاهانه» سخن گفته می شود:

 

الف

·    اگر عمل فردی و کلکتیو (دسته جمعی) با وقوف کامل نسبت به تأثیرات اجتماعی و تاریخی دوربرد مهم آن صورت گیرد.

 

ب

·     اگر در تعیین هدف و سازماندهی، قصد تحقق این تأثیرات در میان باشد و اگر روی هم رفته جامه عمل بپوشد.

 

۸

عمل و روند خودپو

 

·    عمل جامعتی افراد، گروه ها و طبقات و یا روندهای جامعتی ناشی از آن، وقتی «خودپو» نامیده می شود، که علاوه بر نتایج مستقیم برنامه ریزی شده و از مغز انسانی گذشته، در عین حال بناگزیر و به طور ناخواسته و بدون داشتن قصد و نیت قبلی، نتایج و تأثیرات دوربرد مهم دیگری پدید آیند.

·     تأثیرات و نتایجی که سوبژکت هرگز نمی توانسته پیش بینی کند.

 

۹

·    خودپوئی را نباید با فقدان وقوف (شعور) یکی پنداشت.

 

الف

·    اولا به این دلیل که انسان همواره به مثابه یک موجود شعورمند و هدفمند عمل می کند.

 

ب

·    ثانیا به این دلیل که خودپوئی می تواند از آنجا ناشی شود، که سوبژکت عمل، اصلا تصوری از تأثیرات دوربرد جامعتی عمل خود نداشته باشد.

 

پ

·    ثالثا از آنجا ناشی شود، که سوبژکت عمل، تصوری وارونه و یا شعور آلوده به توهم از تأثیرات دوربرد اجتماعی عمل خود داشته باشد.

 

۱۰

·    خودپوئی و آگاهی تضاد انتزاعی و مجردی را تشکیل نمی دهند.

 

(ما با دیالک تیک خودپویی و آگاهی سر و کار درایم.

مترجم)

 

الف

·    خودپوئی و آگاهی به طور بی واسطه رو در روی هم قرار نمی گیرند، بلکه به واسطه پل هائی با همدیگر رابطه برقرار می کنند.

 

ب

·    اعمال افراد قاعدتا در مرز این دو وجه افراطی صورت می گیرند.

 

پ

·    آن سان که گاهی یکی و گاهی دیگری مسلط می شود و برای عمل، نقش تعیین کننده به عهده می گیرد.

 

(این بدان معنی است که در دیالک تیک خودپوئی و آگاهی گاهی نقش تعیین کننده از آن خودپوئی و گه از آن آگاهی است.

 مترجم)

 

۱۱

·    باید ـ به ویژه ـ توجه داشت، که در اینجا هم پشت سر هر عمل خودپو، منافع طبقاتی قرار دارند و لذا عمل خودپو خصلت طبقاتی دارد. 

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر