پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن
برگردان
شین میم شین
۷
«عمل آگاهانه» و «روند آگاهانه»
· به شروط زیر از «عمل آگاهانه» و یا «روند آگاهانه» سخن گفته می شود:
الف
· اگر عمل فردی و کلکتیو (دسته جمعی) با وقوف کامل نسبت به تأثیرات اجتماعی و تاریخی دوربرد مهم آن صورت گیرد.
ب
· اگر در تعیین هدف و سازماندهی، قصد تحقق این تأثیرات در میان باشد و اگر روی هم رفته جامه عمل بپوشد.
۸
عمل و روند خودپو
· عمل جامعتی افراد، گروه ها و طبقات و یا روندهای جامعتی ناشی از آن، وقتی «خودپو» نامیده می شود، که علاوه بر نتایج مستقیم برنامه ریزی شده و از مغز انسانی گذشته، در عین حال بناگزیر و به طور ناخواسته و بدون داشتن قصد و نیت قبلی، نتایج و تأثیرات دوربرد مهم دیگری پدید آیند.
· تأثیرات و نتایجی که سوبژکت هرگز نمی توانسته پیش بینی کند.
۹
· خودپوئی را نباید با فقدان وقوف (شعور) یکی پنداشت.
الف
· اولا به این دلیل که انسان همواره به مثابه یک موجود شعورمند و هدفمند عمل می کند.
ب
· ثانیا به این دلیل که خودپوئی می تواند از آنجا ناشی شود، که سوبژکت عمل، اصلا تصوری از تأثیرات دوربرد جامعتی عمل خود نداشته باشد.
پ
· ثالثا از آنجا ناشی شود، که سوبژکت عمل، تصوری وارونه و یا شعور آلوده به توهم از تأثیرات دوربرد اجتماعی عمل خود داشته باشد.
۱۰
· خودپوئی و آگاهی تضاد انتزاعی و مجردی را تشکیل نمی دهند.
(ما با دیالک تیک خودپویی و آگاهی سر و کار درایم.
مترجم)
الف
· خودپوئی و آگاهی به طور بی واسطه رو در روی هم قرار نمی گیرند، بلکه به واسطه پل هائی با همدیگر رابطه برقرار می کنند.
ب
· اعمال افراد قاعدتا در مرز این دو وجه افراطی صورت می گیرند.
پ
· آن سان که گاهی یکی و گاهی دیگری مسلط می شود و برای عمل، نقش تعیین کننده به عهده می گیرد.
(این بدان معنی است که در دیالک تیک خودپوئی و آگاهی گاهی نقش تعیین کننده از آن خودپوئی و گه از آن آگاهی است.
مترجم)
۱۱
· باید ـ به ویژه ـ توجه داشت، که در اینجا هم پشت سر هر عمل خودپو، منافع طبقاتی قرار دارند و لذا عمل خودپو خصلت طبقاتی دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر