۱۴۰۳ بهمن ۸, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۱۵۰)

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت ششم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص  ۸۶ ـ ۸۷)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

حافظ

خدا را از طـبیب مـن بـپرسید

کـه آخر کی شود این ناتوان بـه

معنی تحت اللفظی:

به خاطر خدا از طبیب من سؤال کنید که حال من ناتوان کی بهبود می یابد.

 

حافظ در این بیت غزل، همین اندیشه سعدی را مو به مو تکرار می کند.

بیمار اینجا نیز بیمار از عشق است

و

معشوق

تنها دوا و درمان و طبیب درد عاشق است.

چون طبیب در آن واحد هم طبیب است و هم معشوق.

طبیب هم معالج است، هم علاج،

هم درد است، هم درمان.

 

حافظ

شربـت قـند و گلاب از لـب یارم فرمود

نرگـس او که طبیب دل بیمار من اسـت

معنی تحت اللفظی:

چشمان یار که طبیب دل بیمار من است، دارویی از شیرینی لب آبدار یارم تجویز کرد.

 

حافظ

در این بیت غزل،

میان طبیب و نرگس یار علامت تساوی می گذارد

 و علاج خود را در معجونی از شربت قند و گلاب از لب یارش می داند.

اینجا هم به نحوی از انحاء

طبیب و معشوق

 و

بیمار و عاشق

یکی است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر