پروفسور دکتر گونتر کروبر
پروفسور دکتر کامیلا وارنکه
برگردان
شین میم شین
۱
· داخلی (درونی) به مجموعه عناصر و روابط خاص خود هر چیز و یا هر سیستم اطلاق می شود که به برکت آن (در سایه آن) نسبت به محیط پیرامون و محیط زیست خود تفاوت پیدا می کند و به مثابه یک کل نسبتا ثابت نمودار می گردد.
۲
· مفهوم «داخلی» (درونی) هر سیستم می تواند در مرزبندی نسبت به مفهوم «خارجی» (برونی) به دو معنی مختلف تعیین و تعریف شود:
· داخلی و درونی هر سیستم به مجموعه عناصر و روابط خاص خود آن سیستم، یعنی به هر آنچه که جزو محیط پیرامون و یا محیط زیست سیستم محسوب نمی شود، اطلاق می شود.
۲
مثال:
· جهان درونی انسان ها، یعنی کلیه روندهائی که محتوای کردوکار روانی انسان ها را تشکیل می دهند.
۳
· داخلی هر سیستم به مجموعه روابطی اطلاق می شود که میان عناصر متشکله آن سیستم برقرار است.
· ساختار آن را تشکیل می دهد.
· به سیستم ثبات نسبی اعطا می کند و شیوه رفتار خارجی آن را تعیین می کند.
۴
مثال:
مفهوم «داخلی» در تئوری شناخت:
· داخلی هر سیستم به طور بلاواسطه در دسترس شناخت حسی قرار ندارد و لذا هر کردوکار معرفتی می کوشد تا از طریق شناخت فرم نمودین خارجی هر چیز و یا هر روند به شناخت محتوای ماهوی درونی آن چیز و یا آن روند پی ببرد و با شناخت شیوه رفتار هر سیستم به شناخت ساختار درونی آن وقوف حاصل کند.
(در این جمله مؤلف
دیالک تیک فرم نمود و محتوای ماهوی
و
دیالک تیک شیوه رفتار و ساختار
معرفی می شوند.
مترجم)
۵
· مفهوم قرینه و ضد (دیالک تیکی. مترجم) مفهوم «داخلی»، مفهوم «خارجی» است.
۶
· داخلی و خارجی نسبت به هم در رابطه یک تضاد دیالک تیکی قرار دارند.
· مراجعه کنید به خارجی، داخلی و خارجی
خارجی
(برونی)
https://mimhadgarie.blogfa.com/post/15583
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر