پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر هانس شولتسه
برگردان
شین میم شین
۱
· خودمختاری یعنی خود فرمائی و یا خود قانونگذاری.
۲
· ضد خود مختاری، وابستگی است.
· وابستگی یعنی بیگانه فرمائی، تابع قوانین غیر بودن، وابسته دیگران بودن.
بخش اول
مانفرد بور
۱
· در اتیک بورژوائی، از کانت به بعد، فقط خرد است، که تعیین کننده اراده اخلاقی است.
(اراده
عبارت است از میل و علاقه آگاهانه انسان ها به رسیدن به هدف معینی.
مترجم.)
۲
· «خودمختاری اراده تنها اصل کلیه قوانین اخلاقی و تکالیف منطبق با آنها ست.
۳
· بنابرین، قانون اخلاقی بیانگر چیزی جز خودمختاری عقل عملی محض، یعنی آزادی نیست و این خود شرط صوری کلیه ماکسیم ها ست که تنها در تبعیت از آن می توانند با عالی ترین قوانین عملی انطباق یابند.»
· (کانت، «کلیات»، فصل ۶، پاراگراف ۸)
۴
· «خودمختاری اراده، محتوای اراده را تشکیل می دهد و لذا خود، قانون خویش است
· (بی اعتنا به اینکه محتواهای تشکیل دهنده اراده چه باشند.)
۵
· پس اصل خودمختاری جز این نیست که چنان انتخاب کنی که ماکسیم (حداعلای) انتخاب تو درآن مورد، همزمان بتواند به مثابه قانون عام تلقی شود.»
· (کانت، «مقدمه متافیزیک اخلاق»، ص ۲)
۶
· سمت و سوی تئوری خودمختاری کانت بر ضد سعادتگرائی و قبل از همه، بر ضد آموزه اخلاق کاتولیکی است که اراده اخلاقی را تابع قانونگذاری بیگانه (بیگانه فرمائی)، یعنی دگم های کلیسای کاتولیک می سازد.
۷
· تئوری خودمختاری کانت از اتیک پروتستانتیسم اقتباس شده است، که بر ضد آموزه اخلاق کاتولیکی است.
۸
· در اتیک پروتستانتیسم، اخلاقمندی «مسیحی مؤمن» نه به دلیل فرمان کلیسا، نه از ترس مجازات و نه به امید پاداش، بلکه فقط به دلیل ایمان به خدا ست.
۹
· کانت به جای ایمان به خدا، «خرد» را گذاشته است.
۱۰
· هر آموزه خودمختاری اخلاقی با ادعای مطلقیت، افسانه و پنداری بیش نیست.
· زیرا آن این حقیقت امر را نا دیده می گیرد که عمل مبتنی براخلاق انسان ها، به وسیله جامعه تعیین می شود.
· (مراجعه کنید به اخلاق).
اخلاق
(مورال)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7540
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر