۱۴۰۳ دی ۲۱, جمعه

درنگی در دعاوی حضرات حق پرست و کیا فرید راجع به انقلاب اجتماعی (۴)


 

درنگی
از
شین میم شین

 
   کیا فرید

پیشتاز این انقلابات
 طبقات نو ظهور بورژوازی و خرده بورژوازی مدرن و صنعتی و تولید گر است 
که تدریجا به شکل طبقات مدرن ظهور پیدا می کنند و مدرنیته را تحقق می بخشند.
 
این را دیالکتیک تاریخ و تحولات اجتماعی به ما می آموزد
 اگر استعداد آموختن داشته باشیم.
معنی تحت اللفظی:

پیشتاز انقلابات سیاسی که خصلت طبقاتی ندارند و در جوامعی اتفاق می افتند که در آنها «طبقات مدرن هنوز به منصه ظهور نرسیده اند» و «معیار در آنها گذر از سنت و مذهب به مدرنیته هست (است)»،

طبقات نوظهور بورژوازی و خرد بورژوازی مدرن و صنعتی و مولدند.

این طبقات اجتماعی (؟) به تدریج به شکل طبقات مدرن ظهور می کنند و تجدد را تحقق می بخشند.

اگر کسی احیانا دلیل می طلبد، به دیالک تیک تاریخ و تحولات اجتماعی رجوع کند.

البته اگر استعداد عبرت گرفتن از ایوان مداین را داشته باشد.

 

روی این جملات آخر این کامنت کیا فرید باید اندکی خم شد:

 ۱

انقلابات سیاسی که قرار بود فاقد خصلت طبقاتی باشند، 

تحت سرکردگی طبقه اجتماعی سرمایه دار (بورژوازی) و طبقه (؟) خرده بورژوازی صورت می گیرند.

چگونه انقلابی می تواند تحت سرکردگی طبقاتی باشد و ضمنا فاقد خصلت طبقاتی باشد؟

طبقات پیشتاز انقلابات سیاسی کذایی که پیشایپش توده از جان و مال و دار و ندار خود می گذرند، قربتا الی الله دست به جانبازی می زنند؟

منافع طبقاتی سر و مر و گنده و چه بسا گندیده ندارند؟

۲ 

مگر قرار نبود که این انقلابات سیاسی کذایی در جوامعی صورت گیرند که هنوز از طبقات مدرن اثری نیست؟

اگر چنین است، پس طبقات کذایی بورژوازی و خرده بورژوازی خیلی خیلی مدرن، چگونه پیشتار این انقلابات سیاسی کذایی محسوب می شوند؟

آنهم طبقات مدرنی که قرار است به تدریج به شکل طبقات مدرن ظهور کنند.

ظهور کنند.

۳

طبقات اجتماعی کذایی که وجود نداشته اند، چگونه باید به تدریج تشکیل یابند و پیشتاز انقلابات سیاسی کذایی شوند؟

 کیا فرید

ظاهرا

 از طبقه بندی طبقه اجتماعی سرمایه دار (کاپیتالیست، بورژوازی)

به کلان و متوسط و کوچک (خرده بورژوازی) خبر ندارد.

به همین دلیل خرده بورژوازی را هم به عنوان طبقه اجتماعی مدرن قلمداد می کند و هم از ظهور این تحفه نطنز خبر می دهد.

اتفاقا همین بورژوازی مدرن (جدید) در عصر جدید در فئودالیسم واپسین،  طبقه متوسط قلمداد می شد و قشر تجاری و مالی آن و خرده بورژوازی (خرده مالکین و پیشه وران و صنعتگران و غیره) چه بسا حتی در جوامع برده داری و فئودالی وجود داشته اند.

چنگیزخان مغول

قبل از هجوم به ایران، 

مهم ترین اطلاعات استراتژیکی نظامی و سیاسی

 را

 از همین بورژوازی تجاری ایرانی دریافت می کند که قرار است، پیشتاز انقلابات سیاسی گردند و تجدد را از در عقب، تحقق ببخشند.


مراجعه کنید

به

چنگیزخان

اثر واسیلی یان

پایان

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر