از
کیا فرید در این موعظه مکانیکی اش
«انسانشناختی و جامعه شناختی» را «پیچیده تر و بغرنجتر از و درهم آمیخته تر از فرمول های سطحی و ساده انگارانه و یکدست» حق پرست از فرماسیون اقتصادی» می داند.
خدا می داند که منظور کیا فرید از مفاهیم انسانشناختی و جامعه شناختی چیست.
تعریف فرماسیون اقتصادی را در بخش های قبلی این تحلیل ارائه دادیم:
فرماسیون اقتصادی هر چامعه از نیروهای مولده و مناسبات تولیدی و روبنای ایده ئولوژیکی تشکیل می یابد.
کیا فرید
انسانشناختی و جامعه شناختی ادوار تاریخی گذشته را پیچیده تر از فرماسیون های اقتصادی می داند.
علاوه بر این، فرماسیون های اقتصادی، موضوع بحث حق پرست نبوده اند.
عزت حق پرست
صحبت بر سر مراحل انقلاب نیست.
چنین بحثی انقلاب را پیشفرض گرفته است.
مطمئنا این مراحل تمام انقلابات را در بر می گیرد
اما به شرطی که پیشفرض درست باشد.
موضوع بحث حق پرست، انقلاب سیاسی کذایی مورد نظر کیا فرید بوده است.
کیا فرید اما اعتنایی به حرف های حق پرست و موضوع بحث ندارد.
او خرافاتی را در ذهن خود گرد اورده است و به جا و بیجا به آنها موضوعیت می بخشد و به انحراف موضوعی بحث دست می زند و روشنگری را مختل و محال می سازد.
در نتیجه
نه چیزی می آموزد و نه کمکی به آموزش همنوعان خود می کند.
کیا فرید
آن
فرمولها و ساختارهای مورد نظر شما ( فرماسیونها ) همین یک قرن پیش در
جامعه ایران همزمان وجود داشتند
در دو سه قرن پیش در ایالات متحده امریکا
هم همینطور .
کیا فرید
در این جمله
فرماسیون های اقتصادی را مشتی فرمول و ساختار قلمداد می کند.
یعنی معنی فرمول و ساختار را حتی نمی داند.
تمام هم و غم حق پرست،
اثبات تفاوت انقلاب با ارتجاع بوده است.
اینکه در ادوار تاریخی گذشته بقایای فرماسیون های اقتصادی مختلف وجود داشته اند، اصلا موضوع بحث حق پرست نبوده اند و ضمنا فرماسیون های اقتصادی مشتی فرمول و ساختار نبوده اند.
کیا فرید
در اینکه بردگان در قاره های امریکا و استرالیا و غیره از بومیان مقاوم و مبارز این کشورها نبوده اند، نه تردیدی بوده است و نه ربطی به حرف حق پرست داشته است.
مهاجران اروپایی و کاشفان کذایی «قاره های نو»
به تخریب محیط زیست و کشتار بومیان آنها کمر بربسته اند.
مهاجران اروپایی و کاشفان کذایی «قاره های نو»
با به همراه بردن حیوانات اهلی و نباتات اهلی در اروپا
تبر بر تیار حیوانت و نباتات قاره های دیگر فرود آورده اند.
یعنی
عینا و عملا
سیستم اقتصادی حاکم در آن قاره ها را مختل ساخته اند.
حرف حساب حق پرست این بوده است
که
نطفه های فرماسیون بعدی مثلا برده داری
در بطن فرماسیون اقتصادی کمون اولیه، رشد می کنند و به انقلاب برده داری منجر می شوند
و
انقلاب به معنی گذار از فرماسیون اقتصادی نازل به عالی است و نه بر عکس.
کیا فرید
چیزی را رد می کند که حق پرست اصلا بر زبان نرانده است.
وقتی گفته می شود که کیا فرید بی اعتنا به کامنت حریف هماندیش
به منبر می رود، به همین دلیل است.
کیا فرید
همزمان زمینداری و فئودالیسم و سرمایه داری نیز در آنجا (امریکا) همزیستی می کردند .
آنچه که کیا فرید «همزیستی فرماسیون های «زمینداری و فئودالیسم و سرمایه داری» می نامد، خرافه ای بیش نیست.
چنین چیزی نه واقعیت داشته است و نه امکان پذیر بوده است.
واقعیت و امکان پذیر در همه جوامع بشری
جانسختی بقایای فرماسیون های اقتصادی سابق بوده است
که خود یکی از مفاهیم مارکسیستی است.
مثلا
مائو
در تحلیلش از جامعه چین
از جانسختی کماکان بقایای مناسبات برده داری در چین سخن گفته است.
در جنگل های اندونزی هنوز هم بقایای کمون اولیه وجود دارند و پژهشگران فیلم هایی از زندگی آنان تهیه و منتشر کرده اند.
این اما به معنی همزیستی فرماسیون های اقتصادی نیست.
در قاره های امریکا و استرالیا و غیره
مناسبات اقتصادی حاکم
مناسبات سرمایه داری بوده است که از اروپا بدانجا برده شده بود.
مهاجران اروپایی در این قاره ها
از توده های برده افریقایی و غیره
به مثابه نیروی کار بهره بر گرفته اند.
کماکان هم بهره برمی گیرند.
مهاجران جدید به کشورهای امپریالیستی هم کماکان
در شرایطی شبیه به شرایط بردگان کار و زندگی می کنند.
چه بسا دو دلار برای رفتن به شهر ندارند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر