۱۴۰۳ دی ۲۷, پنجشنبه

درنگی در دعاوی حضرات حق پرست و کیا فرید راجع به انقلاب اجتماعی (۹)

 

 

درنگی
از
شین میم شین
 
کیا فرید
در ایران دوره قاجار هم در ایران خودمان 
 کمونهای اولیه و برده داری و فئودالی ایرانی و سرمایه داری همزمان وجود داشتند 
 لذا ساده سازی رابطه و تاثیرات این فورماسیونها امری ذهنی ست.
 نه واقعی !
 
کیا فرید 
عینا و عملا
به مراحل توسعه جامعه بشری (فرماسیون های اقتصادی کمون اولیه و برده داری و فئودالیسم و سرمایه داری) ایمان دارد.
 
سؤال این است که ایرادش به نظرات حق پرست چیست؟
 
ایراد او ظاهرا این است 
که حق پرست به وجود همزمان همه این مراحل تره حتی خرد نمی کند.

به نظر کیا فرید
 توسعه و تکامل نردبانی و پلکانی (طبری) در جامعه بشری وجود نداشته است.
 
طبقات اجتماعی و فرماسیون های اقتصادی همه همزمان وجود داشته اند.
 
مثلا
جامعه ایران
در دوره قاجار امیزه ای از جوامع کمون اولیه و برده داری و فئودالی و سرمایه داری بوده است.
 
سؤال اول این است 
که اگر در دوره قاجار طبقه سرمایه دار در همزیستی با کمون اولبه و اشراف برده دار و روحانی و اشراف فئودال و روحانی وجود داشته است، 
پس دلیل او بر عدم وجود طبقات اجتماعی  مدرن (بورژوازی و خرده بورژوازی و غیره) چیست؟

او احتمالا بورژوازی و خرده بورژوازی ایران را
 در بورژوازی و خرده بورژوازی سنتی خلاصه می کند.
 
مثلا در بورژوازی تجاری و خرده مالکان و اصناف و پیشه وران و غیره.

سؤال دوم این است
که این فرماسیون های اقتصادی چگونه پدید آمده اند؟
 
از آسمان نازل شده اند؟
 
 ایراد اصلی او به کامنت حق پرست، این است که انقلاب اجتماعی وجود و معنی و ضرورت نداشته است.
 
یعنی برای گذار از فرماسیون های اقتصادی نازل به عالی تر،
 نیازی به انقلاب اجتماعی نبوده است و نیست و نخواهد بود.
 
به عبارت صریحتر
همه فرماسیون های اقتصادی همطرازند و همزنان وجود دارند.

کیا فرید 
نظر مارکسیستی حق پرست
 را 
«ساده سازی رابطه و تاثیرات این فورماسیونها و امری ذهنی و نه واقعی» می داند.
 
کیا فرید خیال می کند 
که ضد ذهنی نه عینی، بلکه واقعی است و ضد واقعی (رئال) نه واهی و خیالی و  ایدئال، بلکه ذهنی است.
 
این ادعای او اما به چه معنی است؟
 
این ادعای او بدان معنی است 
که سلسله مراتب فرماسیونی جامعه بشری و تعویض حاکمیت طبقاتی، مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) و طبقات حاکمه  
وجود عینی و واقعی نداشته اند و از ذهن حق پرست تراوش کرده اند.
 
دعاوی عچیبی کیا فرید دارد که نظیری برای شان در پهنه جهان وجود ندارد.
 
دلیل معرفتی این استنتاجات خرافی کیا فرید،
همانظور که ذکرش گذشت،
جانسختی بقایای فرتوت و بی رمق فرماسیون های اقتصادی نازلتر در جوامع بشری عالی تر است.
 
کیا فرید
حالا شما بفرمایید این رجعت سوسیالیسم های موجود در چین و ماچین و شوروی وکوبا و کره 
به لحاظ فورماسیون مورد نظرتان انقلابی بود یا ارتجاعی ؟
بر اساس ضرورت بود یا توطئه بود ؟؟
با فرمول‌های مورد نطر شما آن فرماسیون ( ماتریالیسم تاریخی) روند تحولات در شوروی از زمان لنین به استالین و از استالین به خروشچف و گورباچف و پوتین چگونه قابل توصیف است ؟
 این مسیر از ارتجاعی به انقلابی است یا از انقلابی به ارتجاعی؟
در ایران بعد از قاجار به پهلوی و از پهلوی به خمینی چی ؟؟ 
پاسخ را در حرکت های انقلابی ندهید در قالب همان فرماسیون های مورد نظرتان و ضرورت و الزامات این تغییر و تحولات بفرمایید .
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر