۱۴۰۳ بهمن ۵, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (خ) خوشبختی گرایی (سعادتگرایی، فلسفه لذت، اویده مونیسم) (۳) (بخش آخر)

 

پروفسور دکتر مانفرد بور

پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور

برگردان

 شین میم شین

 

۱۶

·    مارکس و انگلس در «ایدئولوژی آلمانی» به کشف دوگانگی اجتماعی و محدودیت تاریخی خوشبختی گرائی نایل آمده اند:

 

۱

·    «فلسفه لذت هرگز چیزی جز زبان فضلفروشی (فخر فکری فروشی) محافل اجتماعی ممتاز معینی نبوده است.

 

۲

·    علاوه بر اینکه محتوای لذت و نحوه التذاذ (لذت بردن) آنها همواره بردوش بقیه اعضای جامعه قرار داشته و به چرک و خون تضادهای جامعه آلوده بوده است.

 

۳

·    به محض اینکه این فلسفه در صدد خصلت عام به خود گرفتن و خود را به مثابه یک نگرش تمامجامعتی جا زدن بر می آید، در یک چشم به هم زدنی (طرفة العینی) به یاوه بدل می شود.

 

۴

·    فلسفه لذت در عصر جدید با سقوط فئودالیسم و با تبدیل اشراف فئودال دهاتی به اشراف عیاش و ولخرج دربار شاهان خودکامه اوج گرفته است.

 

۵

·    فلسفه لذت به قلم برخی از نویسندگان بورژوازی انقلابی به فلسفه واقعی مبدل می شود.

·    نویسندگانی که از سوئی در تشکیل شیوه زندگی اشراف درباری سهیم و شریک بوده اند و از سوی دیگر به طرز تفکرعامتر این طبقه که بر شرایط عامتر بورژوائی مبتنی بود، باور داشته اند.

 

۶

·    از این رو بود که این فلسفه مورد قبول هر دو طبقه (اگرچه از نقطه نظرهای به کلی متفاوت) بوده است.

 

۷

·    با توسعه بعدی جامعه و سرنگونی اشراف و با شروع مبارزه میان بورژوازی و پرولتاریا، اشراف به مؤمنین متظاهر و بورژوازی به طرفدار سینه چاک اخلاق و مدافع تئوری های خود بدل شدند.

·    اگرچه اشراف در عمل هرگز به لذت چشم پوشی نکردند و بورژوازی به لذت حتی یک فرم اقتصادی رسمی بخشید و تجمل نامید.»

·    مارکس و انگلس «ایدئولوژی آلمانی»، «کلیات»، جلد۳، ص ۴۰۲)  

·     مراجعه کنید به تجمل

 

تجمل

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12359

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12368

 

پایان

 

۸

·    پیوند آموزه های اخلاقی خوشبختی گرایانه «هر دوره با مناسبات طبقاتی و با منشاء مناسبات طبقاتی یعنی شرایط تولید و مبادله و پیوند هر فلسفه لذت با لذت واقعی موجود و عوامفریبی چنین فلسفه ای که همه افراد جامعه را به یکسان مخاطب خود قرار می داد، طبیعتا زمانی توانست کشف و افشا شود که امکان انتقاد از شرایط تولید و مبادله جهان جدید پدید آمد، یعنی زمانی که تضاد میان بورژوازی و پرولتاریا موجب پیدایش نگرش های کمونیستی و سوسیالیستی شد و بدین طریق عصای دست هر اخلاقی، چه اخلاق ریاضت و چه اخلاق لذت در هم شکست.»

·    مارکس و انگلس «ایدئولوژی آلمانی»، «کلیات»، جلد۳، ص ۴۰۲)  

·    مراجعه کنید به هوس گرائی

 

هوس گرایی (هدونیسم)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5816

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر