۱۴۰۳ دی ۲۴, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۱۴۱)

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت ششم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص  ۸۶ ـ ۸۷)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

 

بسا عقل زورآور چیردست

که سودای عشقش کند زیردست

معنی تحت اللقظی:

ای بسا عقل قوی پنجه که مغلوب سودای عشق می شود.

 

سعدی

در این بیت شعر

دیالک تیک غریزه و عقل

را

به شکل دیالک تیک سودای عشق و عقل بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کنده را از ان غریزه (سودای عشق) می داند.

لیت بدان معنی است

که

عشق خصلتی ضد عقلی (خردستیز) دارد.

نمی توان به سعدی حق نداد.

 

عشق   رابطه ای یکطرفه است، نوعی وابستگی تحمیلی و صد عقلی و نامعقول است.

 

 محمود دولت آبادی هم در کلیدر از محتوای غریزی عشق پرده برمی دارد:

قربانی عاشق جلاد می گردد.

همین «رابطه» یک طرفه قربانی با جلاد در اشعار شعرای کشور ما به صورت «رابطه» یکطرفه  عاشق با معشوق تصور و تصویر می شود.

 

این عشق بنده ذلیل و ناتوان و نومید

 به بنده دار قسی القلب و بیرحم است.

این عشق رعیت بی پناه و بی یار و یاور به ارباب خون آشام و به خان خونریز است.

 

درست به همین دلیل، عشق

ضمنا

در دیالک تیک عشق و نفرت وجود دارد.

یعنی عشق و نفرت به یکدیگر تبدیل می شوند.

 

عشق

اگر مبتنی بر عقل باشد، سلب یکطرفیت و عشقیت می شود و به مودت (دوستی) و رفاقت مبدل می گردد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر