۱۴۰۳ بهمن ۹, سه‌شنبه

درنگی در سخنی از کارل مارکس راجع به پول (۴)


درنگی

از

شین میم شین

 
توصیف مارکس از پول
 
مارکس
 پول 
وفاداری را به بی‌وفایی، 
عشق را به نفرت، نفرت را به عشق، 
فضیلت را به شرارت، شرارت را به فضیلت، 
خدمتکار را به ارباب، ارباب را به خدمتکار، 
حماقت را به هوش و هوش را به حماقت
 تبدیل می‌کند.
 
ما برای تمرین تفکر مفهومی
این دعاوی مارکس را نخست، تجزیه مفهومی و سپس تحلیل مفهومی و سرانجام، ترکیب مفهومی  (مارکسیستی) می کنیم:
مراجعه کنید
به

 

انالیز

(تجزیه و تحلیل)

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8561

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8562

 

پایان

 

 

ترکیب (سنتز)

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12721

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12726

 

پایان

 

سنتز

(ترکیب)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7228

 

پایان


۱
مارکس
 پول 
وفاداری را به بی‌وفایی
 تبدیل می‌کند.
 
محتوا و منظور مارکس
احتمالا
این است
که
پول
سبب می شود که جای وفا به عهد را بی وفایی و بی اعتنایی به عهد 
(عهد شکنی)
بگیرد.
 
 
 
دیالک تیک وفا و جفا  
یکی از معروفترین و سنتی ترین دیالک تیک ها بوده است.
وعظ و اندرز و پند و شعر و شعار و ضرب المثلی در ادبیات ما
یافت نمی شود که حرفی از  تجلیل وفا و تحقیر جفا نباشد.

سعدی

خوب‌رویان جفاپیشه وفا نیز کنند

به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند

مولانا

گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی

آن منی کجا روی بی‌تو به سر نمی‌شود

شهریار

به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود

چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی

پیمانه شکستیم، پیمان نشکستیم.


دیالک تیک وفا و جفا  
مبتنی بر عهد و پیمان بوده است.

سؤال این است که عهد و پیمان میان کیان؟

مهمترین عقد عهد و پیمان 
را
پدری، مادری، قیمی با ارباب مثلا برده دار می بندد، 
وقتی که خردسالی را مثلا دخترک و یا پسرک خود را از فرط فقر به ازای کیسه ای گندم در اختیار او قرار می دهد.
 
بنده و رهی و برده
بنا بر قوانین آهنین نظام برده داری
باید به عهد منعقده وفا کند.
 
اگر به هر دلیلی وفا نکند، مثلا از قید و بند بندگی فرار کند،
جفاکار محسوب می شود و تحت تعقیب قانونی قرار می گیرد و تنبیه می شود.
کریم
در قرآن کریم
و
سعدی
در مقدمه گلستان
درجات تنبیه را تعیین کرده است:
پند
سوگند
بند
اعدام.
 
مارکس بر آن است که پول سبب پیمان شکنی می شود.
 
این ادعای مارکس، ادعایی نیمبند و ناقص و معیوب و مثله و مخدوشی است.
پول
(خوراک و پوشاک و مسکن و بهداشت)
قبل از همه
موجب عقد عهد توسط توده بی همه چیز با اعضای طبقه حاکمه با همه چیز می شود.
 
ای بسا
بنده های عاصی و متواری از خانه اربابی
که از فرط گرسنگی و  تشنگی و بی پناهی و بی سر پناهی در اثر سرما و گرما نفله شده اند.
 
محمد زهری
شعری تحت عنوان یاغی در این زمینه دارد.
 
دلیل و علت تبدیل وفا به جفا
نه
پول
(حوایج حیاتی)
بلکه شدت استثمار و سرکوب و ستم و سقوط بی رحمانه بشر به درجه جانور یی حق و حقوق بوده است و است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر