۱۴۰۳ دی ۲۲, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۱۴۰)

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت ششم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص  ۸۶ ـ ۸۷)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

 

نمی خواستم تندرستی خویش

که دیگر نیاید طبیب ام به پیش

معنی تحت اللفظی:

برای اینکه طبیب سرو قامت مرو را نبینم،

از سلامتی خویش صرفنظر می کردم.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک عاشق و شاهد

را

به شکل دیالک تیک بیمار و طبیب بسط و تعمیم می دهد.

بیمار مورد نظر سعدی

چنان دلباخته طبیب شده است، که توان دیدن او را و دیدار با او را ندارد.

به همین دلیل علیرغم تحمل درد و رنج از بیماری،

 از رفتن به مطب او پرهیز می ورزد.

 

ظاهرا

درشهر مرو، قحط طبیب بوده است و اگر تنها طبیب شهر بیمار می شد، فاتحه ای بر همه بیماران شهر خوانده می شد.

 

این تصور و تصویر سعدی از عاشق، هم رئالیستی است و هم راسیونالیستی.

اگر عشق قوی باشد، عاشق از معشوق پرهیز می ورزد و دوری می گزیند.

این فرم از عشق،

پیشفرم جنون است.

دلیل سر به صحرا نهادن مجنون هم همین بوده است.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر