ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا
كَسَبَا نَكَالًا مِّنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾
[ المائدة: ۳۸]
دست مرد دزد و زن دزد را به كيفر كارى كه كردهاند ببريد.
اين عقوبتى است از جانب خدا، كه او پيروزمند و حكيم است.
کریم
در این آیه
قانون شرعی مربوط به دزدی را تعیین می کند:
بریدن دست دزد.
اگر به عنوان مثال، کسی کله قند و یا گوسفند کسی را دزدیده باشد،
به جرم دزدیدن کله قند و گوسفندی باید دستش بریده شود.
یعنی عاجز از کار و امرار معاش گردد.
یعنی
باید گدایی کند
انگل و محتاج و سربار جامعه گردد
و یا به خودفروشی و زن و بچه خود فروشی مجبور شود.
فرق هم نمی کند که زن باشد و یا مرد.
دلیل کریم بر صحت این حکم،
پیروزمندی و حکمت خدا ست.
در ضد اجتماعی و ضد انسانی و ضد عقلی و ضد علمی بودن این حکم بربرمنشانه کریم
تردیدی نیست.
به همین دلیل
کریم به عوض ارائه دلیل علمی و عقلی
پیروزمندی و حکمت الهی را عرضه می دارد.
یعنی
ایمان کورکورانه و نیندیشانه را جای علم و عقل می نشاند.
این آیه کریم
نشانه سطحی اندیشی و کوته اندیشی او ست.
کریم زحمت کشف دلیل اجبار فردی به دزدی کله قندی و یا گوسفندی را به خود نمی دهد و دنبال راه حل ریشه ای مادی و مالی و معرفتی برای دزدی نمی گردد.
کریم
به عوض حل اوبژکتیو ـ سوبژکتیو (دیالک تیکی) مسئله دزدی، به تنبیه اندامی دزد قناعت می ورزد.
به جزء می پردازد و کل را فرلموش می کند.
یعنی
دنبال حقیقت در کل است، نمی گردد.
طرز تفکر کریم در این آیه
سوبژکتیویستی است و نه دیالک تیکی.
تنها نکته مثبت در این آیه کریم
رعایت برابری زن و مرد است.
وقتی پای حفظ و تکثیر مالکیت خصوصی و حراست از مالکیت خصوصی
به میان می آید،
از دید کریم، زن و مرد برابرند.
﴿فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ﴾
[ المائدة: ۳۹]
هر كس پس از كردار ناپسندش توبه كند و به صلاح آيد، خدا توبه او را مىپذيرد، كه او آمرزنده و مهربان است.
همات خدایی که به جرم دزدیده دشن کله قندی، دست مجرم را قطع می کند،
مدعی عفو هر مجرم و گناهکار تواب دیگر است.
این دال بر تقدس مالکیت خصوصی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر