۱۳۹۹ مهر ۲۶, شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۷۷)

  

میم حجری


۳۷۶
 سنگ سخنگو
 
درمان درد عاشقان صبر است و من دیوانه‌ام
 نه درد ساکن می‌شود نه ره به درمان می‌برم  
سعدی
 
 سگ سخن جو 
 
درمان درد عاشقان
مش سعدی
وصل
 است
و
منظور از وصل
سکس
است
 و
 نه
 صبر
 
ضد صبر
 هم 
شتاب
 است
و
نه
جنون
 
۳۷۷
 سنگ سخنگو
 
شما چجوری هر عکسی میگیرین توش خوشگل و دلبر میشین و اپلودش میکنین مجازی،
 امروز بعدِ ۸ماه 
چند تا سلفی گرفتم بقدری زشت شدم تو عکسا 
که اصلا رغبت نکردم عکسو باز کنم
 سریع پاکشون کردم
 
 سگ سخن جو 
 
این اعتراف جسورانه تو
 هم
قابل تحسین (ستایش)
 است
و
هم
قابل تحلیل.
 
قابل تحسین است
چون کمتر کسی در عصر عکس پرستی  با چنین شهامتی ابراز نظر می کند.
 
قابل تحلیل است
چون
انعکاس 
(عکس اندازی و عکس برداری)
 مفهوم فلسفی مهم بغرنجی است.
 
انعکاس حقیق چیزی و یا کسی تقریبا محال است.
 
مثال:
مفاهیم و افکار هم عکس هستند:
 
مثال:
مفهوم دختر 
(در واژه های دختر، قیز، گرل، مدشن و غیره)
هم
عکسی انتزاعی از نرگس و نیر و نازنین و غیره است.
 
جمهوری اسلامی 
هم
 مفهومی
 است 
و 
لاجرم عکسی انتزاعی از این طویله است.

عکس ها
به معنی واقعی کلمه
«عکس» (ضد) چیز مربوطه اند.
 
تحریفی از چیز مربوطه اند.
 
مثلا
 جمهوری اسلامی
نه
جمهوری است 
و
 نه 
اسلامی.
 
جمهوری اسلامی
 در حقیقت
فرمی از فوندامنتالیسم است که ضد جمهوریت و ضد اسلام و ضد هر دین و مذهب به طور کلی و ضد هر کودک و زن و جوان و پیر است.
 
کنسرنی به نام فیس بوک (صورتکتاب) 
تشکیل شده که مروج عکس پرستی است.
 
مروج عکس های مانی پولیزه گشته (دستکاری، تحریف، خوشگل و همه پسند شده) است
که
هم
عوامفریبی می کند و هم خرمن دلار درو می کند.
 
آدم باید خیلی ساده لوح باشد که به عکس کسی دل ببازد و دل ببندد.
 
مثال:
 
فیلم ها 
هم
نوعی عکس اند.
عکس های سیار اند.

اگر هنرپیشه هایی را که  در عکس و فیلم تو دل برو هستند،
در خیابان و خانه ببینی
حالت به هم خواهد خورد.
 
در عکاسی 
ترفندهای بیشماری به خدمت گرفته می شوند 
تا عکس فرد مربوطه فریبا باشد:
اگر کسی صورت زیبا ندارد
از دور عکس می گیرد
از زیباترین جای اندام خود
مثلا از مویی، چشمی، ابرویی 
عکس می گیرد
و
اسمش را هنر می گذارد.
 
مثل کسانی که زباله سرهم بندی می کنند 
و اسمش را شعر و قصه می گذارند.

۳۷۸
 سنگ سخنگو
 
تو اول بگو با کیان زیستی 
من آنگه بگویم که تو کیستی
 
 سگ سخن جو 
 
این تئوری معرفتی سعدی
حاوی ذراتی از حقیقت است، 
ولی حقیقی نیست.
 
بیشتر ماتریالیستی ـ مکانیکی است.
 
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
 
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی مردم گرفت و آدم شد.
 
مثال ساده برای اثبات بطلان این خرافه:
در خانواده ای متشکل از ۵ دختر و مادر و پدر و مادر بزرگ و پدر بزرگ
همه با هم زیست می کنند
ولی هر کدام فردیت خود را دارند و چه بسا وجه مشترکی با هم ندارند.
جنتی جذامی با توله اش همزیست بوده است.
توله اش دشمن جذام بوده و اعدام شده است.
 
 
 ۳۷۹
 سنگ سخنگو
 
 هر روز بیشتر از روز قبل ایمان میارم 
که آدما هرچی تو خالی تر و بی هنر تر،
 ناز و اداشون بیشتر
 
سگ سخن جو
 
این فوت و فن رایج
تازگی ندارد.
 
ضمنا
خاص طویله جماران هم نیست.
 
 در زبان آلمانی برای توضیح این ترفند
 از 
«جایگزین سازی زاین با شاین»
 سخن می رود:
زاین یعنی وجود (بود)
شاین یعنی هاله (نمود)
 این به معنی
پر کردن جای خالی بود با نمود
است.
پر کردن جای خالی اصالت با ادا و اطوار 
است. 
 
۳۸۰ 
 سنگ سخنگو
 
ما خانما از مردایی که باهمه ی خانما صمیمی و مهربونن خوشمون نمیاد.
 
سگ سخن جو 
 
این سمتگیری اخلاقی
جامعتی است و نه جنسیتی
 
فقط خانمها نیستند که این سمتگیری اتیکی (اخلاقی) را نمایندگی می کنند.

مردها هم از زنانی که از هر نری خوش شان می آید، متنفرند.
این به معنی تنفر عمومی از لومپنیسم، از نیهلیسم اخلاقی، عیاشی، الواطی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر