۱۳۹۹ آبان ۶, سه‌شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۹۹)

Bild  
 

میم حجری
 
 
۴۸۶
 سنگ سخنگو
 
خدایی چندتاتون فکر میکنید که بایرن اسم به شهر تو آلمانه؟
 
سگ سخن جو 
 
بایرن اسم ایالتی است
مونیخ پایتخت آن است.
آلمان
جمهوری فدرال است
هر ایالتی استقلال نسبی دارد.
   
۴۸۷
 سنگ سخنگو
 
انقدر خستم که دلم میخاد جمع کنم برم کربلا 
بغل آقای امام حسین 
 كربلاء
 
 
سگ سخن جو 
 
افسون:
 
برو تو چاه فاضلاب جمکران
 پیش عاغاتون
 
۴۸۸
 سنگ سخنگو
 
چرا باید به آدمی که ولتون کرده حتی فکر کنید؟ 
عزت نفس ندارید؟ 
یه لحظه به خودتون بیاید 
یه به تخمم بگید و همه چی رو تموم کنید
 
سگ سخن جو 
 
آدم ها مختار مطلق نیستند.
خیلی چیزها دست خود آنها نیست.
 
می توان از حریفی جدا شد
ولی
نمی توان در خواب با او درگیر نشد.
به علل مثبت و منفی
به یادش نیفتاد.
  
۴۸۹
 سنگ سخنگو
 
آهنگای علیرضا قربانی مجبورت میکنه عاشق شی
 
سگ سخن جو 
 
عشق اختیاری و ارادی نیست.
 
نمی توان ترانه ای شنید و عاشق کسی شد.
شاید بتوان عاشق خواننده ترانه شد.

عشق از جنس زلزله است
ناگهان می آید و همه چیز بر سرت آوار می شود.

بقیه دعاوی
تئاتر هستند و نه عشق.
 
عشق حقیقی حساب و کتاب و عقل و منطق ندارد.
 
 
۴۹۰
 سنگ سخنگو
 
شاید باورتون نشه ولی تو استخر با مایو میرن نه شورت سوتین، تو باشگاه با لباس ورزشی میرن نه تاپ شلوارک تریکو، سرکار با لباس اداری و رسمی میرن نه مانتوی جلو باز حریر، واسه خرید تو مرکز خرید با کفش پاشنه ده سانت نمیان کله ظهر صورتشون واسه بقالی رفتن کانتور نمیکنن.
 
سگ سخن جو 
 
چرا.
اتفاقا قصه ای هست
از مریم بهاری است
که ما تحلیل و منتشر کرده ایم.

دخترکی که قهرمان قصه است برای رفتن به بقالی
کلی جلوی ایینه با خودش ور می رود.

این بدان معنی است که خلایق ضمن رفتن به زیارت
به تجارت هم می اندیشند
 
  
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر