۱۳۹۹ آبان ۵, دوشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۹۵)

Bild  
 

میم حجری
 
 
۴۶۶
 سنگ سخنگو
 
هر چه در صورت عقل آید و در وهم و قیاس 
آن که محبوب من است از همه ممتاز آید  
سعدی
 
 
سگ سخن جو
 

کاروانی شکر از مصر به شیراز آید

اگر آن یار سفرکرده ما بازآید

 

گو: 

«تو بازآی که گر خون منت در خورد است

پیشت آیم چو کبوتر که به پرواز آید.»

 

«نام و ننگ و دل و دین»

 گو:

«برود این مقدار

چیست تا در نظر عاشق جانباز آید.»

 

من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عمر

کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید

 

اگر این داغ جگرسوز که بر جان من است

بر دل کوه نهی

 سنگ به آواز آید

 

من همان روز که روی تو بدیدم،

 گفتم:

«هیچ شک نیست که از روی چنین ناز آید»

 

هر چه در صورت عقل آید و در وهم و قیاس

آن که محبوب من است از همه ممتاز آید

 

گر تو بازآیی و بر ناظر (نظرگاه) سعدی بروی

هیچ غم نیست که منظور (کسی که مورد نظارات قرار می گیرد) به اعزاز آید.

 

معنی تحت اللفظی:

اگر همه چیزهای هستی مورد بررسی عقلی، حدسی و قیاسی قرار گیرند
محبوب من از همه متمایز خواهد گشت.

سعدی
فیلسوف بی همتایی بوده است.
نماینده یگانه دیالک تیک بوده است.


 
۴۶۷
 سنگ سخنگو
 
هیچ آدمی جای هیچ آدم دیگه ای نیست،
 شرایط کسیو نمیتونه بفهمه، 
کاش همدیگه رو کمتر قضاوت کنیم
 
سگ سخن جو 
 
آدم ها
اصولا
افکار و کردار و رفتار کسی را مورد قضاوت قرار می دهند و نه خود او را.

ارزیابی خود او
در بهترین حالت
با توجه به افکار و کردار و رفتار او صورت می گیرد
که به دردی هم نمی خورد.
 
چون
اولا 
افراد فانی اند.
ثانیا
افراد می توانند در افکار خود تجدید نظر کنند.

  
۴۶۸
 سنگ سخنگو
 
شماها بلدید چجوری باید با فقدان کنار اومد؟
 
سگ سخن جو 
 
فقدان چی؟
منظور خلایق از فقدان در جماران چیست؟
کمبود؟

خویش می سوزد مرا
بیگانه می سوزد مرا.

جامعه باید مولد مایحتاج خود باشد و نه مصرف کننده محض.
مثال:
انسولین که از آسمان نازل نشده است.
تولید شده است.
علمای ایران یا در خاوران خفته اند و یا در بدر در دیار بیگانه اند و در ذلت روزگار می گذرانند.

 
۴۶۹
 سنگ سخنگو
 
من کاملا خسته ام از مردان پیری که جنگ می پرورند برای جوانانی که در آن کشته می شوند. 
  جورج مک گاورن
  فعال جنبش صلح
 
سگ سخن جو 
 
جورج
مغزش در پاشته پایش است.
 
جنگ چیست؟
مش جورج

جنگ فرمی از مبارزه طبقاتی است.

علت مبارزه طبقاتی نه پیر و جوان
بلکه تضادهای طبقاتی اند.
 
تا زمانی که طبقات اجتماعی وجود دارند
تضاد های طبقاتی هم وجود خواهند داشت 
و
 در نیتجه آن
جنگ هم وجود خواهد داشت
 
   
۴۷۰
 سنگ سخنگو
 
تصادف کردم گریه کردم تنها بودم هیچکس نبوو
 
سگ سخن جو 
 
باشد.
گریه واکنش طبیعی ارگانیسم زنده است.
جنازه ها گریه نمی کنند.
 
ضمنا
اینهمه دوست در فضای مجازی
مگر کسی نیستند که میگی:
هیچکس نبود؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر