۱۳۹۹ آبان ۶, سه‌شنبه

درنگی در سیمرغ عطار نیشابوری (۲)

 
  سیمرغ 
عطار نیشابوری  
(۱۱۴۶ ـ ۱۲۲۱)

درنگی 
از 
ربابه نون
 
۱
 

 
روزی، روزگاری جمیع پرندگان جلسه ای تشکیل دادند 
تا پادشاهی نیک سرشت برای خود انتخاب کنند.
 
عطار
جد اندر جد 
داروساز
بوده است.
 
تبار عطار
به
داروسازی
(Pharmazie)
 می رسد
که
امروزه یکی از رشته های علوم طبیعی (علم الاشیاء) است.
 
در قرون وسطی
داروسازی و داروفروشی و طبابت و غیره
یکی بودند
و
هنوز 
تخصصی نشده بودند.
 
عطار
را
شاید بتوان حامل نطفه های بورژوازی آغازین در قرون وسطی تلقی کرد.
 
از جمله اول این قصه سیمرغ او
هم
همین تبار طبقاتی او
آشکار می گردد:
پرندگان
بر خلاف آدمیان
پادشاه خود
را
 انتخاب می کنند.
 
آدمیان هنوز هم نمی توانند پادشاه خود
را
 انتخاب کنند.
 
سلطنت
انتخابی
نیست.
 
سلطنت
موهبتی الهی
است
که
توسط مردم
به
طور فرمال
به
قلدری
واگذار می شود.
 
سلاطین و خوانین
بنابر این دگم 
ظل الله 
(سایه خدا)
هستند.

سایه خدا
را
نمی توان انتخاب کرد.
 
پرندگان عطار
اما
فراتر از اشرف موجوداتند و پادشاه خود در گردهمایی همگانی از میان خود برمی گزینند.
 
آنهم
نه
بدون قید و شرط و بدون پیش شرط.
 
پادشاه پرندگان باید «نیگ سرشت» باشد و نه بد سرشت.
 
در این قصه عطار
هسته اولیه ایده تشکیل پارلمان ملی بورژوایی 
به
چشم می خورد.
هسته اولیه ایده دموکراسی فرمال بورژوایی به چشم می خورد.
 
۲
 

 
رییس جلسه هدهد دانا بود. 
هدهد گفت: 
دوستان! 
پادشاه قبلا انتخاب شده است.
 
اکنون
انتخابات فرمال۷ تصادفی، کشکی، آبکی، سطحی و بندتنبانی
لغو می شود.
 
ضمنا
اوتوریته ای که پادشاه نیک سرشت پرندگان
را
انتخاب کرده، 
ناگفته می ماند.
 
از هویت این اوتوریته
در پایان قصه پرده برخواهد افتاد.
 
۳
 نامند 
سیمرغ او
 را
و
 مأوایش در کوه قاف باشد.
باید برای ملاقات ایشان از هفت وادی گذر کرد.  و بر شمرد آنها را یک به یک. 
 
هدهد
نام پادشاه  نیک سرشت پرندگان و محل سکونت او
و
هفت وادی (دره) لازم برای ملاقات او را برمی شمارد.
 
۴
چون شنیدند، مقصود آن شد و تصمیم بر آن. 
قصد کردند و داستان سفر ایشان اینچنین آغاز شد.
 
این قصه عطار
سرشار از دیالک تیک های متنوع است.
 
در این جمله عطار یکی از مهم ترین مجموعه ـ دیالک تیک های تفکر قرون وسطی مطرح می شود:
 
۱
دیالک تیک رهرو و راه
 
انسان به مثابه رهرو مطرح می شود.
 
۲
دیالک تیک مبداء و منزل و مقصد

رهرو از مبدائی راه می افتد و پس از طی منازلی به مقصد می رسد.

۳
دیالک تیک مقصد و مقصود
 
منظور از رسیدن رهرو به مقصد،
کسب مقصود
است.
 
مقصود
به
معنی محتوا و معنای سفر است.
 
مابقی عناصر
عناصر فرمال هستند.
 
به
زبان فلسفی - علمی 
وسیله برای نیل به آماج اند.
 
رهرو 
باید
راهی
را
منزل به منزل
طی کند
و
سرانجام به مقصد برسد.
مقصدی که حاوی مقصود است.
 
۴
دیالک تیک استراتژی و تاکتیک

هر منزلی در این راه، مقصدی است که دیالک تیکی از مقصد تاکتیکی و مقصد استراتژیکی است.
 
می توان گفت که اولین منزل، اولین مقصد استراتژیکی رهرو است.
اولین مقصد استراتژیکی ئی
 که به مبداء حرکت برای رسیدن به مقصد استراتژیکی دوم 
تبدیل خواهد شد.
 
یعنی
به درجه مقصد تاکتیکی تنزل خواهد یافت.
 
یعنی
دیالک تیک مقصد استراتژیکی و مقصد تاکتیکی
پی در پی تشکیل و تخریب خواهد شد.
 
ادامه دارد.

۱ نظر: