۱۳۹۹ آبان ۳, شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۷۵۸)

dieter klein - ZVAB

 پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت 
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین 

سرمایه داری انحصاری ـ دولتی 

ادامه

 

۸

·    از این رو، می توان گفت که در کشورهای امپریالیستی اصلی، تقریبا از اواسط سال های ۵۰ قرن بیستم گذار به سرمایه داری انحصاری ـ دولتی صورت گرفته است.

 

۹

·    سرمایه داری انحصاری ـ دولتی به فرم توسعه تعیین کننده جامعه سرمایه داری تبدیل شده است.

 

۱۰

·    اکنون کلیه روندهای اساسی زیر در جامعه سرمایه داری فقط می توانند به طرز سرمایه داری  انحصاری ـ دولتی صورت گیرند:

 

الف

·    استثمار کاپیتالیستی

ب

·    پژوهش و توسعه

پ

·    سرمایه گذاری

ت

·    اقتصاد خارجی

ث

·    بین المللی سازی تولید

 

۱۱

·    سرمایه انحصاری فقط به کمک این ذوب گشتن در دولت است که می تواند طبقه کارگر را چنان تضعیف کند که گذار به لحاظ تاریخی (تاریخا) ضرور به سوسیالیسم به طور جدی به تعویق افتد.

 

۱۲

·    سرمایه انحصاری فقط به کمک این ذوب گشتن در دولت است که می تواند سیاست تجاوزگرانه خود را برای توسیع (وسعت بخشیدن به) عرصه قدرت خود عملی سازد.

 

۱۳

·    دولت سرمایه داری در این ذوب انحصارات و دولت در یکدیگر، حاوی استقلال نسبی می گردد.  

 

۱۴

·    این استقلال نسبی دولت سرمایه داری مبتنی است بر اینکه که کردوکار رهبری و کردوکار تنظیمی جامعتی دولت در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی در وهله اول  در جهات زیر سیر می کند:

 

الف

·    در جهت آماج های سیاسی سرمایه انحصاری

 

ب

·    در جهت تضمین سیستم تولید سود از طریق تضعیف طبقه کارگر

 

پ

·    در جهت تضمین سیستم تولید سود از طریق تشدید استثمار طبقه کارگر

 

ت

·    در جهت تضمین سیستم تولید سود از طریق گسترش  و تجاوز مستمر

 

۱۵

·    اقدامات انحصاری ـ دولتی که در موارد منفرد می توانند خدمتگزار منافع مجموعه سرمایه مالی باشند، در تضاد موقتی با منافع سود بی واسطه انحصارات منفرد قرار می گیرند.

 

۱۶

·    استقلال نسبی دولت امپریالیستی اما در موارد زیر به نفع مجموعه سرمایه مالی است:

 

الف

·    وقتی که مسئله واگذاری وظایف معینی به عهده دولت مطرح می شود.

·    وظایفی که برای مجموعه روند بازتولید سرمایه انحصاری ضروری اند، ولی سودآور نیستند. 

 

ب

·    وقتی که مسئله بازتقسیم درآمد زحمتکشان و سود سرمایه غیر انحصاری به نفع سرمایه مالی در بین است.

 

۱۷

·    ذوب انحصارات و دولت از این رو، به بخش ضرور مجموعه سیستم سودجویی مبدل شده است.

 

۱۸

·    دولت امپریالیستی تضمین کننده انحصار و سود انحصاری است.

 

۱۹

·    دولت امپریالیستی ابزار قدرت سرمایه مالی را نمودار می سازد که به کمک آن (دولت امپریالیستی) عرصه های هرچه بیشتر جامعه تنظیم می شوند.

 

۲۰

·    دولت امپریالیستی می تواند اقدامات خود را با توسل به قهر دولتی جامه عمل بپوشاند.

·    این امر مؤثریت اقدامات دولتی را تعمیق می بخشد و تسریع می کند.

 

۲۱

·    دولت امپریالیستی علاوه بر آن، بخش اعظم مجموعه سرمایه جامعتی را در دست خود متمرکز می سازد و آن را به نفع منافع عام سرمایه مالی مورد استفاده قرار می دهد.

 

۲۲

·    دولت امپریالیستی در بازتقسیم بخش اعظم درآمد ملی از طریق مالیات و رهن و غیره نیز منافع سرمایه مالی را پی می گیرد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر