۱۳۹۹ آبان ۴, یکشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۹۱)

Bild  
 

میم حجری

 
۴۴۶ 
 سنگ سخنگو
 
همیشه همینطوره
 آدما 
یا
 اشتباهی 
سرِ راهِ هم قرار میگیرن
 یا دیر.
خیلی دیر...!
 
سگ سخن جو 
 
آره.
 
دلیل این امر
منحصر به فردیت هر فرد است.
 
یافتن کسی که در خطوط کلی فکری و طبقاتی و شخصیتی
شبیه تو باشد،
استثناء
است
و
نه
قاعده
 
  ۴۴۷
 سنگ سخنگو
 
 همچنان روی حرفم هستم،
 از پلیس جماعت کثیف تر نداریم
 
سگ سخن جو  
 
پلیس
مثل رفتگر و بقال و نجار و معلم و مهندس و واعظ و شاعر و شاطر
فونکسیونی برای تأمین نان سفره خود و خانواده اش تقبل کرده است.
 
یعنی
هیچ فرق ماهوی با بقیه اعضای جامعه ندارد.
 
پلیس و حتی زندانبان و شکنجه گر و جلاد
مجری فرامین طبقه حاکمه است.
مأمور است و معذور است.

انتقاد از پلیس و عسس و داروغه و غیره 
نشانه ساده لوحی است.

نفرت انگیز آمر است و نه مأمور.
طبقه حاکمه است و نه مجریان فرامین آن
 
 ۴۴۸
 سنگ سخنگو
 
بیست سالم که بود، دلم میخواست یه روزی با یکی رو جدول کنار خیابون راه برم... الان سی سالمه. 
دیگه دلم نمیخواد، 
ولی از اینکه تو بیست سالگی تجربش نکردم ناراحتم. 
میدونی هر چیزی به وقتش قشنگه!
 
سگ سخن جو 
 
تفاوت چشمگیری بین ۲۰ سالگی و ۳۰ سالگی 
وجود ندارد.

اگر
۶۰ ـ ۷۰ ساله بودی،
شاید فرقی بود.
انجام بعضی کارها همیشه زیبا ست. 
ربطی به سن و سال ندارد.
 
۴۴۹
 سنگ سخنگو
 
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ 
همانا ما انسان را در رنج و زحمت آفریدیم. 
خوب چرا؟
  
سگ سخن جو  
 
اولا
انسان را کسی خلق نکرده است.
 انسان نتیجه توسعه میلیون ها ساله ماده بوده است:
مولوی 
صدها سال قبل از داروین و انگلس 
هم 
می دانست.
معلوم نیست که چگونه.
 
از جمادی مُردم و نامی شدم

وز نما مُردم به ‌حیوان سرزدم

مُردم از حیوانی و آدم شدم

پس چه ترسم؟ 

کی ز مردن کم شدم؟

ثانیا

 کار و زندگی دیالک تیکی از ریاضت و لذت است.

امتحانش آسان است.

انجام کاری

با

مشقت و زحمت و صرف انرژی و نیرو توأم است.

هم

صرف انرژی و نیرو

و

هم

فراورده و محصول کار

حاوی و حامل ضمنی لذت اصیل و عظیم است:

هم لذت فیزیکی (جسمانی) و هم لذت فکری (روحی و روانی)

بهترین خواب

را آدم پس از کار دارد. 

کار ضمنا به زندگی ادم محتوا و معنا می بخشد.

یعنی به او لذتی اصیل و عظیم می بخشد.


۴۵۰ 
 سنگ سخنگو
 
خشونت هست ، قبول 
اما خشونت ، اصل که نیست 
زایده است ،
 انگل است ، 
مرض است 
ما باید به اصلمان برگردیم   
نادر ابراهیمی
 
 
سگ سخن جو 
 
عجب خرافه ای.
 
خشونت و یا زور و یا قلدری و قهر
طرز رفتار است
لامصب.
 
ضد قهر
مهر
است.
 
ضد خشونت
محبت
است.
 
اصل
دیالک تیکی از مهر و قهر
دیالک تیکی از خشونت و محبت و لطافت و ظرافت 
است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر