۱۳۹۹ مهر ۲۷, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۳۱۷)

 

شین میم شین

نه 

اندیشه مادرزاد وجود دارد

و

نه

اندیشیدن مادر زادی.

 

اندیشیدن

را

باید مثل هرعلم،

در روندی دشوار فراگرفت.

 

شیخ سعدی

(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)

(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۳۲)

 

حکایت دهم

بخش دوم  


۱

مگو:

«جاهی از سلطنت بیش نیست

که ایمن تر از ملک درویش نیست.

 

معنی تحت اللفظی:

مگو که سلطنت علیرغم داشتن عالی ترین مقام

نامطمئن تر از زندگی رعایا ست.

 

محتوای این بیت شعر و بقیه ابیات این شعر

در نقد برتر جا زدن زندگی توده بی همه چیز از زندگی طبقه حاکمه و به ویژه دربار سلطنتی است.

 

سعدی

در این بیت شعر،

دیالک تیک طبقه حاکمه و توده

را

 به شکل دیالک تیک جاه سلطنت و ملک درویش بسط و تعمیم می دهد و همان منطقی را به عنوان آلترناتیو موضع قبلی خود مطرح می سازد، که اعضای طبقه حاکمه (اشراف بنده دار، فئودال و دربار) همه روزه به خورد مردم می دهند:

سلطنت ایمن تر از ملک درویش نیست.

 

مشکل خواننده اشعار سعدی، یکی دو تا نیست،

 لحظه ای غفلت، همان و تزریق زهر مهلک ایدئولوژیکی ـ فئودالی در شاهرگ ضمیرش، همان.

 

سعدی مغز خواننده را از تفکر مستقل باز می دارد.

 

او به سلیقه خود و بنا بر نیات طبقاتی ـ ایدئولوژیکی خود تز و آنتی تز موضوع را تعیین می کند، تا (۱)  مورد نظرش را استخراج کند.

 

جواب

 

او به سلیقه خود و بنا بر نیات طبقاتی ـ ایدئولوژیکی خود تز و آنتی تز موضوع را تعیین می کند، تا (سنتز)  مورد نظرش را استخراج کند.

 

 

سعدی

در باب هفتم گلستان

«در جدال سعدی با درویش بر سر مسئله فقر و ثروت»

نیز همین حیله و نیرنگ طبقات حاکمه را به کار می بندد:

 

او نظرات خود و را از زبان مخالف خود ابراز می دارد و حتی متدئولوژی فکری خود را به او تحمیل می کند.

 

بدین طریق دست و پای خواننده بی سلاح به کلی بسته می شود و سرگیجه می گیرد.

 

سعدی در این بیت شعر، اولا سلطنت را عالی ترین جاه تلقی می کند.

 

این همان نیرنگ ایدئولوگ های رنگارنگ بنده داری و فئودالیسم است که بی شرمانه قدیسین را شاهنشاه اسلام و خدا را شاهنشاه آسمانها نام می دهند و به طور غیرمستقیم به توجیه رژیم سلطنتی خودکامه در زمین می پردازند.

 

سعدی

ثانیا ادعا می کند که سلطنت ایمن تر از ملک درویش نیست.

 

سعدی با انتخاب مفهوم انتزاعی «درویش»، کار خود را سهل و کار خواننده را بسیار دشوار می سازد.

 

اکنون در دیگ بزرگ (۲) هر طبقه اجتماعی دلبخواه خود را می ریزد و هم می زند.

 

جواب

 

اکنون در دیگ بزرگ (درویش) هر طبقه اجتماعی دلبخواه خود را می ریزد و هم می زند.

 

اگر درویش، مفهومی است که شامل بنده ها، غلامها، نوکرها، کلفت ها، کنیزها، رعایا و پیشه وران همیشه در راه

است،

 از کدام «ملک» می توان سخن گفت، که امن تر و ایمن تر از ملک سلطنت باشد؟

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر