۱۳۹۸ شهریور ۱۳, چهارشنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۱۱۴)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
هوشنگ ابتهاج (سایه)

در میان اشک‌ها، پرسیدمش:
ـ «خوش‌ترین لبخند چیست؟»
شعله‌ای در چشم تاریکش شکفت،
جوش خون در گونه‌اش آتش فشاند،
گفت:
ـ «لبخندی که عشق سربلند
وقت مُردن بر لبِ مردان نشاند!»
من زجا برخاستم،
بوسیدمش.!
 
۱
ما
عادت به نیندیشیدن کرده ایم.
عادت به سکوت و نپرسیدن
حتی
از 
خودیشتن خویش.

۲
بارها این معیارهای اخلاقی و معیارگزاری های اخلاقی (تعیین معاییر اخلاقی) را
می خوانیم
و
به ندرت
آنها
را
زیر علامت سؤال قرار می دهیم.

۳
چرا باید لبخند وقت مردن بر لبان مردان
زیباترین لبخند باشد؟

۴
چرا باید مرده به قوت مردن
لبخند زند؟

۵
چه اصالتی و ارزشی
این لبخند به قوت مردن
دارد؟

۶
ضمنا منظور از این عشق سربلند چیست که به وقت مرگ لبخند بر لب میرنده می نهد؟

۷
این معاییر اخلاقی که شعرا به خورد خلایق می دهند
معاییر اخلاقی کدامین طبقات اجتماعی اند؟

۸
چرا
ملل متمدن و پیشرفته از یان معاییر ندارند؟

۹
بی دلیل نیست که مرده های طویله ما
ارجمندتر از زنده های طویله اند
و
زنده های طویله ما
خوارتر و تنهاتر از مرده های طویله اند.
 
روشنفکران عاجز از تفکر عیرانی و عندرزهای عنقلابی و بند تنبانی

رفتگران شهر از لشکریان یزید نیستند.
لطفا آشغال نریزیم.
مه ناز

۱
این اندرز مه ناز
عاری از ایراد نیست.

۲
ایرادات این اندرز مه ناز کدامند؟

الف
رفتگران شهر از لشکریان یزید نیستند.

۱
مه ناز
دوئالیسم خیر و شر
را
به
شکل دوئالیسم حضرت حسین و حضرت یزید بسط می دهد.

۲
مه ناز
نمی داند
که
حضرت حسین
به لحاظ ماهیت (ذات) طبقاتی
کمترین فرقی با حضرت یزید نداشته است.

۳
فرق فرعی (ظاهری) حضرت حسین با حضرت یزید
همین فرق فرعی (ظاهری) میرحسین موسوی با سید علی گدای خامنه ای
بوده است:
حضرت یزید
جماران نشین بوده است
و
حضرت حسین حصر اعلی مال کربلا نشین.

۴
به لحاظ فکری و فرهنگی و هنری و استه تیکی
حضرت یزید
یک سر و گردن از حضرت حسین
بالاتر
و

برتر
بوده است.

۵
اولین مصراع اولین غزل خواجه شیراز
یعنی
 
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
 
از
شخص شخیص حضرت یزید
بوده است
که
شاعری فرزانه بوده است.

۶
رفتگر
بیشک
به لحاظ ماهیت طبقاتی
ضد دیالک تیکی حضرت حسین و حضرت یزید برده دار و ستمکار
است.

۷
البته اگر
رفتگر
خر بناشد
و
دارای شعور طبقاتی (پرولتری)
باشد.

ب
لطفا آشغال نریزیم.

۱
ایراد این اندرز مه ناز
بی خبری او
از
دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت
(رفتگر و نظافت)
یعنی رفتگر و زباله زدایی
و
دیالک تیک جذب و دفع
و
عدم آشنایی او
با
مفهوم تقسیم اجتماعی کار در هر جامعه
است.

۲
اگر خلایق
زباله نریزند
اولا
باید وصیت خود را پیشاپیش بنویسند
و
مرده شوی و گورکن و مرثیه خوان
را
خبر کنند.

۳
چون
حیات و ممات آدمی
بسته به دیالک تیک جذب و دفع است.

۴
مثال
خلایق نمی توانند
گوشت را با استخوان و لخته های خون و و میوه را با هسته و کنسرو را با قوطی پلاستیکی و یا آهنین
میل کنند.

۵
به
همین دلیل
در تقسیم اجتماعی کار
فونکسیونی برای سوبژکتی به نام رفتگر
تعیین شده است
تا
از
تبدیل جامعه به زباله دانی
ممانعت به عمل آید.

۶
عینا و عملا
فرقی بین مه ناز و شه ناز و طناز و غماز با حمال و عمله و رفتگر و معمار و حفار و رمال وجود ندارد.

۷
هر کس فونکسیونی دارد
بنابرین همه برابرند و خادم همدیگر و جامعه اند.

۸
اگر خلایق زباله خواری پیشه کنند
و
زباله
به فرض محال ریخته نشود
رفتگر
باید یا از بیکاری بمیرد و یا فونکسیون دیگری بیاموزد.

۹
اندرز مه ناز
بدان می ماند که بگوییم:
مدرسه ها را ببندید
چون معلمین از اشرار جرار حضرت حسین و حضرت یزید نیستند.

۱۰
از در و پنجره و میز و نیمکت و صندلی و کمد و غیره صرفنظر کنید
چون
نجارها
از اشرار جرار حضرت حسین و حضرت یزید نیستند.
 
خواهر و برادر از بهترین دارایی های زندگی اند.
حریفه شریفه

۱
دلبستگی ها و همبستگی های خانوادگی
پدیده های تاریخی اند.

۲
یعنی
بسته به فرماسیون اقتصادی حاکم
معنا و اهمیت کسب می کنند و یا از معنا و اهمیت تهی می شوند.

۳
جامعه کنونی
روزی خانواده ای بوده است.

۴
خانواده بزرگی بوده است.

۵
این به چه معنی است؟

۶
این بدان معنی است که
خانواده
با توسعه نیروهای مولده
رشد کرده است
و
به جامعه تکامل یافته است.

۷
تشکیل اولین فرم جامعه طبقاتی
یعنی فرماسیون برده داری
از
تجزیه
و
تلاشی
و
تخریب خانواده
شروع می شود:
ای بسا
خواهر و برادر که برادر و خواهر را سلب آدمیت می کنند و به درجه نازل برده تنزل می بخشند.
به غل و زنجیرش می کشند و مورد استثمارش قرار می دهند.

۸
یعنی
با
تشکیل طویله طبقاتی
فاتحه بلند بالایی
بر
خانواده
خوانده می شود.

۹
در فرماسیون اقتصادی کاپیتالیستی (سرمایه داری)
جامعه در مجموع
به
افراد دشمن
تجزیه می شود
و
جنگ همه بر ضد همه
آشکار و نهان
شعله ور می شود.

۱۰
خانواده
ای بسا
به
میدان خصومت و جنگ اعضای آن
استحاله می یابد.

۱۱
مثال
حریفی
از ترور و قساوت و وحشت جانیان و جلادان جماران و معماران خاوران
به فرنگستان فرار کرده
و
خاطرات خود را
به رشته تحریر در آورده است.

۱۲
در گذر از مرز طویله به ترکیه
نخست کردهای زورگیر
دار و ندارش
را
از دستش گرفته اند
بعد
ترک های پولگیر
آخرین اسکناس هایش
را
به حکم قانون خر تو خر
تصاحب کرده اند.

۱۳
ماه ها در ترکیه بیکس و بی پناه و بدتر از همه بی پول
مانده است.

۱۴
به برادرانش خبر داده که محتاج نان بخور و نمیر است.

۱۵
ولی
برادران اعتنایی به او نداشته اند.

۱۶
بدتر از کردها و ترک ها
دار و ندار او را بین خود تقسیم کرده اند و کیف خر کرده اند.

۱۷
از فرط گرسنگی
دندان هایش پوک شده اند و پوست و استخوانی از او باقی مانده است.

۱۸
پیری زود رس

۱۹
خاطرات حریف خواندنی اند تا اخوت در طویله طبقاتی
تصریح شود و درس عبرت گرفته شود.

۲۰
شاید خواهری و یا برادری
در این میان
استثنائی باشد.

۲۱
در
دیالک تیک استثناء و قاعده 
اما
نقش تعیین کننده از آن قاعده است.

۲۲
با
طناب استثناء
می شود در چاه شناخت اندر شد
ولی
نمی توان
از چاه بیرون آمد.

۲۳
زنده باد رئالیسم و راسیونالیسم = واقع بینی و خردگرایی
 
اخلاق فمینیستی
مش زهره حسینی

۱
اخلاق فمینیستی خرافه ای بیش نیست.

۲
اخلاق چیست؟

۳
اخلاق یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جانعه است.

۴
اخلاق
درست به همین دلیل
تابع زیربنای اقتصادی جامعه است

۵
یعنی
اخلاق حاکم در هر جامعه
اخلاق طبقه حاکمه در آن جامعه است

۶
یعنی
اخلاق
در هر جامعه طبقاتی
خصلت طبقاتی دارد.

۷
اخلاق فمینیستی (زنگرایی) و اخلاق نرگرایی
خرافه ای بیش نیست.

۸
نشانه عقب ماندگی فکری و فرهنگی مدعی است.

۹
تبلیغ این خرافه
نشانه سقوط فکری و فرهنگی زنان طویله جماران و جهان است
 
چرا با دوچرخه سواری و موتورسواری ما زنان مخالفت می‌کنند؟
مش سارا صحرا نورد فرد
 
۱
مخالفت طبقه حاکمه در طویله جماران با مطالبات بند تنبانی زنان
روی دیگر مدال موافقت طبقه حاکمه طویله های امپریالیستی
با مطالبات بندد تنبانی زنان و کودکان است.

۲
مثال:
مطالبات زنان از طبقه حاکمه در طویله جماران
مثلا
برخورداری زنان از نعمت نشان دادن مو و چشم و ابرو
دوچرخه سواری و موتور سواری است.

۳
مطالبات زنان در طویله های امپریالیستی
قبلا
دوچرخه سواری و موتور سواری و ماشین سواری و خلبانی و شرکت در جنگ و شکنجه و انتخابات و غیره بود.

۴
طبقه حاکمه طویله های امپریالیستی
به این مطالبات بند تنبانی زنان
بالاخره تمکین کرده است
و
حتی
در این جور زمینه ها
دست به عوامفریبی زده است و می زند:
مثلا وزیر و وکیل و صدر اعظم و مدیر و رئیس شدن زنان به عنوان برتری طویله های امپریالیستی بر طویله های فئودالی - فوندامنتالیستی قلمداد می شود.

۵
طبقه حاکمه در طویله جماران
هم
می تواند با مینی ژوپ زنان حتی موافقت کند چه رسد به دوچرخه سواری و غیره زنان

۶
دلیل مخالفت طبقه حاکمه در طویله جماران با مطالبات بند تنبانی زنان
دلیلی پسیکولوژیکی است:
بدین طریق
مطالبات بند تنبانی زنان سانترالیزه و ماکسیمالیزه می شوند و کسی به فکر مطالبات تسخیر قدرت سیاسی و اقتصادی و فکری و فرهنگی نمی افتد.

۷
جهان در مجموع بند تنبانیزه شده است.

۸
قرن ۲۱ قرن خریت و عرعر است.

۹
رهبران اوپوزیسیون طبقه حاکمه در طویله های امپریالیستی در قرن ۲۰
لنین ها بوده اند.

۱۰
رهبران اوپوزیسیون طبقه حاکمه در طویله های امپریالیستی در قرن ۲۱
کسانی بسان دختر ۱۴ ساله ای از سوئد اند
که
رهبری جنبش بند تنبانی فرای دی فور فیوچر
را
به دست گرفته است.
 
۱۱
ما
با
سقوط فکری و فرهنگی بشریت
چه زن و چه مرد
سر و کار داریم.

۱۲
جنبش زنان
چه در طویله جماران و چه در طویله های امپریالیستی جهان
اصلا
مترقی نیست.
بند تنبانی است.
بسان جنبش کارگران و غیره است
که
نه
جنبش انقلابی کارگران
بلکه
جنبش گرسنگان است.

۱۳
طبقه حاکمه طویله جماران
به مطالبات کارگران هم می تواند جامه عمل بپوشاند
فقط کافی است که خرده ریزه های سفره خود را جلوی شان بیندازد.

۱۴
دلیل مخالفتش با مطالبات بند تنبانی کارگران هم همان دلیل پسیکولوژیکی است.
 
از کتابِ آنا کارنینا
لئو تولستوی

زمانی که وارد جمعی می‌شوی، لباس‌هایت معرف تو هستند و زمانی که خارج می‌شوی، افکار و سخنانت

۱
انیشتن (اینشتین) را حریفی در خیابانی در برلین دیده بود که کت و شلوارش فرقی با کت و شلوار عمله ای نداشت.
نقل از یک کتاب درسی

۲
آیا لباس او
معرف او بوده است؟

۳
همان حریف
چند سال بعد
همان انیشتن را در خیابانی در نیویورک دیده بود که همان کت و شلوار سابق را در برداشته بود
و
پرسیده بود:
لامصب
هنوز کت و شلوار نو نخریده ای؟

۴
انیشتن گفته بود
برای چی؟

۵
کت و شلوار که معرف من نیست.
ضمنا گفته بود:
به لئو تولستوی و هواخواهان عیرانی اش هم بگو تا بدانند و زباله به خورد همنوعان خود ندهند.

۶
انیشتن ضمنا اضافه کرده بود:
عیرانی جماعت
وقتی وارد جمعی می شوند
مشتی دروغ مصلحتی و خرکنکی تحویل جمع می دهند تا مشتی دروغ مصلحتی و الکی تحویل بگیرند و کیف خر کنند.

۷
افکار کجا بود
مش لوئی تولستوی

۸
در
طویله عیران و جهان
کسی
مشتری اندیشه نیست.

۹
همه در بدر به دنبال عکس اند
به
عکس ها
لایک می زنند و هورا می کشند و عرعر می کنند
راجع به عکس ها سؤالات استراتژیکی طرح می کنند
و فضل می خرند و فضل می فروشند
 
فروغ
 
آیا شما که صورتتان را
در سایهٔ نقاب غم انگیز زندگی
مخفی نموده اید
گاهی به این حقیقت ِ یأس آور اندیشه می کنید
که زنده های امروزی
چیزی به جز تفالهٔ یک زنده نیستند ؟

گویی که کودکی
در اولین تبسّم خود، پیر گشته است
و 
قلب
 - این کتیبهٔ مخدوش
که
 در 
خطوط ِ اصلی آن
 دست برده اند -

به اعتبار ِ سنگی ِ خود،
 دیگر
احساس اعتماد نخواهد کرد .
 
جهان بدون مرز های ملی
شعار امپریالیسم (به اصطلاح نئولیبرالیسم) است.

۱
زنده باد مرزهای ملی و حقوق ملل.

۲
دلیل تبدیل خاور به خاوران
به رسمیت نشناسی مرزها و حقوق ملل
که مصوبه سازمان ملل است
توسط امپریالیسم است

۳
امپریالیسم
از جهانوطنی دفاع می کند و مرزهای ملی را به رسمیت نمی شناسد.

۴
و گرنه
تخریب و اشغال افغانستان و عراق و یوگوسلاوی و سوریه و لیبی و سومالی و غیره
نمی توانست صورت گیرد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر