۱۳۹۲ خرداد ۱۸, شنبه

سیری در گلستان سعدی (56)


 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهارم
(گلستان با ب اول، ص 21 ـ 24) 
تحلیلی از شین میم شین

وزیر
اما بنده امیدوار می باشد که به عشرت صالحان تربیت پذیرد و خوی خردمندان گیرد که هنوز طفل است و سیرت بغی و عناد آن گروه در نهاد آن مستحکم نشده.

·       معنی تحت اللفظی:
·       اما من امیدوارم که رهزن زاده در همنشینی با صالحان تربیت شود و خوی خردمندان کسب کند.
·       برای اینکه هنوز کودکی است و سیرت سرپیچی و گردنکشی و لجاجت رهزنان هنوز در ذاتش استحکام نیافته است.

·       وزیر بنیادی بودن طبیعت انسانی را رد می کند، آن را اکتسابی می داند و برای آن ریشه های همبودی ـ اجتماعی قائل می شود.

1

·       خوی انسان ها، بنظر وزیر، در همبود و جامعه تکوین می یابد، نه در شکم مادر.

2

·       بدین طریق تئوری گوهر و بنیاد، بطورکلی، زیر علامت سؤال قرار می گیرد، مطلقیت خود را از دست می دهد و بنیاد انسان ها نسبی و اکتسابی تلقی می شود.

3

·       بنظر وزیر، خوی بد اصلا بنیادی نیست، بلکه در معاشرت با اشرار جوانه می زند و رفته رفته استحکام می یابد.

4

·       هفتصد سال بعد، همین نظر را با فرمولبندی دقیق علمی ـ فلسفی، از زبان فرزانگان برجسته جهان خواهیم شنید.

5

·       ماهیت انسانی در شبکه مناسبات تولیدی حاکم قوام می یابد و بنا بر جایگاه هر کس در تولید اجتماعی تعیین می شود.

6

·       چون انسانها در روند تولید مادی جایگاه، مقام و نقش گوناگون دارند، پس به انسان هائی با طبایع گوناگون بدل می شوند.

7

·       کار انسان را می سازد و ماهیت و بنیاد او را تشکیل می دهد و مفاهیم «خیر» و «شر» از دیدگاه افراد مختلف جامعه طبقاتی، بنا به پایگاه طبقاتی شان، به طرق متفاوت تعریف و توجیه می شوند.

8

·       همان غارتگری راهزنانه که از نظر شاهی، وزیری، ملازمی، مداحی بمثابه عملی قبیح تلقی می شود، در کلام رعیت و بنده فراری از قید و بند اربابان، بمثابه عملی عادلانه تلقی می شود، به مثابه برگرداندن حق به غارت رفته به غارت شدگان بی امید، به مثابه امری مباح و خیر قلمداد می شود.

9

·       وزیر برای اثبات تئوری علمی خود و رد تئوری بنیاد انسانی، حدیث هم می آورد.
·       به عبارت دیگر، با سلاحی از زرادخانه تئولوژی، تئوری گوهر و بنیاد را زیر ضربه می گیرد:

دلیل اول
و در حدیث است که
مأمن المولود الا وفد یولد علی الفطرة  ثم ابواه یهودانه و ینصرانه و یمجسانه
هر مولودی به سرشت اسلام زاده می شود.
بعدها ابوانش او را یهودی، نصرانی و مجوس می کنند.

·       اگر مفهوم «سرشت اسلام» را به معنی بنیاد خیر تعبیر کنیم و مفاهیم «یهودی، نصرانی و مجوس» را بمعنی بنیاد شر، آنگاه نظر وزیر عبارت از این خواهد بود که همه نوزادان، با بنیاد خیر زاده می شوند و بعدها در جامعه طبقاتی، در جهنم تضادهای اجتماعی، بنیاد نیک شان تخریب و تار و مار می شود.

1

·       همین نظر را قرن ها بعد، هومانیست بزرگ اروپا، ژان ژاک روسو بر زبان خواهد آورد:
·       همه انسان ها از مادر برابر زاده می شوند.

2


ژان ژاک روسو (1712 ـ 1778)
نویسنده، فیلسوف، پداگوگ، طبیعت پژوه و کمپونیست
از تدارک بینندگان معنوی انقلاب فرانسه

·       وزیر برای اثبات نظر علمی خویش، حتی قصه های کتب مقدس را به خدمت می گیرد، تا شالوده تئولوژیکی خارائینی برای نظریه خود بریزد:

دلیل دوم
با بدان یار گشت، همسر لوط
خاندان نبوتش گم شد

سگ اصحاب کهف، روزی چند
پی نیکان گرفت و مردم شد
  
·       معنی تحت اللفظی بیت:
·       همسر لوط پیامبر با بدان همنشین شد و اصالت پیامبرانه اش از بین رفت.
·       سگ اصحاب کهف چند رزی دنیال نیکان رفت و به آدم استحاله یافت.

1

·       وزیر برای رد تئوری فاشیستی بنیاد خیر و شر دست به ریشه تئولوژی می برد و از قرآن آیه می آورد:

الف

·       زن لوط که در بنیاد خیرش شکی نیست، در معاشرت با بدان، تحول بنیادی پیدا می کند و بنیاد خیرش را از دست می دهد.

ب

·       سگ اصحاب کهف که در بنیاد بدش شکی نیست، سگی که نجاست محض است، به سبب همراهی با نیکان تحول ماهوی می یابد و آدم می شود.

2

·       وقتی از خردگرائی سعدی سخن می گوییم، به همین دلایل است.

·       فرق اساسی سعدی با حافظ و غیره همین جا ست.

·       این سعدی است که از زبان وزیر تیشه بر ریشه تئوری بنیاد فرود می آورد و خواننده را به تفکر و تردید وامی دارد.

3
·       مبالغه آمیزتر از این نمی توان مثال زد:
پاکترین زن از خاندان نبوت در ارتباط با بدان، تغییر گوهر و بنیاد می دهد و به ضد مطلق خود مبدل می شود و جانور «نجسی» (سگی) ببرکت همراهی با نیکان، به تحول ماهوی و کیفی دست می یابد، از درجه نازل حیوانی به مرتبه متعالی انسانی فرا می بالد و آدم می شود. 

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر